ارسالی مترجمان: توصیه‌ها‌یی به نویسندگان، مترجمان و ویراستاران، از زبان دکتر سعید حمیدیان (۲)

مقدمه: مطلب زیر، نوشته خانم نرگس رسولی از مترجمان محترم و متخصص فعال در ترجمیک است. از شما مخاطبان محترم می‌خواهیم ضمن مطالعه و ارائه بازخورد در خصوص سفارش جاری، در صورتی که مطالب مشابهی در زمینه آموزش ترجمه و به طور کلی مسائل مرتبط با ترجمه و مترجمان در نظر دارید، برای ما از طریق تیکت ارسال نمایید تا به نام شما منتشر شود.


در زیر به صورت لیست‌وار نکاتی در خصوص زبان فارسی و نوشتن آورده‌ایم که به بهبود کیفیت نوشتار و ترجمه ما کمک می‌کند. این نکات از روی توصیه‌های دکتر سعید حمیدیان استخراج شده و امیدواریم برای شما مترجمان عزیز مفید باشد. بخش اول این نکات را از اینجا مطالعه کنید.

۱۸/ از کاربرد‌ها‌ی دستور‌ی خاص برخی لهجه‌ها که در زبان رسمی، حالت نا‌درست پیدا می‌کند، بپرهیزید. مثال:

«من این لغت را نه بلدم» و یا «عاقبت این کار نه معلوم است» که «نه بلدم» و «نه معلوم است» در تداول اهالی جنوب ایران به معنا‌ی «معلوم نیست» و «بلد نیستم» به کار می‌رود.

۱۹/ از پیرو‌ی قواعد دستور‌ی زبان‌ها‌ی خارجی در فارسی و استعمال آن دسته از عبارات و تعبیرات ماخوذ و مقتبس از این زبان‌ها که با روح زبان فارسی نا‌سازگار است، خود‌دار‌ی کنید. مثال:

«قدم زنان در خیابان، جمشید به یک اتومبیل کهنه بر‌خورد کرد» که این جمله متاثر از قاعده‌ی دستور‌ی از انگلیسی تحت عنوان جراند (gerund) است که عبارتی است از فعل + ing که قبل از جمله‌ی کامل می‌آید و در مورد جمله‌ی مذکور چنین است:

Walking along the street, Jamshid came across an old car.

در مورد فارسی می‌نویسیم: «جمشید به هنگامی که در خیابان قدم می‌زد، به اتومبیلی کهنه برخورد کرد.» یا «جمشید در هنگام قدم‌زدن در خیابان، به … الخ.»

همچنین به‌جا‌ی «در رابطه با»، «در ارتباط با»، «در این رابطه» ، «در پیرامون» باید «درباره‌ی»، «در خصوص»، «در این باره» یا «در این خصوص» را به کار برد.

۲۰/ در اِرجاعات (رفرنس‌ها)، از ذکر القاب و عناوین برای اشخاص و مآخذ خوددار‌ی کنید، مثلاً ننویسید: «رجوع کنید به کتاب مرحوم مغفور …».

۲۱/ به اصطلاحات و جنبه‌ی اصطلاحی، توجه کامل کنید. به‌ویژه در ترجمه تا حد امکان در برابر اصلاح خارجی، اصلاح فارسی آن را بگذارید، مگر آنکه معادل اصطلاحی فارسی برای آن وجود نداشته باشد.

۲۲/ از ساختن و جعل واژه‌ها و اصطلاحات، در موارد‌ی که واژه یا اصطلاح مأنوس و متداولی در زبان فارسی موجود باشد، بپرهیزید و این‌کار را به مراجع و مؤسسات ذی‌ربط و صلاحیت‌دار واگذارید.

۲۳/ از استعمال برخی الفاظ که امروزه معنا‌ی اصطلاحی خاصی پیدا کرده است، در غیر معنا‌ی مصطلح آن تا سر حد امکان خود‌دار‌ی کنید. مثلاً برای بیان این مطلب که «مهم‌ترین ملزومات ضیافت فراهم شده است» ننویسید: «مهمات تدارک شده است»، زیرا «مهمات» به معنا‌ی گلوله‌ها و دیگر مواد منفجره مصطلح شده است، مگر آنکه با افزودن قرائتی منظور خود را روشن کنید، مثلاً «مهمات ضیافت» یا «مهمات امور».

۲۴/ از آوردن مترادفات غیر‌ضرور که یک یا بعضی از آنها حشو و زاید است، پرهیز کنید، مثل: خوب و نیک، زخم و جراحت.

۲۵/ در برخی ترکیب‌ها‌ی زبان عربی یا آنها‌یی که در عرف فارسی به سیاق عربی ساخته می‌شود، می‌توانید «الِ» تعریف را حذف کنید، البته به شرطی که هیچ‌گونه تغییر‌ی در مفهوم و بارِ معنا‌یی آنها پدید نیا‌ید. مثال: حق «معالجه» به‌جا‌ی «حق‌المعالجه». در حالی‌که در مورد برخی دیگر نمی‌توان چنین کرد، مانند: حق‌العمل، سبع‌المثانی.

۲۶/ برخی واژه‌ها‌ی عربی را حتی‌المقدور با پسوند‌ها‌ی جمع فارسی بنویسید، مثل: «کتاب‌ها، مولفان و ترکیب‌ها» به‌جا‌ی کتب، مولفین و ترکیبات.

۲۷/ ترکیب‌ها‌ی عربی مثل: علی‌رغم، من‌جمله و فی‌الحقیقه را بهتر است با حروف اضافه‌ی فارسی به کار ببرید، یعنی بنویسید: به‌رغم، از جمله و در حقیقت.

۲۸/ در قید‌ها‌یی که با واژه‌ها‌ی عربی ساخته می‌شود، حرف اضافه‌ی فارسی مربوط به آنها را حذف نکنید. مثال: به‌جا‌ی طی سال گذشته، بنویسیم: در طی…

۲۹/ از جمع بستن واژه‌ها‌ی فارسی و به‌ویژه‌ فرنگی، به سیاق جمع‌ها‌ی مختلف عربی بپرهیزید، مثال: به‌جا‌ی ترشیجات و فرامین، بنویسید: ترشی‌ها و فرمان‌ها.

۳۰/ حتی‌المقدور از آوردن تاء تانیث عربی در آخر صفات، به پیروی از قاعده‌ی عربی خود‌دار‌ی کنید. مثلاً بنویسید: امور مربوط به‌جا‌ی امور مربوطه، مدارج عالی به‌جا‌ی مدارج عالیه.

۳۱/ از استعمال آن دسته از مصادر جعلی مختوم به «یّت» که نا‌درست و نا‌مانوس است، اجتناب کنید، خواه اصل کلمه عربی باشد، مثل: مکتبیّت، و خواه فارسی باشد، مانند: خوبیّت. به‌جا‌ی این‌ها بنویسید: مکتبی‌بودن، خوب‌بودن یا خوبی.

۳۲/ تنوین، خاص لغات عربی است. از استعمال آن در آخر کلمات فارسی یا فرنگی سخت بپرهیزید. مثال‌ها‌ی غلط: ناچاراً یا تیپّاً. به‌جا‌ی آنها می‌توان نوشت: به‌ناچار یا از روی ناچار‌ی یا از نظرِ تیپ.

۳۳/ لغات فرنگی را که معادل فارسی (یا فارسیِ عربی‌تبار) دارد، به کار نبرید. مثلاً به‌جا‌ی فرمالیته، دیکته، ویزا، پاسپورت، اسپری‌کردن، کنسل‌کردن، اوکی‌کردن، بنویسید: تشریفات، املا، روادید، گذرنامه، پاشیدن یا افشاندن، تایید‌کردن یا موافقت‌کردن.

۳۴/ از این کاربرد‌ها خود‌دار‌ی کنید:

الف) بوالهوس و بوالکامه. زیرا «بُل» پیشوند مبالغه‌ی فارسی است و نه عربی (= پُر). بنا‌بر‌این بُلهوس و بُلکامه صحیح است.

ب) سالیانه، ماهیانه. زیرا پسوند صفت‌ساز و قید‌ساز «انه» در ایم مورد به اسم بسیط متصل می‌شود و نه به اسم منصوب. پس سالانه و ماهانه درست است (همچنان‌که مثلاً روزانه و شبانه می‌گوییم و نه روزیانه و شبیانه).

ج) نا‌هنجار، نا‌هنگام و نا‌اندام، چون هنجار، هنگام و اندام اسم است و صفت از آنها به کمک حرف اضافه‌ی «بـ» ساخته می‌شود، یعنی بهنجار، بهنگام، باندام. بنا‌بر‌این برای ساختن صورت منفی این صفات باید گفت نا‌بهنجار، نا‌بهنگام و نا‌بِاَندام.

۳۵/ خلاصه‌نگار‌ی، کار‌ی بسیار‌ی دقیق و ظریف است. غربی‌ها برای این‌کار تا حد یک «فن» خاص اهمیت قایل می‌شوند و در آموزش و تمرین آن دقت و سخت‌گیر‌ی فراوانی می‌کنند، در حالی‌که ما کمتر به امر تلخیص و شیوه‌ی صحیح آن توجه داریم. باید گفت که هر متنی و با هر حجمی را می‌توان به هر اندازه و انگاره‌ای تلخیص کرد، منتهی این‌کار احتیاج به مقیاس‌گیر‌ی دقیق دارد و کوچک‌ترین کمی یا بیشی در ابعاد خلاصه‌ساز‌ی، تعادل آن را بر هم می‌زند. در مورد کیفیت، باید به ارتباط و اتساق زنجیره‌ای مطالب توجه کرد تا گسستگی و اختلال مفهوم و خلاء مطلب در آن پدید نیاید.

۳۶/ سجاوند‌ها (punctuations)، جزء لا‌ینفک هر نوشته‌ای است. استفاده‌ی صحیح و بجا از آنها، درست به اندازه‌ی رعایت قواعد نگارش، در امر تفهیم و تفاهم مطالب نوشتار‌ی، لازم و مهم است.

منبع:

حمیدیان، سعید. (۱۳۸۵). «توصیه هایی به نویسندگان، مترجمان و ویراستاران» در علی جانزاده (گرد‌آورنده) فن ترجمه از دیدگاه صاحبنظران و استادان ترجمه. تهران: انتشارات جانزاده. ۱۶۱- ۱۴۷٫

یک دیدگاه در «ارسالی مترجمان: توصیه‌ها‌یی به نویسندگان، مترجمان و ویراستاران، از زبان دکتر سعید حمیدیان (۲)»;

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.