این مطلب از سایت ترجمه همزمان ترجمیک مختص زبانآموزان سطح متوسط یا intermediate است. ما موقعیتهای متداولی که در طول زندگی روزمره با آنها مواجه میشوید را به تفکیک دستهبندی کردهایم و عبارات و جملات موردنیاز برای مکالمه انگلیسی در هر موقعیت را آموزش دادهایم.
پیشرفت شما و ورودتان به سطح متوسط زبان انگلیسی بسیار ارزشمند است. با این حال جالب است بدانید که بسیاری از زبانآموزان در همین سطح میمانند و هیچ وقت وارد سطوح بالاتر نمیشوند. چراکه احساس میکنند با اطلاعاتی که تا اینجا یاد گرفتهاند، از عهده مکالمات روزمره برمیآیند و همین کافی است!
شما که نمیخواهید جزء این دسته از زبانآموزان باشید و با ارتکاب این اشتباه، همهی زحماتی که تا اینجا کشیدهاید را از بین ببرید؟ بنابراین باید همچنان به مطالعه و یادگیری ادامه دهید و دست از تلاش نکشید. به عنوان مثال یکی از بهترین کارهایی که از دستتان برمیآید این است که برای مکالمه انگلیسی در موقعیتهای مختلف، عبارات و جملات متنوع یاد بگیرید. کافیست در ادامه همراه ما باشید!
مطالب مرتبط:
انگلیسی در موقعیت: عبارات ضروری برای مکالمه انگلیسی در بانک
ویرایش تخصصی و پارافریز مقالات از مشاغل مناسب برای افرادی هستند که زبان انگلیسی خوبی دارند. اگر شما هم به این مشاغل علاقه دارید، سری به صفحه استخدام مترجم بزنید.
در این مطلب خواهید خواند:
با این ۵ جمله پرکاربرد انگلیسی به طرف مقابل بگویید که متوجه حرفش نشدهاید
عبارت انگلیسی |
معنی فارسی |
Pardon |
ببخشید؟ |
Would you mind repeating that |
میشه حرفتون رو تکرار کنید؟ |
What do you mean |
منظورتون چیه؟ |
I’m not sure I follow you |
فکر کنم منظورتون رو نفهمیدم. |
Could you explain |
میشه لطفا توضیح بدید؟ |
با این ۵ جمله انگلیسی مطمئن شوید که طرف مقابل متوجه منظور شما شده است
عبارت انگلیسی | معنی فارسی |
Do you understand what I’m saying | میفهمی چی میگم؟ |
Does that make sense | به نظرت (حرفم) منطقیه؟ |
Do you know what I mean | میدونی منظورم چیه؟ |
Are you with me so far | تا اینجا متوجه حرفهام شدی؟ (گوشت با منه؟) (معمولا در اواسط یک سخنرانی طولانی از این عبارت استفاده میشود.) |
Is that clear | روشنه؟/ واضحه؟ (بیشتر برای دستور دادن یا گوشزد کردن رفتارهای بد افراد، سراغ این عبارت میرویم.) |
۵ جمله ساده انگلیسی برای کمک خواستن
عبارت انگلیسی | معنی فارسی |
I need a little help | کمی به کمک نیاز دارم. |
Could you help me out | میشه کمکم کنی؟ |
Could you give me a hand | میشه کمکم کنی؟ (بیشتر برای کارهای یدی کاربرد دارد) |
Could you spare a couple minutes | ممکنه چند دقیقهای وقت بذاری؟ |
Could you do me a favor | میشه یه لطفی در حقم کنی؟ |
۵ جمله متداول انگلیسی برای این که از کسی بخواهیم کاری انجام دهد
عبارت انگلیسی | معنی فارسی | |
Would you mind (رسمی) | ممکنه که …؟ (مثلا Would you mind opening the window?) | |
Could you please | میشه لطفا…؟ (مثلا Could you please turn off the lights?) | |
(غیر رسمی)Can you | میتونی …؟ (مثلا Can you pass me the chicken?) | |
Please | لطفا … (مثلا Please send me the information) | |
I’d appreciate it if you could | ممنون میشم اگه … (مثلا I’d appreciate it if you could) wash the dishes |
۵ جمله مودبانه انگلیسی برای قطع کردن حرف بقیه
عبارت انگلیسی | معنی فارسی |
Sorry to interrupt, but | ببخشید که حرفتون را قطع میکنم ولی… |
Excuse me – could I talk to you for a minute? / Do you have a minute | ببخشید. میتونم یک دقیقه باهاتون حرف بزنم؟/ یه دقیقه وقت داری؟ |
Could I jump in here | میتونم یه چیزی بگم؟ |
Sorry – I just want to say that | متاسفم. فقط میخواستم بگم که… |
(رسمی)May I have a word | میشه یه حرفی بزنم؟ |
۱۰ جمله رایج انگلیسی برای امیدوار کردن دیگران
عبارت انگلیسی |
معنی فارسی |
Keep up the good work |
به کارت ادامه بده |
That was a nice try |
تلاش خوبی بود. (وقتی کسی تلاش زیادی کرده ولی موفق نشده، از این عبارت استفاده کنید) |
That’s a real improvement |
این واقعا یک پیشرفت واقعی است. |
You’re on the right track |
در مسیر درستی هستید. |
You’ve almost got it |
تقریبا (میشه گفت) از پسش براومدی. |
You’re doing great |
عالی هستید |
Don’t give up! / Hang in there |
تسلیم نشو!/ ادامه بده. |
You can do it |
از پس انجامش برمیای |
Give it your best shot |
صدِتو بذار! |
Nice job! / You did great |
خسته نباشی/ ترکوندی! |
۵ جمله کاربردی انگلیسی برای شکایت کردن
عبارت انگلیسی |
معنی فارسی |
I’m not happy about this |
من از این موضوع راضی نیستم. |
I’m sorry, but this is unacceptable |
متاسفم ولی این قابل قبول نیست. |
I’m not very satisfied with |
من از … راضی نیستم. |
I can’t stand it when |
نمیتونم تحمل کنم وقتی که … . (مثلا I can’t stand it when the internet is slow) |
This sucks (غیررسمی) |
مضخرفه. |
۱۰ عبارت پرکاربرد برای صحبت درباره یادآوری و فراموش کردن
عبارت انگلیسی |
معنی فارسی |
I’ll always remember… / I’ll never forget |
من همیشه … را به خاطر خواهم داشت/ من هیچ وقت … را فراموش نمیکنم. |
If I remember correctly… / As far as I can recall |
اگر درست خاطرم باشد…/ تا جایی که یادم است… |
I have a vague recollection of |
از … خاطره مبهمی (در ذهن) دارم. |
It’s on the tip of my tongue |
نوک زبانم است. |
My mind went blank |
ذهنم خالی شد. |
It doesn’t ring a bell |
هیچی یادم نیست. |
Please remember to… / Please don’t forget to |
لطفا یادت باشه که…/ یادت نره که… |
I’d like to remind you about |
میخواستم درباره … یادآوری کنم. |
You haven’t forgotten to/about… have you |
یادت که نرفته؛ مگه نه؟ |
It completely slipped my mind |
کاملا از ذهنم پاک شد |
با این ۱۰ جمله معروف انگلیسی بگویید چیزی سخت یا آسان است
عبارت انگلیسی |
معنی فارسی |
It’s a piece of cake |
این عبارات، همگی معنی «خیلی آسونه»، «مثل آب خوردنه» هستند. |
It’s a cinch | |
It’s a breeze | |
Anyone can do it |
هر کسی میتونه انجامش بده. |
There’s nothing to it |
کاری نداره. |
It’s hard |
سخته. |
It’s a bit tricky |
کمی مشکله. |
It’s really tough |
واقعا سخته. |
It’s not a walk in the park |
خاله بازی نیست که! |
It’s very demanding |
خیلی سخته. |
۱۰ جمله رایج انگلیسی برای صحبت درباره سن و سال
عبارت انگلیسی | معنی فارسی |
She’s in her early twenties | او در اوایل دهه بیست سالگیاش است. |
He’s in his late thirties | او در اواخر دهه سی سالگیاش است. |
She just turned six | تازه شش سالهش شده. |
Act your age | مناسب سن و سالت رفتار کن. |
I’m not as young as I used to be | دیگه مثل سابق جوان نیستم. |
I’m not over the hill yet | هنوز پیر نشدم. |
He’s no spring chicken | او جوان و خام نیست. |
She’s wise beyond her years | خیلی بیشتر از سنش میفهمه. |
I’m having a senior moment | حواسپرت شدم. (به خاطر سن و سال بالا) |
He lived to a ripe old age | تا سنین پیری زندگی کرد. |
۱۰ عبارت کاربردی انگلیسی که هنگام خرید نیاز خواهید داشت
عبارت انگلیسی | معنی فارسی | |
Do you have | … دارید؟ | |
Where can I find | کجا میتونم … پیدا کنم؟ | |
I’m just browsing | فقط دارم نگاه میکنم. (وقتی قصد خرید ندارید و فقط در حال نگاه کردن به اجناس مغازهها هستید، از این عبارت استفاده کنید.) | |
I’m looking for | دنبال … میگردم. | |
How much is this | قیمت … چنده؟ | |
Is this on sale | آیا … تخفیف خورده؟ | |
Can I try it on | میتونم امتحانش کنم؟ | |
I’ll take it | میخرمش. | |
Do you take credit cards | کارت اعتباری قبول میکنید؟ | |
I’d like to return/exchange this | میخواهم این رو پس بدم/ تعویض کنم. |
مطالب مرتبط:
کلمات و عبارات انگلیسی که هنگام خرید کردن نیاز دارید!
۱۰ عبارت متداول انگلیسی برای صحبت درباره غذا
عبارت انگلیسی |
معنی فارسی |
I’m starving |
دارم از گرسنگی میمیرم. |
Let’s grab a bite to eat |
بیا یه لقمه بزنیم. |
How about eating out tonight |
چهطوره امشب بیرون غذا بخوریم؟ |
I brought some snacks |
یه کم تنقلات خریدم. |
This soup is delicious |
این سوپ خوشمزه است. |
Could I have another helping of |
میتوانم یه کم دیگه … داشته باشم. (helping: portion: قسمت) |
I’ll have |
… میخورم. |
Could we get the check, please |
میشه لطفا صورت حساب رو بگیریم؟ |
I’m full |
سیرم. |
I’m stuffed |
تا خرخره خوردم. |
مطالب مرتبط:
آموزش کامل کلمات و اصطلاحاتی که در رستوران نیاز دارید!
۱۰ عبارت رایج انگلیسی برای صحبت درباره تلویزیون
عبارت انگلیسی |
معنی فارسی |
Where’s the remote |
کنترل تلویزیون کجاست؟ |
Is there anything good on |
برنامهی خوبی پخش میشه؟ |
Can I change the channel |
میتونم کانال رو عوض کنم؟ |
I’ve already seen this episode |
قبلا این قسمت رو دیدم. |
This is a rerun |
تکراره. |
I love this show |
من عاشق این برنامه هستم. |
There are too many commercials |
تبلیغات زیادی داره. |
Stop channel-surfing |
از بالا و پایین کردن کانالها دست بردار. |
Check the TV guide |
تله تکست رو ببین. |
It’s the season finale |
آخرین قسمتشه. |
۱۰ عبارت انگلیسی که احتمالا در فرودگاه خواهید شنید
عبارت انگلیسی |
معنی فارسی |
Do you have any bags to check |
آیا چمدانی دارید که لازم باشه چک شه؟ |
Would you like a window seat or an aisle seat |
ترجیح میدید در صندلیهای کنار پنجره بنشینید یا صندلیهای کنار راهرو؟ |
Here’s your boarding pass |
این کارت پرواز شماست. |
Your flight leaves from gate 15 |
پرواز شما از گیت ۱۵ حرکت میکنه. |
Your seat number is 8F |
شماره صندلی شما ۸F است. |
Flight 800 is now boarding |
پرواز شماره ۸۰۰ هماکنون حرکت کرد. |
Your flight has been delayed |
پرواز شما تاخیر داره. |
Your flight has been canceled |
پرواز شما لغو شده. |
This is the final call for flight 800 |
این آخرین اطلاعرسانی برای (مسافران) پرواز ۸۰۰ است. |
What is the purpose of your trip |
هدفتون از سفر چیه؟ |
مطالب مرتبط:
واژگان پرکاربرد انگلیسی که در فرودگاه نیاز دارید!
۱۰ جمله مختلف برای صحبت درباره قیمتها
عبارت انگلیسی | معنی فارسی |
It cost a fortune It cost an arm and a legThat’s a rip-of | این عبارات معادل عبارت «خیلی گرونه» هستند. |
I can’t afford it | نمیتونم (همچین پولی رو) پرداخت کنم. |
That’s a bit pricey | یه کم گرونه. |
That’s quite reasonable | کاملا مقرون به صرفه است. |
It’s 20% off | بیست درصد تخفیف خورده. |
That’s a good deal | معاملهی خوبیه. |
It was a real bargain | واقعا مفته. |
It was dirt cheap | خیلی ارزونه. |
۵ عبارت رایج انگلیسی برای توصیف آب و هوای گرم
عبارت انگلیسی | معنی فارسی |
It’s nice and warm today | هوا امروز خوب و گرم است. |
It’s absolutely boiling | هوا خیلی گرمه. |
We’re having a real heat wave | با یه موج گرمی واقعی طرف هستیم. |
The sun’s really strong today | خورشید امروز تمام زورش رو میزنه. |
It’s hot and humid | امروز گرم و شرجیه. |
۵ عبارت متداول انگلیسی برای توصیف آب و هوای سرد
عبارت انگلیسی | معنی فارسی |
It’s a little chilly | یه کم سرده. |
It’s freezing | هوا یخبندونه. |
The temperature’s dropping | دمای هوا در حال کاهشه. |
Make sure to bundle up | حتما لباس گرم بپوش. |
We’re expecting some winter weather | انگار زمستونه. |
۵ عبارت مختلف انگلیسی برای صحبت درباره باران
عبارت انگلیسی | معنی فارسی |
It’s drizzling | بارون نم نم میباره. |
It’s pouring | داره بارون میاد. |
It’s raining cats and dogs | مثل سیل داره بارون میاد. |
I got caught in a downpour | زیر رگبارهای شدید گیر افتادم. |
I think the rain’s letting up | فکر کنم بارون بند اومد. |
۵ جملهی متنوع انگلیسی برای وقتی که خسته هستیم
عبارت انگلیسی | معنی فارسی |
I’m exhausted | خستهام/ دارم از خستگی میمیرم |
I’m running on fumes. / I’m running on empty | باتریم تموم شده. (کنایه از این که خیلی از خودم کار کشیدهام و خسته هستم.) |
I can hardly keep my eyes open | چشمام داره بسته میشه. |
I’m off to bed | من میرم بخوابم. |
It’s bedtime for me | وقت خوابمه. |
۵ عبارت پرکاربرد انگلیسی برای قول دادن
شماره |
عبارت انگلیسی | معنی فارسی |
۱ |
I really should | من واقعا باید… |
۲
|
I promise that I’ll | قول میدم که… |
۳ |
I swear I’ll / I won’t | قسم میخورم که… / هرگز … را انجام نمیدهم. |
۴ |
No matter what happens, I’m going to | فرقی نداره که چه اتفاقی بیفته. به هر حال من… |
۵ |
Come hell or high water, I’ll | حتی اگه زمین به آسمون بره، من… |
موارد ۴ و ۵ گویای این هستند که حتی با وجود موانع، سر قولتان خواهید ماند.
۱۰ عبارت ضروری انگلیسی برای زمانی که دیر کردهاید
عبارت انگلیسی | معنی فارسی |
Sorry I’m late | ببخشید دیر کردم. |
I overslept | خواب موندم. |
My alarm didn’t go off | ساعتم زنگ نخورد. |
The bus was late | اتوبوس دیر اومد. |
The traffic was terrible | ترافیک وحشتناک بود. |
I couldn’t find a parking spot | نتونستم جای پارک پیدا کنم. |
I got lost coming here | وقتی میومدم اینجا گم شدم. |
I was tied up in a meeting | تو یه جلسه گیر کرده بودم. |
I had to wait ages for a bus | کلی منتظر اتوبوس موندم. |
I just lost track of time | زمان از دستم در رفت. |
۵ جمله ساده انگلیسی برای تایید حرف دیگران
عبارت انگلیسی |
معنی فارسی |
That’s right |
درسته. |
That’s spot on |
خودشه! |
You’ve hit the nail on the head. / You’ve nailed it |
زدی توو خال! |
I suppose so |
فکر کنم درسته. |
I’m afraid you’re right |
حق با توعه. |
۵ جمله انگلیسی برای وقتی که میخواهیم بگوییم حرف کسی اشتباه است
عبارت انگلیسی |
معنی فارسی |
I’m afraid that’s not quite right |
متاسفانه فکر نمیکنم این درست باشه. |
I’m afraid you’re mistaken |
متاسفانه فکر کنم دارید اشتباه میکنید. |
No, you’ve got it wrong |
نه اشتباه متوجه شدی. |
No, that’s all wrong |
نه کاملا اشتباهه. |
Baloney. / Bullshit (غیررسمی، بیادبانه) |
چه مزخرف! |
۵ جمله مختلف انگلیسی برای این که بگوییم کسی باهوش است
عبارت انگلیسی |
معنی فارسی |
He’s really sharp |
هر سه عبارت معادل «اون واقعا باهوشه» هستند. |
She’s brilliant | |
He’s very bright | |
He’s a smart cookie | |
She’s a genius |
اون نابغه است. |
۵ جمله رایج انگلیسی برای این که بگوییم کسی احمق است
عبارت انگلیسی |
معنی فارسی |
He’s not the sharpest tool in the shed |
او واقعا |
She’s a few cards short of a deck | |
He’s a bit slow |
او کمی کند است. |
She’s a complete idiot |
او یک احمق تمام عیار است. |
He’s really dumb |
او واقعا خنگ است. |
سخن پایانی
یادگیری عبارات و جملاتی که در این مطلب خواندیم، سکوی پرتاب شما و کلید اصلی بهبود سطح مکالمه انگلیسی است. افیست تمرین و تکرار داشته باشید و هر جمله را بارها و به چند شکل مختلف استفاده کنید. فراموش نکنید که این مطلب را برای دوستانتان هم ارسال کنید.