مقایسه ترجمه‌های مختلف کتاب غرور و تعصب

مقایسه ترجمه کتاب غرور و تعصب + آموزش نکات ترجمه

در این مطلب از سایت ترجمه کتاب ترجمیک، بخشی از کتاب غرور و تعصب را زیر ذره‌بین قرار داده‌ایم. در این بخش از کتاب، آقای دارسی برای اولین‌بار وارد داستان می‌شود و جین آستن به طرزی شگفت‌انگیز و با استفاده از واژگان دقیق، ساختارهای پیشرفته و اصطلاحات خاص به توصیف این شخصیت جدید می‌پردازد.

ما چهار ترجمه‌ی مختلف از این بخش را کنار هم گذاشته‌ایم تا تفاوت‌های آن‌ها را بررسی کنیم و ببینیم هر مترجم چطور با چالش‌های متن روبه‌رو شده و چگونه حس و حال داستان را به مخاطب فارسی‌زبان منتقل کرده است.

پس از مقایسه‌ی ترجمه‌ها، نکات آموزشی مهمی را از دل این متن بیرون کشیده‌ایم. این نکات به شما کمک می‌کنند تا هم درک بهتری از متن اصلی داشته باشید و هم توانایی خود را در ترجمه‌ی متون ادبی تقویت کنید. پس اگر به زبان‌ انگلیسی و هنر ترجمه علاقه‌مند هستید، این مطلب را از دست ندهید!

مطالب مرتبط:

مقایسه ترجمه‌های کتاب هری پاتر و سنگ جادو + نکات ترجمه

گزیده متن انگلیسی

Mr. Bingley was good-looking and gentlemanlike; he had a pleasant countenance, and easy, unaffected manners. His sisters were fine women, with an air of decided fashion. His brother-in-law, Mr. Hurst, merely looked the gentleman; but his friend Mr. Darcy soon drew the attention of the room by his fine, tall person, handsome features, noble mien, and the report which was in general circulation within five minutes after his entrance, of his having ten thousand a year. The gentlemen pronounced him to be a fine figure of a man, the ladies declared he was much handsomer than Mr. Bingley, and he was looked at with great admiration for about half the evening, till his manners gave a disgust which turned the tide of his popularity; for he was discovered to be proud; to be above his company, and above being pleased; and not all his large estate in Derbyshire could then save him from having a most forbidding, disagreeable countenance, and being unworthy to be compared with his friend.

لینک دانلود متن انگلیسی کتاب غرور و تعصب

ترجمه الهام رحمانی

آقای بینگلی، خوش قیافه و مردی شریف بود چهره‌ای دلنشین داشت و ساده و صمیمی بود. خواهرهایش، خانم‌هایی زیبا با ظاهری بسیار آراسته و خوش لباس بودند. شوهر خواهرش آقای هارست کاملاً اصیل به نظر می‌رسید و البته دوستش آقای دارسی با خوش قیافگی، بلند قامتی، خوش تیپی و چهره‌ای اصیل، خیلی زود توجه همه را به خود جلب کرد و چند دقیقه ای از ورودش نگذشته بود که خبر درآمد سالی ده هزار پوندش بین همه پیچید. نجیب‌‌زادگان در موردش می‌گفتند که مردی به تمام معنا و اصیل است و خانم‌ها می‌گفتند که او بسیار خوش‌قیافه‌تر از آقای بینگلی است. پاسی از شب به تعریف و تحسین در مورد وی گذشت تا این که رفتارش توی ذوق زد و کلاً اوضاع تغییر کرد و معلوم شد که آدمی متکبّر است که خودش را سرتر از همه می‌داند و به این راحتی راضی و خوشحال نمی‌شود و همه مایملکش در دربیشایر هم نمی‌توانست رفتار نامطبوع و لحن ناخوشایندش را بپوشاند و مقایسه کردن او با دوستش اصلاً منصفانه نبود.

غرور و تعصب ترجمه الهام رحمانی

ترجمه اکرم شکرزاده

آقای بینگلی مردی خوش‌چهره و نجیب زاده بود. سیمای مطلوب و برخوردی ساده و بی تکلف داشت خواهرانش هم زنان خوبی بودند و چهره‌ی شیک و آراسته‌ای داشته‌اند. شوهر خواهرش آقای هرست، مانند اصیل‌زاده‌ها به نظر می‌رسید. اما دوستش آقای دارسی به زودی توجه همه‌ی شرکت‌کنندگان در جشن را به قد بلند هیکل مناسب، سیمای زیبا، وضع اشرافی و گزارشی جلب کرد که به فاصله‌ی پنج دقیقه بعد از حضورش در جشن موضوع حرف‌هایی شد که بین مردم در جریان بود. خبر جدید، درآمد ده هزار پوندی آقای دارسی بود. مردان اظهار کردند که آقای دارسی چهره‌ای مردانه دارد و از نظر زنان او بسیار خوش‌سیماتر از آقای بینگلی بود. در حدود نیمی از مراسم همه به دیده‌ی احترام و تحسین آقای دارسی را می‌نگریستند تا اینکه رفتارش حالت انزجاری به وجود آورد که موج محبوبیت‌اش را دستخوش تغییر کرد. معلوم شد که مردی متکبر، خودبرتربین و مشکل‌پسند است. تمام املاک وسیعی که در دربی شر داشت، نمی‌توانست رفتارهای نامطلوب و نادرست او را توجیه کند و در مقایسه با دوستش بسیار فاقد ارزش و احترام به نظر می‌رسید.

ترجمه نوید اصلانی

آقای بینگلی خوش چهره و اشراف منش بود. ظاهری جذاب داشت و رفتارش ساده و بی‌شیله‌پیله بود. خواهرانش زنانی نجیب بودند؛ با اعتماد به نفس و چهره‌ای مصمم. آقای هرست شوهر خواهرش فقط ظاهر آدم‌های متشخص را داشت. اما چیزی نگذشت که دوستش آقای دارسی توجه حاضران در سالن را به خود جلب کرد. چون خوش‌قیافه، بلندقد و خوش اندام بود و چهره‌ای اشرافی داشت و ظرف پنج دقیقه بعد از ورودش به سالن خبر پیچید که سالی ده هزار پوند در سال درآمد دارد. آقایان حاضر در آن جمع او را نمونه بارز یک مرد تمام عیار می‌دانستند و خانم‌ها هم اذعان داشتند که او از آقای بینگلی بسیار خوش‌قیافه‌تر است و نیمی از آن شب را با تحسین و تمجید به او نگاه می‌کردند تا اینکه رفتاری از خود نشان داد که باعث انزجار دیگران شد و ورق را به کلی برگرداند؛ چون معلوم شد که مغرور است، خودش را بالاتر از دیگران می‌داند. حتی وجود ملک و املاکش در دربی‌شایر هم نتوانست مانع از داشتن چهره‌ای زننده و نامطلوب در نگاه دیگران شود و به هیچ وجه نمی‌شد او را با دوستش مقایسه کرد.

ترجمه کیوان عبیدی آشتیانی

آقای بینگلی خوش‌ظاهر و مؤدب بود و رفتاری دلپذیر، ساده و بی‌تکلف داشت. خواهرهایش زن‌های خوبی بودند با ظاهری مطابق مد روز شوهر خواهرش، آقای هرست مرد معقولی به نظر می‌رسید ولی دوستش آقای دارسی که خیلی زود توجه تمام مجلس را به خود جلب کرد، مرد خوشتیپی از خانواده ای اشرافی بود که طبق آن چه در ظرف پنج دقیقه بعد از ورودش دهان به دهان بین همه پخش شد، سالیانه ده هزار پوند درآمد داشت. مردها رسماً قبول کردند که تمام ویژگی‌های یک مرد خوب را دارد و زنها پذیرفتند که به مراتب از آقای بینگلی خوش‌قیافه تر است تا مدت زیادی همه با تحسین نگاهش می‌کردند ولی طرز رفتارش باعث شد از میزان محبوبیتش کم شود. چون به نظر می‌رسید مغرور است و تمام ثروت و املاکش در دربی‌شایر هم نمی‌توانست این نقص را جبران کند. آقای بینگلی خیلی زود با آدم‌های مهم مجلس آشنا شد. او سرزنده و بی‌ریا بود و ازاین که مهمانی زود تمام شد آن قدر ناراحت شد که اعلام کرد در ندرفیلد مهمانی‌ای برگزار خواهد کرد خبر خوشحال کننده‌ای بود و نشان می‌داد چه شخصیت دوست داشتنی‌ای دارد. چه قدر در مقایسه با دوستش متفاوت بود!

مطالب مرتبط:

مقایسه ترجمه‌های مختلف کتاب من پیش از تو + متن انگلیسی

بررسی چند نکته کاربردی و جذاب از دل بخشی از کتاب غرور و تعصب

حالا که ترجمه‌های مختلف بخشی از کتاب غرور و تعصب را مقایسه کردیم، خوب است از این بخش از کتاب چند نکته کاربردی نیز یاد بگیریم. سپس خودمان هم دست به قلم شویم و مجددا این بخش از کتاب را به زبان خودمان بازگردانی کنیم!

نکته اول: صفات مرکب یا Compound Adjectives

در سطر اول این پاراگراف از دو صفت مرکب good-looking و gentlemanlike استفاده شده است. صفت مرکب (Compound Adjective) به صفتی گفته می‌شود که از ترکیب دو یا چند کلمه ساخته می‌شود و به توصیف اسم می‌پردازد. در اغلب موارد اجزای این صفات با خط فاصله (hyphen) از هم جدا می‌شوند. برای درک بهتر این صفات صفات مرکب فارسی مثل «ابرمانند» یا «گل‌گون» را در نظر بگیرید. در انگلیسی نیز می‌توانیم با ترکیب بعضی کلمات، صفت مرکب بسازیم. به عنوان مثال به جدول زیر توجه کنید:

ساختار

مثال

معنی

صفت + V-ing

good-looking

خوش‌قیافه

اسم + like

gentlemanlike

جنتلمن‌گونه، باوقار

صفت + اسم

full-length

تمام‌قد

اسم + صفت

snow-white

سفید برفی

اسم + V-ing

mouth-watering

وسوسه‌انگیز

اسم + V-ed

sun-dried

خشک‌شده در آفتاب

عدد + اسم مفرد

two-week

دو هفته‌ای

صفت + V-ed

old-fashioned

قدیمی

قید + V-ed

well-known

مشهور

قید + V-ing

fast-growing

در حال رشد سریع

نکته مهم: در صورت استفاده از این صفات در ترجمه فارسی به انگلیسی، نکات زیر را مدنظر داشته باشید.

  • اگر یک جزء از صفت مرکب اسم بود، همیشه آن را مفرد نگه دارید. مثال:

a two-week holiday

a two-weeks holiday

  • اگر صفات مرکب قبل از اسم بیایند، باید حتما خط فاصله داشته باشند.

a well-known author

a well known author

ولی صفت مرکبی که بعد از فعل آمده، نیازی به خط فاصله ندارد.

The author is well known.

آموزش صفات مرکب انگلیسی
  • برخی صفات مرکب به‌قدری رایج و پرکاربرد هستند که بدون خط فاصله نیز استفاده می‌شوند. با این حال در متون رسمی، بهتر است این صفات نیز خط فاصله داشته باشند. مثل high school student.

نکته دوم: واژگان رسمی برای توصیف ویژگی‌های ظاهری

در بخش‌های مختلف این پاراگراف، چند واژه‌ی توصیفی برای چهره و ظاهر به چشم می‌خورد:

  • countenance واژه‌ای ادبی برای توصیف ظاهر فیزیکی و حالات چهره است.
  • handsome features به معنی ویژگی‌های زیبا و متناسب صورت است.
  • mien یک واژه‌ی پیشرفته است که به سیما، حالت کلی بدن، یا ظاهر رفتار فرد اشاره دارد. noble mien نیز یعنی «وقار اشرافی».

این واژگان و عبارات، ادبی‌تر و پیشرفته‌تر هستند. بنابراین برای ترجمه دقیق و انتقال لحن ادبی، از واژه‌های رسمی فارسی مثل چهره، سیما، وقار و هیبت استفاده کنید.

نکته سوم: اصطلاحات کاربردی

این بخش از کتاب غرور و تعصب، چند اصطلاح جذاب و کاربردی را در خود جا داده است. این اصطلاحات، هم در مکالمه و هم در زبان نوشتار کاربرد دارد.

  • draw attention: جلب توجه کردن
  • turn the tide (of something): روند یا موقعیت رو برگردوندن (مثلاً از محبوبیت به نفرت).
  • a fine figure of a man: عبارتی تحسین‌آمیز برای مردی که هیکل و ظاهر خوبی دارد.
  • above his company: اینجا، “company” به معنای «جمعیت، گروه یا افراد حاضر» و “above his company” یعنی آقای دارسی خودش را بالاتر از دیگران می‌دید. یعنی او احساس می‌کرد که از نظر اجتماعی یا فرهنگی نسبت به دیگران برتر است.
  • above being pleased: “being pleased” یعنی لذت بردن یا خوشحال شدن. “above being pleased” نیز به این معناست که آقای دارسی احساس می‌کرد که هیچ چیزی نمی‌تواند او را خوشحال یا راضی کند.

نکته چهارم: جمله‌سازی رسمی و ساختارهای گرامری خاص

به ساختارهای گرامری زیر که کاربرد گسترده‌ای در متون رسمی و ادبی دارند و یادگیری آن‌ها کمک شایانی به درک این متون می‌کند، توجه کنید.

pronounced him to be

این عبارت به معنای اظهار نظر رسمی/قضاوت درباره کسی یا چیزی است و با توجه به جمله‌ای که در کتاب غرور و تعصب آمده، می‌توان فرمول استفاده از آن را به صورت زیر تعریف کرد:

pronounce + مفعول + to be + complement

نکته: Complement (متمم) به بخشی از جمله گفته می‌شود که اطلاعات تکمیلی درباره‌ی فاعل یا مفعول می‌دهد و بدون آن جمله ناقص است یا معنی مبهمی دارد.

برای یادگیری عمیق‌تر این اصطلاح مثال‌های زیر را در نظر بگیرید:

The doctor pronounced him to be dead.

دکتر رسماً اعلام کرد که او مرده است.

اصطلاح pronounced someone to be

They pronounced the painting to be a masterpiece.

آن‌ها این نقاشی را شاهکار دانستند.

report of his having

شاید نتوانیم معنای این اصطلاح را در یک عبارت خلاصه و کوتاه بیاوریم ولی می‌توانیم برای درک مفهوم آن یک مثال ساده بزنیم!

تصور کنید در یک مهمانی هستید و شخص جدیدی وارد می‌شود. پنج دقیقه بعد هم در حال پچ‌پچ هستند و می‌گویند « شنیدی؟ می‌گن این پسره پنج میلیارد تو سال درمیاره!» یا «شایعه شده که اون سالی پنج میلیارد درآمد داره.»

این شایعه سریع‌الانتشار همان report of his having five billion a year است. در واقع این اصطلاح زمانی استفاده می‌شود که «خبرِ داشتن چیزی توسط کسی» یا «خبرِ انجام کاری توسط کسی» به سرعت پخش می‌شود. برای درک بهتر، به مثال‌های بیشتر و ترجمه انگلیسی به فارسی آن‌ها توجه کنید.

The report of his having cheated on the exam shocked everyone.

گزارش اینکه او در امتحان تقلب کرده بود، همه را شوکه کرد.

There was no report of her having arrived at the airport.

هیچ گزارشی مبنی بر اینکه او به فرودگاه رسیده وجود نداشت.

The report of their having broken the agreement caused a scandal.

گزارش اینکه آن‌ها توافق را شکسته‌اند، باعث رسوایی شد.

The report of his having left the party early surprised everyone.

خبر اینکه او مهمانی را زود ترک کرده، همه را شگفت‌زده کرد.

مطالب مرتبط:

مقایسه ترجمه کتاب ملت عشق + متن ترکی و انگلیسی+ نکاتی برای ترجمه

سخن پایانی

در این مطلب بخشی از ترجمه چهار تن از مترجمان کتاب غرور و تعصب، نوشته جسن آستن، را مورد مقایسه قرار دادیم. در پایان نیز سعی کردیم تا با زیر ذره‌بین گذاشتن بخشی از متن، نکات سودمندی را پیرامون ترجمه انگلیسی به فارسی و فارسی به انگلیسی یاد بگیریم.

حالا نوبت شماست که از این نکته‌ها کمک بگیرید و سعی کنید این بخش از کتاب را خودتان ترجمه کنید. فراموش نکنید که ترجمه را در کامنت‌ها با ما به اشتراک بگذارید و ترجمه سایر دوستان مترجم را نیز بررسی کنید.

برای پیوستن به تیم ترجمه کتاب ترجمیک، فقط کافیست به صفحه استخدام مترجم مراجعه کنید و رزومه‌تان را برای ما ارسال کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.