تا به حال برای شما پیش آمده که چون به نظر خودتان پروژهتان عالی نبوده، از ارائه آن خودداری کنید؟ یا چون به نظر خودتان به اندازه کافی برای درسی مطالعه نکردهاید، در جلسه امتحان حاضر نشوید و درس را حذف کنید؟ شاید هم سالها در یک جایگاه شغلی مشغول به کار هستید و به نظر خودتان آنقدر مهارت ندارید که برای ارتقای شغلی درخواست دهید! میدانستید که اینها میتوانند نشانههایی از کمالگرایی باشند؟
«کمالگرایی باعث میشود که در خانه بمانید، فرصتسازی نکنید و پروژهها را به تعویق بیندازید. باعث میشود که فکر کنید زندگی شما بدتر از آنچه هست، است. این شما را از خود بودن باز میدارد. شما را تحت فشار قرار میدهد؛ به شما میگوید که خوب، بد است. و روش طبیعی کار کردن چیزها را نادیده میگیرد.»
این متن، بخشی از کتاب چگونه کمالگرا نباشیم (How to Be an Imperfectionist) نوشته استفان گایز، است. کتابی که به یکی از معضلهای جهان امروز یعنی کمالگرایی و چگونگی مقابله با آن میپردازد. اگر شما هم دچار کمالگرایی هستید و این موضوع باعث آسیب رساندن به زندگیتان شده، این کتاب را مطالعه کنید.
برای آشنایی با خلاصه کتاب چگونه کمالگرا نباشیم، بخشهایی از آن و نظرات کاربران درباره این کتاب در ادامه این مطلب سایت ترجمه مقاله ترجمیک همراه ما باشید!
مطالب مرتبط:
معرفی ۱۰ کتاب برای تقویت روحیه
در این مطلب خواهید خواند:
خلاصه کتاب چگونه کمالگرا نباشیم
از سنین پایین به بچهها آموزش داده میشود که درون خطوط رنگآمیزی کنند و هر رنگی که از خطوط خارج شود، اشتباهی، تلقی میشود که باید از آن اجتناب کرد. کمالگرایی به طور طبیعی یک ذهنیت محدودکننده است. کمالگرا نبودن ما را آزاد میکند تا خارج از خطوط زندگی کنیم، جایی که احتمالات بینهایت است، اشتباهات مجاز هستند، و خود قضاوتی را به حداقل میرساند.
اما صحبت کردن درباره کمالگرا نبودن بسیار آسانتر از تغییر رفتار خود در واقعیت است. توصیههای کلی مانند اینکه کمالگرایی را کنار بگذارید، معمولا جواب نمیدهد. در کتاب «چگونه کمالگرا نباشیم»، نشان داده میشود که چگونه اقدامات کوچک و ساده ولی استراتژیک میتواند به افراد در رها کردن کمالگرایی کمک کند. همچنین کتاب به این میپردازد که چگونه کمالگرا نبودن هم معنی شکست نیست و اتفاقا افراد را به موفقیت نزدیکتر میکند.
این کتاب علم اصلاح رفتار را مستقیماً بر ریشههای کمالگرایی اعمال میکند و در نتیجه روشی جدید و برتر برای تغییر ایجاد میکند. افرادی که کمالگرایی را رها میکنند، زندگی شادتر و سالمتر دارند و به انجام کارهای مهمتر به جای فکر و خیال بیهوده میپردازند.
استفان گایز از سال ۲۰۰۴ درباره استراتژیهای رشد شخصی مینویسد و درباره آن تحقیق میکند. اولین کتاب او، خرده عادتها، به یکی از پرفروشترینهای بینالمللی تبدیل شده و به بیش از دهها زبان ترجمه شده است.
مطالب مرتبط:
۴+ کتاب درباره داستان موفقیت شرکتهای بزرگ
گزیدههایی از کتاب چگونه کمالگرا نباشیم
«ما همواره خطای بزرگی مرتکب میشویم و آن این است که موفقیتهای جزئی را به عنوان شکست تعریف میکنیم.»
«کمتر به نتایج اهمیت دهید. بیشتر به انجام کار اهمیت دهید. کمتر به مشکلات اهمیت دهید. با وجود آنها به پیشرفت، بیشتر اهمیت دهید. یا اگر باید چیزی را اصلاح کنید، روی راهحل تمرکز کنید. کمتر به آنچه دیگران فکر میکنند، اهمیت دهید. بیشتر به این اهمیت دهید که میخواهید چه کسی باشید و چه کاری میخواهید انجام دهید.
کمتر به انجام صحیح کارها اهمیت دهید. اصلاً به انجام آنها، بیشتر (از انجام دادن صحیح آنها) اهمیت دهید. کمتر به شکست اهمیت دهید. بیشتر به موفقیت اهمیت دهید. کمتر به زمانبندی اهمیت دهید. بیشتر به وظیفه اهمیت دهید. به طور کلی، ایدهی پشت ناقصگرایی این است که به شرایط یا نتایج آنقدر اهمیت ندهید. و بیشتر به این اهمیت دهید که در حال حاضر چه کاری میتوانید انجام دهید تا با هویت و زندگی خود به جلو حرکت کنید.»
«به جای کمال، برای بهبود مستمر تلاش کنید.»
«هرگز از احساس گناه به عنوان انگیزه استفاده نکنید.»
سایر بریدههای کتاب چگونه کمالگرا نباشیم
«این را هرگز فراموش نکنید: تغییر ذهن و احساسات خود با عمل کردن آسانتر از تغییر اعمال خود با تلاش برای متفاوت فکر کردن و متفاوت احساس کردن است.»
«علاوه بر این، مدرسه به ما میآموزد که تلاش، نمره ۲۰ را با خود همراه میآورد. زندگی واقعی به ما نشان میدهد که «تلاشهای عالی» فقط به ما شانس رسیدن به «نتایج عالی» را میدهد. دانشآموزان میتوانند وارد بازار کار شوند، همه کارها را درست انجام دهند و زمانی که برای شغلی انتخاب نشوند، نتیجهای بد دریافت کنند.»»
«هیچ برنامه کاملی وجود ندارد، زیرا زندگی اینگونه نیست. همانطور که توانایی برنامهریزی مفید است، سازگاری با شرایط و مشکلات در حال تغییر نیز به همان اندازه مهم است. این مهم است که درک کنید که شما به طور قابل توجهی و به طور مداوم تحت تأثیر نقص قرار خواهید گرفت، چه نقصهای خودتان و چه نقصهای جهان و دیگران.»
«نشخوار فکری تلاشی ناامیدانه و بیهوده برای تغییر گذشته با اندیشیدن به آن است. این نوعی انکار است و پذیرش، پادزهر آن است. پذیرش به این معنی است که شما با تمام شدت، طعم شکست را میچشید و اگر چیزی جدی باشد، آسیب میبینید، اما وقتی آن را انجام دادید، بهترین فرصت را به خود میدهید تا فراتر از آن حرکت کنید. پذیرش اینکه شما انسان هستید، به همان اندازه مهم است. شما مجاز هستید که اشتباه کنید، حتی اشتباهات وحشتناک، زیرا شما انسان هستید.»
گزیدهای از نظرات درباره این کتاب در سایت گودریدز
«من یک کمالگرا هستم و این غمانگیز است. این بدان معنا نیست که من همه کارها را عالی انجام میدهم. این بدان معناست که من به جای اقدام، از ترس اینکه ممکن است که کارهای اشتباهی انجام دهم، خشکم میزند. این کتاب چشمان من را به بخشهایی از طرز فکرم باز کرد که مرا از رسیدن به اهدافم باز میدارد. راه حلها بسیار ملموس و قابل اجرا هستند که باعث میشود همه چیز بهتر شود. اکنون در راه تبدیل شدن به یک ناقصگرا و در واقع، در حال انجام کارها هستم!»
نظر دوم درباره کتاب چگونه کمالگرا نباشیم
«من ابتدا نسخه صوتی این کتاب را گوش دادم. و وقتی کارم تمام شد، کاری کردم که قبلا هرگز انجام نداده بودم. من دوباره کتاب را از اول شروع کردم. این یک کتاب باورنکردنی است. به خوبی نوشته شده و مختصر و مفید است. پس از مطالعه کتابهای زیادی در مورد انگیزه و بهرهوری، باید بگویم که این کتاب، متفاوت است.
مفاهیم به خوبی بیان شدهاند و به جای اطلاعات پراکنده، به اصل موضوع میپردازد. دریافتم که این ترکیبی از تغییرات معنادار در تفکر و روشهای عملی برای انجام آنها است.
در حال حاضر به من کمک میکند تا به جای ایجاد توقعات بزرگ برای خودم که فقط به تعویق انداختن کارها کمک میکند، از قدمهای کوچکی که در مسیر درست برمیدارم، قدردانی کنم. من دارم کارهای بیشتری انجام میدهم و از انجام دادن کارها لذت میبرم. پس از خواندن این کتاب، من واقعاً معتقدم کمالگرایی نیروی مخربی است که باعث شده بهرهوری کمتری داشته باشم و خوشحالم… نمیتوانم کتاب را به اندازه کافی توصیه کنم.»
نظر سوم درباره کتاب چگونه کمالگرا نباشیم
«مقدمه این کتاب خوب بود و برخی از نکات مفید هستند اما در کل پیام آن، غیرواقعی و تا حدودی خودپسندانه به نظر میرسید. من واقعا از کتاب خردهعادتها از همین نویسنده خوشم آمد، زیرا روشی کاربردی، ساده و حتی سرگرمکننده برای ایجاد عادات جدید یا کارهایی که به انجام آنها عادت ندارید، ارائه میداد.
من با این ایده موافقم که کمالگرایی اغلب باعث دردسرهای زیادی برای افراد میشود و پتانسیل و خلاقیت آنها را خفه میکند. چیزی که خواندن در مورد آن سخت بود، پیشنهاد یک گروه غیرکاملگرای مطمئن، شاد و با هوش اجتماعی بود. این عده در واقع با یک گروه فرضی کمالگرا که اعتماد به نفس ندارند، به دنبال تأیید دیگران هستند، به طور کلی نسبتاً احساس نارضایتی میکنند و در پایینترین درجه از روابط اجتماعی قرار دارند، مقایسه میشدند.
به دنبال تایید دیگران هستید؟ با بررسی برنامههای واقعی تلویزیونی، رسانههای اجتماعی و حتی سیاست، متوجه میشویم که تایید خواهی یک وسواس سراسری است و نه فقط نقص کمال گرایان. به نظر میرسد که این کتاب میگوید: «به تیم ما بپیوندید و متوجه خواهید شد که زندگی واقعا چیست!» اکنون همه مواردی را هم که در انتهای کتاب به بازار آمده است، بخرید…
در نهایت، تمام موارد توصیهشده، بارها و بارها در قسمت آخر کتاب تکرار میشود. خواندن کتاب خرده عادتها از این نویسنده را توصیه میکنم و به نظرم از خواندن کتاب «چگونه کمالگرا نباشید» چشمپوشی کنید.»
ترجمه کتاب چگونه کمالگرا نباشیم
با مروری بر اطلاعات سایت طاقچه میتوان گفت که معروفترین ترجمه کتاب چگونه کمالگرا نباشیم، برای نشر شمشاد و با ترجمه نرگس محمدی است. همچنین نشرهایی مانند آرایان، آتیسا، فانوس دانش، ارمغان گیلار و … نسبت به چاپ این کتاب اقدام کردهاند.
سخن پایانی
اگر شما هم کمالگرا هستید، خواندن این کتاب برای شما مفید خواهد بود. فراموش نکنید که در دنیای واقعی، همه چیز تمام و کمال پیش نمیرود. پس به خودتان اجازه تجربه کردن و اشتباه کردن بدهید و در برابر شکستها منعطف باشید. به نظر شما چه کتابهای دیگری در این زمینه هستند که برای افراد مفید هستند؟ آنها را با ما در میان بگذارید.
به ترجمه مقاله و ترجمه کتاب نیاز دارید؟ پس چرا از خدمات ترجمه تخصصی ترجمیک استفاده نمیکنید؟ بهترین کیفیت را با مناسبترین هزینه تنها با چند کلیک از ترجمیک بخواهید!