«مردی که جرات دارد یک ساعت خود را تلف کند، ارزش زندگی را کشف نکرده است.»- چارلز داروین
همه ما در طول روز به شکلهای مختلفی درباره زمان صحبت میکنیم. ساعت را از دیگران میپرسیم. کارهای روز خود را برنامهریزی میکنیم. قرارهای ملاقات را در ساعات و روزهای مشخصی هماهنگ میکنیم و … این امر تنها به صحبت کردن به زبان فارسی محدود نمیشود. هر زبانی را که فرا بگیرید، یکی از اصول پایه آن یادگیری واژگان، عبارات و اصطلاحات مربوط به زمان است.
این موضوع برای زبان عربی صدق میکند. عربی، یکی از زبانهای رسمی سازمان ملل، یکی از زبانهایی است که گویشوران زیادی دارد. این زبان گویشهای متفاوتی دارد. برای مثال زبان عربی که در لبنان و سوریه صحبت میشود، تا حدودی با زبان عربیای که در کشورهای حاشیه خلیج فارس به کار برده میشود، متفاوت است. با این حال همه اعراب به زبان عربی استاندارد مدرن یا فصیح معاصر مسلط هستند. در واقع این زبان، زبانی رسمی کشورهای عربزبان است که در جلسات رسمی، رسانهها و … به کار برده میشود.
برای آشنایی با واژگان مربوط به زمان در زبان عربی در ادامه این مقاله سایت ترجمه تخصصی ترجمیک همراه ما باشید!
مطالب مرتبط:
معرفی بهترین کتابهای آموزش زبان عربی
در این مطلب خواهید خواند:
واژههای مربوط به واحدهای شمارش زمان در عربی
واژه |
ترجمه عربی |
ترجمه انگلیسی |
روز |
یَوْم |
Day |
هفته |
أُسْبُوع |
Week |
ماه |
شَهْر |
Month |
سال |
سَنَة |
Year |
امروز |
اليَوْم |
Today |
فردا |
غَدًا |
Tomorrow |
دیروز |
البَارِحَة |
Yesterday |
مثالهایی از به کاربردن واژگان مربوط به زمان در عربی
جمله |
معادل عربی |
معادل انگلیسی |
در یک روز، ۲۴ ساعت وجود دارد. |
هٰنَاكَ ۲۴ ساعَةً فِي اليَوْمِ. |
There are 24 hours in the day |
در یک هفته، ۷ روز وجود دارد. |
هٰنَاكَ ۷ أَيَّامٍ فِي الأُسْبُوعِ. |
There are 7 days in the week |
۱۲ ماه در یک سال وجود دارد. |
هٰنَاكَ ۱۲ شَهْرًا فِي السَّنَةِ. |
There are 12 months in the year |
۳۶۵ روز در هفته وجود دارد. |
هٰنَاكَ ۳۶۵ يَوْمًا فِي السَّنَةِ. |
There are 365 days in the year |
۳۶۶ روز در یک سال کبیسه وجود دارد. |
هٰنَاكَ ۳۶۶ يَوْمًا فِي السَّنَةِ الكَبِيسَةِ. |
There are 366 days in the leap year |
امروز دوشنبه است. |
اليَوْمَ هُوَ الإِثْنَيْنِ. |
Today is Monday |
فردا سهشنبه است. |
غَدًا هُوَ الثُّلَاثَاءُ. |
Tomorrow is Tuesday |
دیروز یکشنبه بود. |
البَارِحَةَ كَانَ الأَحَدَ. |
Yesterday was Sunday |
مطالب مرتبط:
ترجمه ۱۰۰+ شغل به عربی به همراه معنی
روزهای هفته در زبان عربی
واژه |
معادل عربی |
معادل انگلیسی |
شنبه |
السَّبْتُ |
Saturday |
یکشنبه |
الأَحَدُ |
Sunday |
دوشنبه |
الإِثْنَيْنِ |
Monday |
سهشنبه |
الثُّلَاثَاءُ |
Tuesday |
چهارشنبه |
الأَرْبِعَاءُ |
Wednesday |
پنجشنبه |
الخَمِيسُ |
Thursday |
جمعه |
الجُمُعَةُ |
Friday |
روزهای هفته |
أَيَّامُ الأُسْبُوعِ |
The days of the week |
آخر هفته |
نِهَايَةُ الأُسْبُوعِ |
Weekend |
امروز |
اليَوْمُ |
Today |
فردا |
غَدًا |
Tomorrow |
دیروز |
البَارِحَةُ |
Yesterday |
چگونه در عربی درباره روزهای هفته صحبت کنیم؟
در ادامه مثالهایی از چگونگی به کاربردن روزهای هفته در جملات به زبان عربی را برای شما قرار دادهایم.
مثال |
ترجمه فارسی به انگلیسی | |
کلاس من دوشنبه بعدی آغاز میشود. |
سَيَبْدَأُ صَفِّي الإِثْنَيْنِ القَادِمَ. |
My class will start next Monday |
ما فیلمی را در سهشنبه مشاهده میکنیم. |
سَنُشَاهِدُ فِيلْمًا يَوْمَ الثُّلَاثَاءِ. |
We will watch a movie on Tuesday |
من در روز چهارشنبه سفر خواهم کرد. |
سَأُسَافِرُ يَوْمَ الأَرْبِعَاءِ. |
I will be traveling on Wednesday |
من هر پنجشنبه پیادهروی میکنم. |
أَذْهَبُ لِأَتَمَشَّى كُلَّ خَمِيسٍ. |
I go walking every Thursday |
من هر جمعه در مسجد نماز میخوانم. |
أُصَلِّي فِي المَسْجِدِ كُلَّ يَوْمِ جُمُعَةٍ. |
I pray in the mosque every Friday |
من این شنبه به دکتر میروم. |
أَنَا ذَاهِبٌ إِلَى الطَّبِيبِ هٰذَا السَّبْتِ. |
I’m going to the doctor this Saturday |
یکشنبه روز آخر هفته است. |
يَوْمُ الأَحَدِ هُوَ آخِرُ أَيَّامِ الأُسْبُوعِ. |
Sunday is the last day of the week |
واژگان مربوط به زمان و تاریخ در عربی
کلمه |
ترجمه عربی |
ترجمه انگلیسی |
قبل |
قبل |
Before |
بعد |
بعد |
After |
آخرین/ گذشته |
أخير / ماضي |
Last |
بعدی |
التالي / القادم |
Next |
از زمان/ بعد |
مُنْذُ / بَعْدَ مُضِي |
Ago |
از |
مُنْذُ |
Since |
مطالب مرتبط:
کلمات و اصطلاحات پرکاربرد زبان عربی
مثالهایی از کاربرد واژگان مربوط به زمان در عربی
جمله |
معادل عربی |
معادل انگلیسی |
روز قبل از دیروز |
قَبْلَ البَارِحَةِ. |
The day before yesterday |
آیا قبلا ملاقات کردهایم؟ |
هَلِ التَقَيْنَا مِن قَبْلُ؟ |
Have we met before |
آپریل قبل از می است. |
أبريل هو قبل مايو. |
April is before May |
شما باید اجاره خود را تا قبل از پایان ماه بپردازید. |
يَجِبُ أَنْ تَدْفَعَ الإِيجَارَ قَبْلَ نِهَايَةِ الشَّهْرِ. |
You should pay the rent before the end of the month |
روز بعد از فردا |
بَعْدَ غَدٍ. |
The day after tomorrow |
۳۰ دقیقه دیگر جلسه دارم. |
لَدَيَّ اجْتِمَاعٌ بَعْدَ ۳۰ دَقِيقَةً. |
I have a meeting after 30 minutes |
دیسامبر بعد از نوامبر است. |
دِيسَمْبَرُ هُوَ بَعْدَ نُوفَمْبَر. |
December is after November |
دو ماه پس از جراحی، او دوباره میتواند راه برود. |
بَعْدَ شَهْرَيْنِ مِنَ الجِرَاحَةِ، يُمْكِنُهُ المَشْيُ مَرَّةً أُخْرَى. |
Two months after surgery, he can walk again |
دفعه بعدی، لطفا بیشتر مواظب باش! |
مِنْ فَضْلِكَ كُنْ أَكْثَرَ حَذَرًا فِي المَرَّةِ القَادِمَةِ. |
Please be more careful next time |
لطفا تا پنج دقیقه بعدی آرام باش. |
يُرْجَى الحِفَاظُ عَلَى الهُدُوءِ فِي الدَّقَائِقِ الخَمْسِ القَادِمَةِ. |
Please keep calm for the next 5 minutes |
سال گذشته شنا را یاد گرفتم. |
السَّنَةُ المَاضِيَةُ تَعَلَّمْتُ كَيْفَ أَسْبَحُ. |
Last year I learned how to swim |
دو هفته قبل، من در مراکش بودم. |
مُنْذُ أُسْبُوعَيْنِ كُنْتُ فِي المَغْرِبِ. |
۲ weeks ago I was in Morocco |
پدربزرگ من دو سال پیش فوت کرد. |
تُوُفِّي جَدِّي مُنْذُ عَشْرِ سَنَوَاتٍ. |
My grandfather died ten years ago |
من از مارس گذشته، خبری از او ندارم. |
لَمْ أَتَلَقَّ أَيَّ أَخْبَارٍ عَنْهُ مُنْذُ مَارِسَ المَاضِي. |
I haven’t heard from him since last March |
فرزند او از اکتبر ۱۹۹۸ گمشده است. |
طِفْلُهَا مَفْقُودٌ مُنْذُ أُكْتُوبَرَ ۱۹۹۸٫ |
Her child has been missing since October 1998 |
واحدهای زمانی در زبان عربی
واحد زمانی |
ترجمه فارسی به عربی |
توضیحات به عربی |
ترجمه انگلیسی |
صبح |
الصباح |
هو المدة التي تبدأ من بعد ۱۲ مساءاً و حتى وقت الظهر. |
Morning |
ظهر |
الظهر |
و هو الوقت الذي تكون فيه الشمس في وسط السماء. |
Noon |
بعد از ظهر |
بعد الظهر |
هو الوقت يبدأ من بعد الظهر و ينتهي قبل المساء. |
Afternoon |
عصر |
المساء |
هو الوقت الذي يبدأ من بعد العصر إلى فترة الغروب. |
Evening |
شب |
الليل |
هو الوقت الذي يبدأ من بعد غرب الشمس إلى ما قبل شروق الشمس. |
Night |
نیمهشب |
منتصف الليل |
هو الوقت الذي يبدأ من بعد الساعة ۱۲ ليلاً. |
Midnight |
سپیدهدم |
الفجر |
هنا أول ما يكون ضوء النهار بدأ بالظهور و لكن الشمس لم تظهر بعد. |
Dawn |
طلوع آفتاب |
الشروق |
هو الوقت الذي تكون فيه الشمس تشرق. |
Sunrise |
غروب آفتاب |
الغروب |
هو الفترة التي تكون فيها الشمس تغرب. |
Sunset |
مطالب مرتبط:
آموزش کامل کلمات پرسشی در زبان عربی
چگونه درباره ساعت در زبان عربی سوال بپرسیم؟
برای پرسیدن زمان به عربی، میتوانید از این عبارت استفاده کنید.
كم الساعة؟
ساعت چند است؟
إنها الساعة الثامنة بالضبط.
ساعت ۸ است.
سخن پایانی
همانگونه که دیدیم، واژگان مربوط به زمان در زبان عربی با فارسی تا حدود زیادی متفاوت است. بنابراین بهتر است که به خوبی این مباحث را فرا بگیرید. البته عربی فصیح زبانی ساختارمند است و حالتهای استثنای کمی دارد. بنابراین با یادگیری اصولی قواعد و واژگان آن، به خوبی این زبان را فرا خواهید گرفت.
اگر به انواع خدمات ترجمه کتاب، ترجمه مقاله، ترجمه همزمان و … نیاز دارید، با خیالی آسوده از خدمات ترجمیک استفاده کنید. برای ثبت سفارش ترجمه کتاب و سایر خدمات کلیک کنید.