فرقی ندارد که در صف خرید نان ایستاده باشید یا در یک مهمانی دوستانه افراد جدیدی را ملاقات کرده باشید. در هر صورت «آب و هوا» موضوع ساده و جذابی است که میتواند شروعکنندهی مکالمات شما باشد.
حال تصور کنید که به کشوری انگلیسیزبان سفر کردهاید و میخواهید دوستان جدید پیدا کنید. پس تصمیم میگیرید که درباره آب و هوا حرف بزنید و از این طریق سر صحبت را با دیگران باز کنید. این در حالی است که دایره لغات شما تنها به واژگان سادهای مثل rainy و sunny محدود میشود. در این صورت، آیا اعتماد به نفس کافی برای شروع مکالمه دارید؟
قطعا خیر! پس بیشتر از این زمان را از دست ندهید و همین امروز پرونده مکالمه انگلیسی درباره آب و هوا را ببندید. کافیست که در ادامه همراه سایت آموزش آنلاین آیلتس ما باشید!
مطالب مرتبط:
ترجمه فارسی به انگلیسی وقایع طبیعی و کلمات مرتبط با آنها
در این مطلب خواهید خواند:
عبارت ضروری و پرکاربرد انگلیسی برای مکالمه درباره آب و هوا
جدول زیر مجموعهای از عبارات ضروری و پرکاربرد انگلیسی برای صحبت درباره آب و هوا را در خود جا داده است.
عبارت انگلیسی |
معادل فارسی |
توضیح |
How’s the weather What’s it like out there |
هوا چطوره؟ | |
What’s the temperature like (out there) |
دما هوا چند درجه است؟ |
مخاطب شما در پاسخ به این سوال میتواند بگوید: It’s around 40° یا It’s really (hot/cold/warm/cool) |
What’s the weather forecast |
هواشناسی چی میگه؟ | |
What a beautiful day |
چه هوای خوبی! |
میتوانید صفاتی مانند nice یا gorgeous را نیز جایگزین beautiful کنید. |
It’s warm and sunny outside |
هوا گرم و آفتابیه. |
جمله زیر نمونهای دیگری است که با تعویض صفات این جملهی مدل نوشته شده است: It’s warm and windy outside |
There’s nothing but blue skies outside |
آسمان امروز آبیِ آبیه. |
Blue skies عبارت رایجی است که به شرایط مطلوب و مساعد آب و هوایی اشاره میکند. |
We couldn’t ask for better weather |
هوا بهترین از این نمیتونه باشه. | |
This is the best weather we’ve had all season! |
این بهترین آب و هواییه که در تمام طول فصل داریم. |
همچنین میتوانید best را با worse جایگزین کنید و جملهای با معنای متضاد بسازید. This is the worst weather we’ve had all spring |
Awful weather, isn’t it |
هوا افتضاحه، مگه نه؟ |
صفت Awful میتواند با nasty یا terrible نیز جایگزین شود. |
It’s boiling hot |
هوا خیلی گرمه! |
میتوانید به جای boiling از extremely یا really هم استفاده کنید. |
It’s freezing outside |
هوا یخ بندونه! |
این جمله بسیار ساده است. شما میتوانید مصدر هر فعل دیگری را نیز در آن جایگذاری کنید و معنای دیگری به وجود بیاورید. مثلا pouring (باران سیلآسا) یا sizzling (هوای خیلی گرم) جایگزینهای خوبی برای freezing هستند. |
I can’t believe this weather |
باورم نمیشه هوا اینجوریه! |
این جمله میتواند برای توصیف هر نوع آب و هوایی استفاده شود. پس به جای weather میتوان storm یا wind هم قرار داد. |
It looks like rain |
انگار قراره بارون بیاد. |
همچنین میتوانید به جای rain، snow یا storm نیز قرار دهید. |
A storm seems to be coming this way |
انگار طوفانی در راهه! |
جملهی Heavy rain seems to be heading this way از روی همین جمله مدل ساخته شده است. |
The weather will be warming up soon |
هوا بهزودی حسابی گرم میشه. |
برای اشاره به معنای مقابل این جمله، بگویید: The weather will be cooling down soon |
It’s expected to be hotter than last year |
هوا قراره از پارسال گرمتر بشه. |

مطالب مرتبط:
تفاوت Weather و Climate در زبان انگلیسی
کلمات ضروری انگلیسی برای توصیف وضعیت آب و هوا
کلمه فارسی |
ترجمه انگلیسی |
مثال |
داغ |
Hot | Today is so hot that I’ve been sitting under the fan all day امروز آنقدر داغ است که تمام روز زیر پنکه نشستهام. |
گرم |
Warm | When the weather is warm, I prefer light clothing like t-shirts وقتی هوا گرم است، من لباسهای سبک مانند تیشرت را ترجیح میدهم |
سرد |
Cold | Don’t forget your coat; it’s cold outside کتت را فراموش نکن. بیرون سرد است. |
خنک |
Cool | On cool days like today, you should be fine with a light jacket در روزهای خنک مانند امروز، باید با یک ژاکت سبک احساس راحتی کنید. |
آفتابی |
Sunny | On sunny days, I like to take the kids to the beach در روزهای آفتابی دوست دارم بچهها را به ساحل ببرم. |
بارانی |
Rainy | Rainy days are the best time to stay home and read a book روزهای بارانی بهترین زمان برای ماندن در خانه و خواندن کتاب است. |
صاف |
clear | Isn’t it great that we’re having such clear days this week چه قدر خوب که این هفته هوا صاف است، نه؟ |
ابری |
cloudy | It looks cloudy; you should bring an umbrella in case it rains هوا ابری به نظر میرسد؛ در صورت بارندگی باید چتر به همراه داشته باشید. |
خشک |
dry | Bush fires are common around here when the weather is dry آتشسوزی بوتهها در این اطراف زمانی که هوا خشک است رایج است. |
مرطوب |
humid | The weather’s been so humid lately it’s impossible to go outside without breaking a sweat اخیراً هوا آنقدر مرطوب است که اگر بیرون برویم، حتما عرق میکنیم. |
مهآلود |
foggy | Be sure to turn on your headlights when driving through foggy areas هنگام رانندگی در مناطق مه آلود، حتما چراغهای جلو را روشن کنید. |
مهآلود |
misty | It’s misty up in the mountains in the mornings صبح ها در کوهستان مه آلود است. |
طوفانی |
gusty | It’s been gusty all afternoon and my umbrella was blown away تمام بعدازظهر هوا طوفانی بود و چترم باد را میبرد. |
آب و هوایی که در آن باد میوزد |
windy | As we were walking along the beach, it started to get windy همانطور که در کنار ساحل قدم میزدیم، باد شروع به وزیدن کرد. |
رعد و برق |
thunder | Whenever there’s thunder, my dog rushes into the house in fear هر وقت رعد و برق می آید، سگم از ترس وارد خانه میشود. |
صاعقه |
lightening | My dog is scared of lightning during storms سگ من هنگام طوفان از صاعقه میترسد. |
ابری |
overcast | It’s pretty overcast today. It’s probably going to rain امروز هوا خیلی ابری است احتمالاً باران خواهد بارید. |
دلگیر |
gloomy | I don’t like gloomy days because they put me in a bad mood روزهای دلگیر را دوست ندارم چون حالم را بد میکند. |
نورانی |
bright | It’s so bright outside! I can hardly see بیرون خیلی روشن است! من به سختی میتوانم ببینم. |
یخبندان |
freezing | It’s freezing outside! It’s only 15 degrees بیرون یخبندان است! فقط ۱۵ درجه است. |
وضعیت آب و هوایی که در آن نسیم میوزد. |
breezy | I like going for runs on breezy days because I don’t sweat as much من دوست دارم در روزهایی که نسیم است برای دویدن بروم زیرا زیاد عرق نمیکنم. |
برفی |
snowy | Wisconsin is a very snowy state in the United States ویسکانسین یک ایالت بسیار برفی در ایالات متحده است. |
یخبندان |
frosty | The windows on my car get so frosty in the winter شیشه های ماشین من در زمستان خیلی یخ میزند. |
سوزان |
scorching | It’s scorching hot today امروز هوا خیلی گرم و سوزان است. |
یخی |
icy | Be careful, the bridge is icy because of all the snow مواظب باشید پل به خاطر این همه برف یخ زده است. |
گرم و خفه |
muggy | All of this humid weather has made the air muggy این هوای مرطوب هوا را خفه کرده است. |
بارانی |
wet | I don’t like leaving my house when it’s wet outside من دوست ندارم وقتی بیرون بارانی است خانهام را ترک کنم. |
مهآلود |
hazy | The afternoons are hazy during the summers in the south بعدازظهرها در تابستانها در جنوب مهآلود است. |
دلگیر |
dreary | Dreary weather with lots of clouds makes me sleepy هوای دلگیر با ابرهای زیاد مرا خوابآلود میکند. |
طوفانی |
stormy | It’s a really stormy day with all this thunder and lightning واقعاً روز طوفانی است با این همه رعد و برقو |
واژگان ضروری انگلیسی درباره شرایط شدید یا خاص آب و هوایی
کلمه فارسی |
ترجمه انگلیسی |
مثال |
طوفان |
Storm | The storm last night knocked out the power طوفان دیشب برق را قطع کرد. |
سیل |
Flood | After the heavy rains, a flood inundated the lower part of the city پس از بارندگی شدید، در بخش پایینی شهر سیل به راه افتاد. |
طوفان شدید |
Hurricane | The coastal town was evacuated due to the approaching hurricane این شهر ساحلی به دلیل نزدیک شدن طوفان شدید تخلیه شد. |
گردباد |
Tornado | A tornado warning was issued for the county until 9 PM هشدار وقوع گردباد تا ساعت ۹ شب برای شهرستان صادر شد. |
خشکسالی |
Drought | Farmers are struggling with the crops due to the severe drought کشاورزان به دلیل خشکسالی، با مشکلات زیادی برای کاشت محصول روبهرو هستند. |
کولاک |
Blizzard | Schools were closed due to the blizzard مدارس به دلیل کولاک تعطیل شد. |
طوفان تندری |
Thunderstorm | The picnic was ruined by a sudden thunderstorm پیک نیک به خاطر طوفان و رعد و برق خراب شد. |
تگرگ |
Hailstorm | The hailstorm left dents in many cars بارش تگرگ در بسیاری از خودروها فرورفته است. |
موج گرما |
Heatwave | There’s a heatwave this week with temperatures above 100°F این هفته یک موج گرما با دمای بالای ۱۰۰ درجه فارنهایت وجود دارد. |
جبهه هوای سردطوفان |
Cold snap | A cold snap hit the region, with temperatures plummeting overnight یک جبهه هوای سرد به این منطقه رسید و دمای هوا در طول شب به شدت کاهش یافت. |
طوفان |
Typhoon | The typhoon caused major disruptions to flights طوفان باعث اختلالات اساسی در پروازها شد. |
گردباد |
Cyclone | Villages were evacuated in anticipation of the cyclone روستاها به دلیل پیشبینی گردباد تخلیه شدند. |
طوفان همراه با آذرخش |
Lightning storm | The lightning storm lit up the night sky آذرخش آسمان شب را روشن کرد. |
یخبندان |
Frost | Early morning frost can be seen on the grass صبح زود روی چمنها یخبندان دیده میشود. |
تندباد |
Gale | The sailing event was canceled due to strong gales به دلیل وزش باد شدید، رویداد کشتیرانی لغو شد. |
طوفان شن |
Sandstorm | Visibility was low during the sandstorm دید در طوفان شن کم بود. |
باران موسمی |
Monsoon | The monsoon season brings heavy rains and flooding فصل بارانهای موسمی باران های شدید و سیل به همراه دارد. |
مه |
Mist | The morning mist made the landscape look magical مه صبحگاهی منظره را جادویی میکرد. |
مه |
Fog | The heavy fog caused delays in morning traffic مه شدید باعث تاخیر در ترافیک صبحگاهی شد. |
بوران |
Sleet | Sleet made the driving conditions hazardous بوران شرایط رانندگی را خطرناک کرد. |
کولاک |
Snowstorm | A snowstorm is expected to hit the region this weekend برای این آخر هفته، کولاک پیشبینی میشود. |
باران نم نم |
Drizzle | A light drizzle began to fall in the evening از غروب نم نم باران خفیفی شروع به باریدن کرد. |
رگبار |
Downpour | The downpour was so intense that streets were quickly flooded رگبار به حدی بود که خیابان ها به سرعت آب گرفت. |
گردباد |
Whirlwind | The whirlwind caused chaos at the outdoor market گردباد باعث هرج و مرج در بازار بیرونی شد. |
طوفان یخ |
Ice storm | The ice storm left a beautiful but dangerous layer of ice on everything طوفان یخ لایهای زیبا اما خطرناک از یخ را روی همه چیز بر جای گذاشت. |
آسمان غرنبه |
Thunder | The sound of thunder could be heard in the distance صدای رعد و برق از دور شنیده میشد. |
آتشسوزی |
Wildfire | Smoke from the nearby wildfire clouded the sky دود ناشی از آتشسوزی اطراف آسمان را ابری کرد. |
بهمن |
Avalanche | Skiers were warned about the risk of avalanche in the mountains به اسکی بازان در مورد خطر سقوط بهمن در کوه ها هشدار داده شد. |
آذرخش |
Heat lightning | Heat lightning was visible on the horizon on a hot summer night آذرخش در یک شب گرم تابستان در افق قابل مشاهده بود. |
جریانهای گلی |
Mudslide | Heavy rains triggered a mudslide in the hills بارش شدید باران باعث جریانهای گلی در تپهها شد. |
طوفان کوچک |
Dust devil | A small dust devil was seen swirling across the field یک طوفان کوچک گرد و غبار در حال چرخش در سراسر میدان دیده شد. |
طوفان گرد و غبار |
Dust storm | The dust storm reduced visibility and air quality طوفان گرد و غبار دید و کیفیت هوا را کاهش داد. |
سیل ناگهانی |
Flash flood | The sudden flash flood took residents by surprise سیل ناگهانی ساکنان را غافلگیر کرد. |
مه |
Haze | A thick haze from the forest fires covered the city مه غلیظ ناشی از آتشسوزی جنگل شهر را پوشانده است. |
رنگین کمان |
Rainbow | After the rain, a beautiful rainbow appeared پس از بارش باران، رنگین کمان زیبایی ظاهر شد. |
لباسها و اکسسوریهای مناسب برای شرایط آب و هوایی مختلف به زبان انگلیسی
کلمه فارسی |
ترجمه انگلیسی |
مثال |
بارانی |
Raincoat | Make sure to wear your raincoat today, it’s going to pour حتماً امروز بارانیات را بپوش، باران میبارد. |
چتر |
Umbrella | She always carries an umbrella in her bag in case of unexpected rain او همیشه محض احتیاط یک چتر در کیف خود دارد. |
عینک آفتابی |
Sunglasses | On bright days, sunglasses are essential to protect your eyes در روزهای روشن، عینک آفتابی برای محافظت از چشمان شما ضروری است. |
کلاه لبهدار (که جلوی نور خورشید را میگیرد) |
Sunhat | A sunhat can help shield your face from the harsh summer sun کلاه لبهدار میتواند به محافظت از صورت شما در برابر آفتاب خشن تابستان کمک کند. |
چکمه |
Boots | During the rainy season, waterproof boots are a must-have در فصل بارانی، چکمههای ضد آب یکی از ضروریات هستند. |
روسری، اسکارف |
Scarf | He wrapped a scarf around his neck to stay warm in the chilly breeze روسری را دور گردنش پیچید تا در نسیم سرد، گرم بماند. |
دستکش |
Gloves | She put on her gloves to keep her hands warm in the snow دستکشهایش را پوشید تا دستهایش را در برف گرم نگه دارد. |
زیرپوش گرم |
Thermal underwear | Thermal underwear is great for extra warmth during winter hikes زیرپوش گرم برای گرمای بیشتر در طول پیادهرویهای زمستانی عالی است. |
بادگیر |
Windbreaker | A lightweight windbreaker is perfect for brisk, windy days یک بادگیر سبک وزن برای روزهای بادی عالی است. |
ژاکت |
Sweater | He donned a cozy sweater to combat the autumn chill او برای مبارزه با سرمای پاییزی یک ژاکت گرم پوشید. |
دستکش تک انگشتی (مثل دستکش فر) |
Mittens | She prefers mittens over gloves for keeping her hands warm او برای گرم نگه داشتن دستهایش دستکش تک انگشتی را به دستکش معمولی ترجیح میدهد. |
چکمههای برفی |
Snow boots | Snow boots are essential for walking in heavy snowfall چکمههای برفی برای پیادهروی در برف سنگین ضروری هستند. |
کلاه بارانی |
Rain hat | Don’t forget your rain hat, it’s drizzling outside کلاه بارانی خود را فراموش نکنید، بیرون باران میبارد. |
جورابهای پشمی |
Wool socks | Wool socks are great for keeping your feet warm in cold weather جورابهای پشمی برای گرم نگه داشتن پاهای شما در هوای سرد عالی هستند. |
کاپشن |
Parka | When the temperature drops, a parka is the best defense against the cold هنگامی که دما کاهش مییابد، کاپشن بهترین لباس برای مقابله با سرما است. |
پانچو |
Poncho | A poncho is a convenient and quick way to stay dry during a sudden downpour پانچو یک لباس راحت و سریع برای خشک ماندن در بارندگیهای ناگهانی است. |
کلاه زمستانی |
Beanie | A beanie will keep your head and ears warm in the winter کلاه زمستانی سر و گوش شما را در زمستان گرم نگه میدارد. |
ترنچ کت |
Trench coat | A classic trench coat is stylish and perfect for rainy days ترنچ کت، برای روزهای بارانی بسیار شیک و مناسب است. |
ژاکت پشمی |
Fleece jacket | For a hike in the mountains, a fleece jacket is a warm and lightweight choice برای پیاده روی در کوهستان، یک ژاکت پشمی یک انتخاب گرم و سبک است. |
شلوار ضدآب |
Waterproof pants | Waterproof pants are essential gear for hiking in wet conditions شلوارهای ضد آب جزء لوازم ضروری برای پیاده روی در روزهای بارانی هستند. |
اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی درباره آب و هوا
اصطلاح انگلیسی | معادل فارسی |
It’s raining cats and dogs | باران مثل سیل میبارد. |
Under the weather | غمگین و ناراحت |
Break the ice | سر صحبت را باز کردن، یخ مجلس را شکستن |
Weather the storm | دوران سختی را تحمل کردن، مرحلهی سختی را گذراندن |
On cloud nine | حالتی که فرد در آن سرشار از شور و شادی است. |
A ray of sunshine | کسی در شرایط سخت، باعث خوشحالی شود. |
Chase rainbows | شتر در خواب بیند پنبه دانه |
Head in the clouds | الکی خوش |
Throw caution to the wind | به سیم آخر زدن |
Every cloud has a silver lining | در ناامیدی بسی امید است |
سخن پایانی
در این مطلب با همه کلمات انگلیسی که برای صحبت درباره آب و هوا نیاز داریم، آشنا شدیم. اصطلاحات محاورهای جذابی نیز در این باره یاد گرفتیم. تمرین و تکرار را فراموش نکنید و اگر به نظرتان نکتهای از این مطلب جا مانده، حتما آن را در کامنتها با ما در میان بگذارید.