در این آموزش از سایت ترجمه ترجمیک، به همه اصطلاحات، عبارات و واژگان انگلیسی که هنگام خرید لباس یا خرید از سوپرمارکت نیاز دارید، میپردازیم. حتی برای تسهیل یادگیری شما، مراحل خرید را به چند بخش تقسیم میکنیم و به صورت دقیقتر در هر بخش عمیق میشویم.
همهی ما حداقل یک بار هم که شده برای فرار از خستگیها و دغدغههای روزمره به فروشگاهها و مراکز خرید پناه بردهایم و خودمان را به شادی خرید چیزی مهمان کردهایم. اما گذشته از اینها، خرید کردن یکی از فعالیتهای ضروری زندگی نیز به حساب میآید و اجتناب از آن گریزناپذیر است.
حال تصور کنید که در کشوری انگلیسیزبان زندگی میکنید و با اصطلاحات خرید آشنا نیستید. پس نهتنها از سادهترین و بهترین تفریح زندگی محروم میشوید، بلکه حتی برای رفع نیازهای روزانه نیز به مشکل میخورید! ترسناک است، نه؟!
اگر دوست ندارید گرفتار چنین موقعیتی شوید و هنگام خرید کردن دست و پایتان را گم کنید، این مطلب را از دست ندهید!
مطالب مرتبط:
آموزش کامل کلمات و اصطلاحاتی که در رستوران نیاز دارید!
در این مطلب خواهید خواند:
انواع مغازهها و فروشگاهها به زبان انگلیسی
پیش از این سراغ معادل انگلیسی انواع مغازهها برویم، بهتر است با ترجمههای مختلف «مغازه» آشنا شویم:
- Shop
- Store
- Superstore
- Outlet
- retail outlet
- retail park
حال در جدول زیر با انواع فروشگاهها به انگلیسی آشنا میشویم. دقت کنید که همه این فروشگاهها در زبان فارسی معادل ندارند ولی آشنایی با آنها در سفرهای خارجی به کارتان میآید.
نوع فروشگاه |
معادل انگلیسی |
نانوایی |
Bakers |
بوتیک |
Boutique |
قصابی |
Butchers |
مغازه ای مانند سوپرمارکت، که در آن اقلام ارزان تر هستند، اگرچه تنوع کمتری دارند. |
Cash and Carry |
مغازه ای که معمولاً کالاهای دست میفروشد و پول سود حاصل را صرف امور خیریه میکند. |
Charity Shop |
داروخانه |
Drug store |
مغازههای کوچک محلی که غذا و اغلب طیف وسیعی از کالاهای مفید دیگر را میفروشند. |
Corner shop |
لبنیاتی |
Dairy |
یک مغازه بزرگ، معمولاً در یک شهر یا مرکز شهر، که طیف وسیعی از کالاها، از لوازم برقی گرفته تا پوشاک و اسباببازی را میفروشد. |
Department Store |
خشکشویی |
Drycleaners |
مغازهای که معمولاً کوچک است و مواد غذایی و کالاهای خانگی میفروشد. |
Grocers |
میوهفروشی |
Greengrocers |
ابزارفروشی |
Hardware Shop |
مغازهای که روزنامه، کارت و لوازم التحریر مانند خودکار و مداد میفروشد. |
Newsagents |
سوپرمارکت |
Supermarket |
مطالب مرتبط:
آموزش کامل انواع جمله در زبان انگلیسی
اصطلاحاتی که حین خرید کردن نیاز دارید
- Excuse me, I’m looking for
این، یکی از کاربردیترین اصطلاحاتی است که به فرایند خرید سرعت میبخشد و شما را از پرسه زدن بیهوده در فروشگاه و اتلاف وقت نجات میدهد. بنابراین به جای این که تکتک قفسهها را بررسی کنید و دنبال کالای موردنظرتان بگردید، با این اصطلاح از فروشنده کمک بخواهید.
I’m looking for shampoo.
دنبال شامپو میگردم.
.I’m looking for a charger for my phone
برای تلفن همراهم دنبال شارژر میگردم.
I’m looking for the winter coats section.
دنبال بخش کتهای زمستانی میگردم.
- I’m just looking, thanks
حتما برای شما هم پیش آمده که دنبال کالای خاصی نباشید با این حال بدتان هم نیاید که نگاهی به اجناس فروشگاه بیندازید. در این حالت بهتر است با این اصطلاح، از فروشنده که برای کمک به شما تلاش میکند تشکر کنید و بگویید که فقط قصد نگاه کردن دارید.
- ?Could I try this on
حتما در فروشگاههای لباس به این اصطلاح نیاز پیدا خواهید کرد. مخصوصا زمانی که بخواهید که لباسی را پرو کنید. فروشنده نیز با شنیدن این سوال، شما را به اتاق پرو هدایت میکند.
- ?Do you have this in a bigger size/smaller size
ممکن است بعد از پرو لباس متوجه شوید که به اندازه آن مناسب شما نیست و به سایز بزرگتر یا کوچکتری نیاز پیدا کنید. در چنین مواقعی این اصطلاح کارتان را راه میاندازد!
- ?Do you have this in blue/pink
گاه مدل یک لباس را میپسندیم و از مناسب بودن سایز آن نیز اطمینان داریم ولی ترجیح میدهیم رنگهای دیگر آن را نیز امتحان کنیم. در این حالت این اصطلاح به کمکمان میآید!
- ?Could I return this please
نارضایتی پس از خرید و تمایل به مرجوع کردن کالاها، موقعیت متداولی است که ممکن است برای هر یک از ما به وجود بیاید. اگر شما هم در چنین موقعیتی قرار گرفتید، از این اصطلاح استفاده کنید.
اصطلاحات و واژگانی که حین پرداخت هزینه نیاز دارید
- ?Can I pay by card
شما هم مثل بسیاری از افراد به کارتهای اعتباری عادت کردهاید؟ پس هنگام پرداخت، از این اصطلاح استفاده کنید تا مطمئن شوید که فروشنده هم مشکلی از این بابت ندارد.
- ?Are you in the queue
فروشگاههای بزرگ و شلوغ، معمولا صف خرید طولانی دارند. حال اگر به یکی از این صفها برخورد کردید و خواستید از کسی بپرسید که آیا در صف است یا خیر، چه خواهید گفت؟ بله دقیقا! باید بگویید Are you in the queue?.
تعارف کردن و حساب کردن خریدهای بقیه، یکی از عادات همیشگی خرید کردن ما ایرانیهاست! جالب است بدانید که انگلیسیزبانها هم چنین عاداتی دارند و در موقعیتهای مشابه از عبارت It’s on me استفاده میکنند.
Don’t worry about it, the bill’s on me.
بهش فکر نکن. من صورتحساب رو پرداخت میکنم.
- Pricey
احتمالا از قبل با واژه expensive آشنایی داشتید. حال وقت آن رسیده که با یک مترداف پرکاربرد و محاورهایترِ آن نیز آشنا شویم.
Oh no, that’s too pricey for me.
وای نه اون برای من خیلی گرونه.
I’m afraid that’s a little too pricey for me today.
فکر کنم امروز اون برای من خیلی گرونه.
- Cheap
Cheap متضاد pricey و به معنای ارزانقیمت است. همچنین میتواند برای توصیف کالاهای بیکیفیت و ضعیف نیز استفاده شود.
I would never wear that dress; it’s so cheaply made.
من هیچوقت همچین لباسی نمیپوشم، خیلی بیکیفیته.
مطالب مرتبط:
آموزش چهار عمل اصلی ریاضی به زبان انگلیسی
عباراتی که برای بررسی اطلاعات فروشگاهها نیاز دارید
- ?What time do you close
برای پرسیدن ساعات کاری فروشگاهها از این عبارت استفاده کنید.
- ?Are you open on Sundays
حتما میدانید که یکشنبهها روز تعطیلی خارجیهاست! پس برای اطلاع از این که آیا در این روز باز هستند یا خیر، از این عبارت استفاده کنید.
عباراتی که ممکن است روی در فروشگاهها ببینید
- Out to lunch
مشاهده این عبارت روی در فروشگاه، به این معنی است که فروشنده برای صرف ناهار بیرون رفته و معمولا یک ساعت دیگر برمیگردد.
- Buy one get one free/BOGOF/two for one
اگر یکی از این عبارات را روی در فروشگاهی دیدید، درنگ نکنید و فورا واردش شوید! چراکه قرار است با خرید یک کالا، دو کالا بگیرید!
- Clearance sale/closing down sale
هر دوی این عبارات، نشاندهنده حراج شدن اجناس فروشگاهها هستند اما با یک تفاوت! Clearance sale نشان میدهد که حراجی برای خلاص شدن فروشنده از شر جنسهای باقیمانده است. closing down sale نیز حاکی از این است که فروشگاه در حال بسته شدن است و به همین دلیل حراج کرده است.
- Reduced to clear
گاهی فروشگاهها قصد آوردن اجناس جدید را دارند و میخواهند مدلهای باقیمانده قبلی را هرچه زودتر به فروش برسانند. در چنین مواقعی با عبارت Reduced to clear منظورشان را به مشتریان منتقل میکنند.
۱۰۰+ جمله پرکاربرد انگلیسی برای مکالمات روزمره
برخی اصطلاحات رایج انگلیسی درباره خرید کردن
- Go window shopping
شما هم به گشت زدن در پاساژها و مشاهده ویترین مغازهها علاقه دارید؟ پس عاشق window shopping هستید!
I haven’t been paid yet, so I can only go window shopping.
هنوز حقوقم رو نگرفتم. پس فقط میتونم ویترین مغازهها رو تماشا کنم.
اگر زرنگ باشید، پیش از خرید به مغازههای زیادی سر میزنید و قیمتهای آنها را با هم مقایسه میکنید. در زبان انگلیسی، این کار با اصطلاح To shop around توصیف میشود.
You can usually save money by shopping around.
معمولا با گشتن دنبال تخفیفها میتونی پسانداز کنی.
- To buy a lemon
برای توصیف خرید چیزی که واقعا بیارزش است و پول شما را هدر داده است، از این اصطلاح استفاده کنید. (بیشتر برای ماشینها استفاده میشود)
The car I bought was a real lemon. It broke down two weeks later.
ماشینی که خریدم واقعا مضخرف بود. دو هفته پیش خراب شد.
- I can’t afford it
وقتی که واقعا نمیتوانید از عهده خرید چیزی بربیایید، از این عبارت استفاده کنید.
I’d love that jacket but I can’t afford it!
واقعا اون کت رو دوست دارم ولی نمیتونم بخرمش!
- splash out
در زبان فارسی یک معادل خیلی خوب برای این اصطلاح وجود دارد: ریخت و پاش کردن! دقت کنید که این اصطلاح با حرف اضافه on استفاده میشود.
When he got a promotion Andy splashed out on a brand-new car.
وقتی ترفیع گرفت با خرید یک ماشین جدید ریخت و پاش کرد.
- shopping therapy
شاید در زبان فارسی ترجمه دقیقی برای این اصطلاح نداشته باشیم، اما میتوانیم با یک ترجمه مندرآوردی! معنی آن را درک کنیم: خرید درمانی! احتمالا شما هم برای کاهش استرس و خوشحال کردن خودتان از خرید درمانی استفاده میکنید!
A little shopping therapy can usually cheer up bored teenagers.
یک خرید درمانی جزئی میتونه نوجوونهای کسل رو سرحال بیاره.
- pay through the nose
برای توصیف خریدهای غیرمنطقی که هزینه گزافی نیز روی دستتان گذاشتهاند، از این اصطلاح استفاده کنید.
Amanda has expensive taste. Sam had to pay through the nose for the bracelet she chose.
آماندا سلیقه گرونی داره. سام مجبور شد هزینه زیادی برای دستبند دلخواه اون بده.
- it’s a rip-off
این اصطلاح محاورهای و پرکاربرد، معادل expensive و pricey است و به معنای کالاهای خیلی گران است.
$۱۰ for an orange juice? That’s a rip-off!
ده دلار برای آب پرتغال؟ خیلی گرونه!
- it’s good value for money
برای صحبت درباره چیزی که ارزش خرید دارد، از این اصطلاح استفاده کنید.
The quality is excellent so it’s good value for money.
کیفیتش عالیه پس ارزش خرید رو داره.
- it’s a steal
این اصطلاح در توصیف اجناسی استفاده میشود که از شدت ارزان بودن انگار رایگان هستند!
At that price it’s a steal. You won’t find it cheaper in any other shop.
با این قیمت واقعا مفته. ارزونترش رو تو هیچ مغازهای پیدا نمیکنی.
- it costs an arm and a leg
ترجمه تحتاللفظی این عبارت به این صورت است: «به اندازه یک دست و پا میارزد.». پس هر جا این اصطلاح را شنیدید، بدانید که به چیز خیلی گرانی اشاره میکند.
The diamond engagement ring cost an arm and a leg!
حلقه نامزدی الماس واقعا گرونه!
- be your one-stop shop
به فروشگاهههایی که در آنها همه چیز از شیر مرغ تا جان آدمیزاد پیدا میشود، one-stop shop گفته میشود.
The ‘Shopping Empire’ is my one-stop shop for buying Christtmas presents.
Shopping Empire یکی از فروشگاههاییه که برای خرید کریسمس همه چیز توش پیدا میشه.
سخن پایانی
در این مطلب با اصطلاحات و واژگان مربوط به خرید کردن در زبان انگلیسی آشنا شدیم. برای یادگیری بهتر این مطالب و تسلط بر نحوه استفاده از آنها، مکالمات فرضی طراحی کنید و سعی کنید این مکالمات را با چیزهایی که یاد گرفتید پیش ببرید.
ترجمه فوری مقاله یکی از خدمات ترجمیک است که در زمانی کوتاه و کیفیتی مناسب ارائه میشود برای مشاهده هزینه ترجمه فارسی به انگلیسی کلیک کنید.
2 دیدگاه در «کلمات و عبارات انگلیسی که هنگام خرید کردن نیاز دارید!»