در دنیای پیچیده امروز، تسلط به یک زبان دیگر نوعی مهارت حیاتی محسوب میشود. دانش ما حاکی از این است که فراگیری یک زبان جدید، شما را با فرهنگهای جدید و روشهای مختلف تعمق و تفکر آشنا میکند، استعداد شغلی شما را ارتقا میدهد و موجب تقویت عملکرد مغزتان میشود.
در این بخش، شش مورد از راههایی که فراگیری یک زبان موجب گشایش درهای جدید به روی شما و تغییر جنبههای مختلف زندگی شما میشود، مطرح شده است.
این مطلب به بررسی ویژگیهای مثبت و مزیتهای یادگیری زبان اختصاص دارد. برای خواندن چنین مطالبی، به وبلاگ ترجمیک مراجعه کنید.
در این مطلب خواهید خواند:
تسلط به سایر زبانها، فرصتهای جدیدی در اختیار شما قرار میدهد
در قرن حاضر، تسلط به یک زبان دیگر صرفاً یک مسالهٔ مفید نیست، بلکه در بسیاری از موارد یکی از ملزومات موفقیت به شمار میرود.
اقتصاد دنیا بیش از هر زمان دیگری جهانی شده است. این مساله باعث میشود که اشخاص، فرهنگها و اجتماعات مختلف بیش از هر زمان دیگری با یکدیگر در ارتباط باشند؛ به عبارتی، بسیاری از کارفرمایان به استخدام اشخاصی که به سایر زبانها تسلط دارند، علاقهمند شدهاند.
در بخشها و صنایع مختلف، تقاضای استخدام افرادی که به بیش از یک زبان تسلط دارند، رو به افزایش است. در سال ۲۰۱۰، کارفرمایان آمریکایی برای حدوداً ۲۴۰ هزار عنوان شغلی خود، تسلط به دو زبان را به عنوان یکی از ملزومات برای کارکنان خود ذکر کردند و تا سال ۲۰۱۵ این مقدار به دو برابر افزایش یافت.
بسیاری از مشاغل جذاب فقط برای افرادی که زبان دوم میدانند قابل دسترس است؛ برای مثال:
- مترجم
- مهماندار هواپیما
- مددکار اجتماعی
- مترجم شفاهی
- معلم/مدرس خصوصی زبان
- سفیر
- و بسیاری از این دست مشاغل
حتی این احتمال وجود دارد که فراگیری زبان دیگر به تغییر شغل شما منجر شود.
فراگیری زبان جدید، در مغز شما تغییراتی ایجاد میکند
در گذشته باور بر این بود که پس از یک سن مشخص، تغییرات مغزی متوقف میشود. اما تحقیقات جدید نشان میدهند که مغز در سراسر طول عمر ما در واکنش به یادگیری، خود را تغییر میدهد.
زمانی که شما زبان جدیدی فرا میگیرید، مسیرهای عصبی جدیدی در مغزتان ایجاد میکنید. به این معنی که زمانی که شما مشغول یادگیری مواردی همچون دستور زبان (گرامر) یا واژههایی متعلق به زبانی غیر از زبان مادری خود هستید، مغز شما در واقع به گونه متفاوتی عمل میکند.
مدارهای عصبی شما مجدداً تنظیم میشوند تا پاسخی به شرایط جدید باشند و با این شرایط وفق یابند. این مورد یکی از مثالهای انعطافپذیری عصبی (توانایی مغز در تغییر کردن و سازگار شدن با شرایط جدید) به شمار میرود.
در نتیجه دریافت اطلاعات جدید و قرارگیری در معرض محیط و محرکهای جدید، میانکنشها و تعاملات نورونهای ما دائماً در حال تغییر هستند. ما با حمایت کردن از این تغییرات به واسطه یادگیری (برای مثال فراگرفتن زبانهای جدید)، قادر خواهیم بود تا ارتباطات ذهنی جدیدی خلق کنیم و ذهنمان را وادار کنیم تا به شیوههای نوین و جدیدی عمل کند. وجود محرک متمرکز مزایای دیگری نیز به دنبال دارد، برای مثال:
- بهبود یادگیری موارد جدید
- تقویت تواناییهای شناختی موجود
- بهبود حافظه
- تقویت قدرت و دقت در به یادآوری اطلاعات
- کاهش استرس
- پیشگیری از آلزایمر
قدرت تکلم با دو زبان به شما کمک میکند تا دو بعدی شوید
تحقیقات نشان میدهد که مغز اشخاصی که قادر به تکلم با دو زبان هستند، از کارکرد بهتری برخوردار است. پژوهشها حاکی از این است که مزیتهای عملکردی اشخاص دو زبانه، در مغز تنها به مسیرهای زبانی محدود نمیشود، نواحی غیر زبانی مغز با کنترل شناختی را نیز در بر میگیرد.
مارک آنتونیو (روانشناس زبان، دانشگاه سیدنی غربی، استرالیا) توضیح میدهد که چرا استفاده از دو یا چند زبان در زندگی روزمره، برای مغز ما مفید است.
در یک پژوهش، اشخاص دوزبانه در یک آزمایش عملکرد چند تکلیفی نسبت به رقبای تک زبانه خود از زمانهای واکنش بهتری برخوردار بودند. نتایج این مطالعه خاص نشان میدهد که داشتن تجربه در بیش از یک زبان در حین انجام دو کار به شکل همزمان، موجب بهبود عملکرد میشود.
دانستن زبانهای دیگر، جهانبینی شما را ارتقا میدهد
یکی از جالب توجهترین نتایج تسلط به یک زبان دیگر، به هنگام درک فرهنگهای جدید نمایان میشود. این فرایند موجب ایجاد ارتباطات جدید و تغییر پارادایمهای دنیای شما میشود. در دنیای امروز، حدوداً ۷۱۳۹ زبان وجود دارد و هر یک از آنها منحصراً توسط فرهنگهای مختلف شکل گرفته است. البته آن زبانها نیز به شکلدهی اشخاص و فرهنگهای آنها کمک میکنند.
فرهنگهای مختلف، نگرشها و ایدئولوژیهای متفاوتی را در بر دارند (نسبت به نگرشها و ایدئولوژیهای ما) و ما از طریق زبان، قادر به درک بهتر و ارج نهادن به تجارب مشترکمان هستیم. فرهنگهای سراسر دنیا از منظر تاریخی، سنتها، رسوم و عقاید، بسیار غنی بوده و تمام این موارد تنها از طریق زبان قابل دسترسی هستند.
به واقع، زبانی که شما با آن تکلم میکنید، بر نحوه درک و تعامل شما با دنیای پیرامونتان تأثیر میگذارد. برای مثال، واژههای انگلیسی، چینی و روسی معمولاً به شکل مستقیم به یک دیگر ترجمه نمیشوند و معادل یکدیگر نیستند؛ بلکه آنها معرف نظامهای متفاوتی هستند که به دستهبندی و درک تجربیات میپردازند. به این طریق، این زبانها (و همچنین زبانهای دیگر) کاربران خود را به سمت روشهای جهانبینی خاصی سوق میدهند.
تکلم به زبانهای دیگر، به شما کمک میکند تا زبان مادری خود را بهتر درک کنید
آشنایی به استفاده از بیش از یک زبان، تنها به ابراز عقیده توسط واژههای مختلف ختم نمیشود. بلکه به روشهایی که سایر زبانها به تعمیق ارتباط شما با خودتان کمک میکنند نیز مرتبط است.
برای مثال به ترکیب یک فعل در زمان ماضی بعید به زبان اسپانیایی (که بومیان این زبان، آن را با عنوان el pluscuamperfecto میشناسند) فکر کنید. برای تمرین کردن در مورد نکات مهمی هم چون ترتیب واژهها و زمان در اسپانیایی، انگلیسیزبانها باید به قواعد دستور زبان خودشان و در برخی از موارد، به مبانی زبان انگلیسی (که شاید مدتها به آن فکر نکرده بودند) مراجعه کنند.
زمانی که شما مشغول فراگیری یک زبان جدید هستید، به سرعت قادر خواهید بود تا به اشتباهات خود در تکلم و بیان کردن منظورتان (به شکل واضح) پی ببرید. این تجربه به شما کمک میکند تا مهارتهای ارتباطی خود را (به عنوان یک انگلیسی زبان) در زندگی روزمره بهبود دهید.
یادگیری زبان جدید موجب پیشرفت ارتباط غیر کلامی میشود
یکی از جنبههای چالشبرانگیز هر زبان جدید، درک این مساله است که حرکات، حالتهای صورت و زبان بدن، بر کلیت فرایند برقراری ارتباط چه تاثیری دارند.
برای مثال در برخی از نواحی ایتالیا، فشردن انگشت اشاره بر نقطه میانی یکی از طرفین صورت در حین غذا خوردن، به این معنیست که آن غذا از نظر شما بسیار خوشمزه است. در برخی از موارد، اگر مزه آن غذا بسیار عالی باشد، ممکن است که شما این حرکت را به طور همزمان بر هر دو طرف صورت خود انجام دهید. اما بسیاری از آمریکاییها در مورد این حرکت سردرگم میشوند، چرا که بیان غیر کلامی مشابهی در فرهنگ آنها وجود ندارد.
به «شاخص لمسپذیری» توجه کنید. این شاخص، اروپاییهای ساکن کشورهای مختلف را بر حسب تمایلشان نسبت به لمس شدن در ارتباطات روزمره، ردهبندی میکند. این شاخص، فنلاندیها را در صدر و بریتانیاییها را در انتهای فهرست جای میدهد. آگاهی از زمان مناسب برای دست دادن، سر تکان کردن یا بوسیدن گونه (و زمانهای خودداری از این حرکات)، یکی از بخشهای حیاتی درک کاربرد یک زبان در زمینه فرهنگ است.
یادگیری حرکات خاص و ارتباطات غیرکلامی زبانی که در حال فراگیری آن هستید، به شما کمک میکند تا گامهای بلندی در جهت برقراری ارتباط مؤثر بدون استفاده از هیچ واژهای، بردارید؛ هم در زبان بومیتان و هم در زبان جدیدی که مشغول فراگیری آن هستید.
استعداد خود را شکوفا کنید
مواردی کمی وجود دارد که به اندازه یادگیری یک زبان جدید، مغز را به کارکردن وادار کنند؛ اما هیچ یک از آنها به اندازه اعتماد به نفس در تکلم بدون مکث به زبان جدید برای اولین بار، مغز را تحریک نمیکنند. شاید بهتر باشد که این مورد را مزیت هفتم در نظر بگیریم.
فراگیری زبان علاوه بر تغییر نگرش شما به دنیای پیرامونی، یک فرایند سازنده به شمار میرود که به راحتی میتواند زندگی شما را بهبود بخشد.
ترجمیک موسسه ارائه خدمات زبانی در ایران است که خدمات ترجمه، ویرایش تخصصی و تولید محتوا را با کیفیت متناسب در اختیار شما قرار میدهد. برای ثبت سفارش یا آشنایی بیشتر با مجموعه، لطفاً به ترجمیک مراجعه کنید.
6 دیدگاه در «یادگیری زبان مغز را قوی میکند»