«او گفت: ماهی، من تو رو خیلی دوست دارم و بهت احترام میذارم. اما قبل از تمام شدن این روز تو را خواهم کشت.» گزیدهای از کتاب پیرمرد و دریا نوشته ارنست همینگوی
نبرد انسان و طبیعت، انسانی که برای غذا و ماهی که برای بقا میجنگد. این موضوع اصلی داستان کتاب پیرمرد و دریا است. رمان کوتاهی که یکی از آخرین داستانهای ارنست همینگوی محسوب میشود. در این داستان، پیرمرد ماهیگیری که زمانی با شکوه و قدرت تمام، هر بار با دستی پر از دریا بر میگشت، مدتهاست که شکاری به دستش نیامده است.
پس پیرمرد دل و تور را به دریا میزند به امید یافتن صیدی. اما صیدی که بعد مدتها نصیبش میشود، صیدی ساده نیست، بلکه بزرگترین ماهی است که به عمر خویش دیده است. اما آیا پیرمرد رنجور، یارای مقابله با این شکار را دارد؟ برنده این نبرد کیست، انسان یا طبیعت؟
اگر میخواهید ترجمه کتاب یا نسخه زبان اصلی کتاب پیرمرد و دریا را مطالعه کنید، این مقاله برای شماست. در این مقاله به معرفی کتاب پیرمرد و دریا، ارائه گزیدههایی از این کتاب و مقایسه تعدادی از مشهورترین ترجمههای این کتاب میپردازیم.
برای آشنایی و مطالعه معرفی و خلاصه کتاب پیرمرد و دریا در ادامه این مقاله سایت ترجمه ترجمیک همراه ما باشید!
مطالب مرتبط:
۷+ کتاب کاربردی برای آموزش ویرایش فارسی
در این مطلب خواهید خواند:
خلاصه کتاب پیرمرد و دریا (The Old Man and the Sea)
قبل از بیان خلاصه این کتاب به این نکته توجه داشته باشید که در ادامه قسمتهایی از داستان و پایان آن آشکار میشود. بنابراین اگر کتاب پیرمرد و دریا را مطالعه نکردهاید و به لو رفتن (اسپویل) داستان حساسید، این بخش را مطالعه نکنید.
پیرمرد و دریا (The Old Man and the Sea) یکی از ماندگارترین و مورد توجهترین آثار همینگوی است که در سال ۱۹۵۳ برنده جایزه پولیتزر هم شد. این داستان که در ابتدا در سال ۱۹۵۲ منتشر شد، از دیدگاه سانتیاگو، یک ماهیگیر کوبایی مسن روایت میشود که شانس خود را از دست داده است. اندکی پس از شروع رمان، سانتیاگو که مدتهاست شکاری به دست نیاورده است، برای ماهیگیری به قسمتهای عمیق خلیج میرود.
به زودی او ماهی غول پیکری را به تور میاندازد. اما همان اندازه که پیرمرد مشتاق صید است، ماهی نیز برای بقا میجنگد. این نبرد، سه روز به طول میانجامد و پیرمرد در عین جنگیدن با تمام تجربه و قدرت خویش، قدرت و وفاداری ماهی را میستاید. سرانجام پیرمرد برنده این بازی است و قصد بازگشت به سوی ساحل را میکند.
با این حال، داستان همواره به نفع ماهیگیر پیش نمیرود. در این سفر بازگشت، کوسهها ماهی در تورافتاده سانتیوگو را محاصره میکنند و آن را میخورند. پیرمرد با تمام تلاش و قدرتش مبارزه میکند اما راه به جایی نمیبرد. سرانجام پیرمرد خسته با اسکلت به جای مانده از ماهی (که بسیار غولپیکر است)، به ساحل بر میگردد.
پیرمرد برای استراحت به کلبهاش بر میگردد و دیگران شگفتزده اسکلت را نظاره میکنند. با این حال، شاگرد پیرمرد که به اجبار والدینش از او جدا شده است، با وی توافق میکند که دوباره از این به بعد در ماهیگیری وی را همراهی کند.
مضمون کتاب پیرمرد و دریا
مضمون اصلی این کتاب، مبارزه میان انسان و طبیعت است. سانتیاگو با اینکه سنی از وی گذشته است، با این حال در نبرد از پای نمینشیند. نبردی که گاه به پیروزی میانجامد و گاه به شکست. ولی اجتنابی از این نبرد نیست. نبرد او نشاندهنده توانایی و ظرفیت بالای روح انسان در تحمل سختیها و رنجها است.
این کتاب کمی از یک داستان بلند، طولانیتر است. جملات آن ساده و خلاصه هستند. همینگوی در آن از اضافهگویی و پرداختن به موضوعات بیهوده خودداری کرده است و مستقیما سریع اصل مطلب رفته است.
مطالب مرتبط:
۴+ کتاب شکسپیر که باید آنها را بخوانید!
گزیدههایی از کتاب پیرمرد و دریا
«هر روز یک روز تازه است. خوش شانس بودن بهتر است. اما من ترجیح میدهم که دقیق باشم. سپس وقتی شانس آمد، شما آماده هستید.»
«او گفت که اما انسان برای شکست آفریده نشده است. انسان را میتوان نابود کرد اما شکست نمیخورد.»
«اگر دیگران صدای بلند صحبت کردنم را میشنیدند، فکر میکردند که من دیوانه هستم. اما چون نیستم، برایم مهم نیست»
«شانس چیزی است که به اشکال مختلف وجود دارد و چه کسی میتواند آن را بشناسد؟»
«شاید من نباید یک ماهیگیر میبودم. اما این چیزی است که من برای آن به دنیا آمدم.»
«اکنون زمانی نیست که به آنچه ندارید فکر کنید. به این فکر کنید که با چیزی که وجود دارد، چه کاری میتوانید انجام دهید.»
بررسی ترجمههای مختلف کتاب پیرمرد و دریا
این کتاب خواندنی توسط مترجمان معروف بسیاری همچون نجف دریابندری، نازی عظیما، حمیدرضا رضایی، محمد تقی فرامزی و … به فارسی برگردانده شده است. در ادامه گزیدههایی از ترجمه کتاب پیرمرد و دریا را برای شما قرار دادهایم. شما با بررسی این ترجمهها میتوانید که انتخاب کنید که کدام ترجمه را بیشتر میپسندید و آن را برای مطالعه انتخاب کنید.
متن اصلی کتاب پیرمرد و دریا
«He was an old man who fished alone in a skiff in the Gulf Stream and he had gone eighty-four days now without taking a fish. In the first forty days a boy had been with him. But after forty days without a fish the boy’s parents had told him that the old man was now definitely and finally salao, which is the worst form of unlucky, and the boy had gone at their orders in another boat which caught three good fish the first week.»
دانلود کتاب کامل انگلیسی پیرمرد و دریا
کتاب پیرمرد و دریا ترجمه نجف دریابندری، انتشارات خوارزمی
«پیرمردی بود که تنها در قایقی در گلف استریم ماهی میگرفت و حالا هشتاد و چهار روز میشد که هیچ ماهی نگرفته بود. در چهل روز اول پسربچهای با او بود.
اما چون چهل روز گذشت و ماهی نگرفتند، پدر و مادر پسر گفتند دیگر محرز و مسلم است که پیرمرد «سالوئو» است که بدترین شکل بداقبالی است و پسر به فرمان آنها با قایق دیگری رفت که همان هفتۀ اول سه ماهی خوب گرفت.»
کتاب پیرمرد و دریا ترجمه نازی عظیما، نشر افق
«او پیرمردی بود که تنها در قایقی در گلف استریم ماهی میگرفت و هشتاد و چهار روز میگذشت که هیچ ماهی نگرفته بود. چهل روز اول پسرکی همراهش بود.
اما پس از چهل روز ماهی نگرفتن، پدر و مادر پسرک گفته بودند که پیرمرد دیگر قطعا سالائو است که بدترین شکل بدبیاری است و پسرک به دستور آنها به سراغ قایقی دیگر رفته بود که همان هفته اول سه ماهی درست گرفته بود.»
کتاب پیرمرد و دریا ترجمه حمید رضا رضایی، نشر روزگار
«او پیرمردی بود تنها که در قایق پارویی کوچکش روی آبهای گلف استریم صیادی میکرد و هشتاد و چهار روزی میشد که حتی یک ماهی هم به دام نینداخته بود.
در چهل روز اول، والدین پسرک [که دم دست او کار میکرد] بهش گفته بودند که این پیرمرد دیگر سالوئو شده است که همان بخت برگشتگی در بدترین شکل است. پسرک نیز به امر آنها پی قایقی دیگر رفته بود صیادی که همان هفته اول سه تا ماهی درست و حسابی به تورشان خورد.»
مطالب مرتبط:
خلاصه و معرفی کتاب صد سال تنهایی
کتاب پیرمرد و دریا ترجمه محمد تقی فرامرزی، انتشارات نگاه
«پیرمردی بود که یکه و تنها در قایقی روی گلف استریم ماهی میگرفت و هشتاد و چهار روز پیاپی گذشته بود بدون آنکه یک ماهی هم گرفته باشد.
اما پس از چهل روز که هیچ ماهی به تورشان نیفتاد، پدر و مادر پسرک گفتند پیرمرد سالائو است، یعنی بخت برگشتهترین آدم روی زمین است و پسرک به دستور آنها پیش ماهیگیر دیگری رفت که در نسختین هفته سه ماهی بزرگ گرفته بود.»
کتاب پیرمرد و دریا ترجمه مهدی افشار، انتشارات مجید
«پیرمردی بود که تنها و تنها در قایقش در گلف استریم ماهیگیری میکرد و اکنون هشتاد و چهار روز بود که هر روز به دریا میرفت بی آنکه بتواند حتی یک ماهی بگیرد.
در چهل روز نخست این سفر دریایی، پسری او را همراهی میکرد. اما بعد از چهل روز بی آنکه ماهییی صید شود، پدر و مادر پسر به او گفته بودند آن پیرمرد قطعا «روزی بریده» است که بدترین شکل بدبیاری است و پسر به دستور پدر و مادرش به قایق دیگری رفته بود که در همان هفته نخست، سه ماهی بزرگ گرفته بودند.»
سخن پایانی
در این مقاله به معرفی کتاب پیرمرد و دریا پرداختیم. این کتاب، یکی از داستانهای مشهور ادبیات داستانی است که معمولا در فهرستهای کتابهایی که خواندن آنها را به شما توصیه میکنند، دیده میشود. این کتاب چندان طولانی نیست و در کمتر از چند ساعت میتوانید خواندن آن را به اتمام برسانید.
آیا شما کتاب پیرمرد و دریا را خواندهاید؟ نظرتان درباره آن چیست؟ خواندن آن را به دیگران توصیه میکنید یا خیر؟ تجربه خود را با ما در میان بگذارید.
اگر به زبان انگلیسی، آلمانی، روسی، چینی یا هر زبان دیگری مسلطید و میتوانید به ترجمه به این زبانها بپردازید، سایت ترجمه تخصصی ترجمیک از شما برای همکاری دعوت میکند. برای همکاری با ترجمیک به صفحه استخدام مترجم مراجعه کنید.
2 دیدگاه در «معرفی و خلاصه کتاب پیرمرد و دریا»