در بخش اول این مطلب درباره وظایف، اهداف، اعضا و سازوکار این مجموعه صحبت کردیم. در ادامه این مطلب به موضوع خواهیم شرح دستاوردها و خطاهای فرهنگستان خواهیم پرداخت.
در این مطلب خواهید خواند:
آیا واژه گزینی فرهنگستان زبان فارسی صحیح است؟
واژگان هرزبان، واحدهای جداگانه و تکی هستند که تغییر در این واحد موجب ایجاد تحول در کل زبان نخواهد شد.
یکی از ضعفها و خطراتی که همیشه گریبانگیر هر زبانی میشود، سرازیر شدن سیل واژگان خارجی به آن زبان است. وارد شدن این واژگان دلایل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و هنری خاصی دارد.
به عنوان مثال در زمان استعمار کشورهای اروپایی در ایران، بسیاری از واژگان فرانسوی و انگلیسی وارد زبان فارسی شدند و یا با محبوبیت شبکههای اجتماعی، واژگان انگلیسی دیگری به ایران و زبان فارسی وارد شدند. در گذشته به دلیل داد و ستد نزدیک فرهنگی با کشورهای همسایه، اکثر وامگیریها از زبان عربی صورت میگرفت. اما امروزه به دلیل داد و ستد علمی با غرب، بخش عمده این وامگیریها از انگلیسی و فرانسوی است؛ به همان دلیل که ما واردکننده علم و فناوری هستیم و نه صادر کننده آن.
وامگیری واژه یکی از اصول پایه واژهسازی در هر زبانی است و در حقیقت با اضافه کردن و گسترش دایره واژگانی هر زبانی، باعث غنیسازی آن زبان میشود؛ اما این وام گیری اگر از حدی گذر کند، دیگر مفید نخواهد بود و به بدنه زبان مقصد آسیبهای جدی وارد خواهد کرد.
وامگیری واژههایی از جمله پاساژ٬ مغازه، بوتیک، مایونز، ساندویچ، سوییچ، ژاکت، اورکت، کت، پالتو، مزون، گالری، بلوز، شرت، مایو، استیک، املت، برگر، پاستا، ماکارونی، سس، سالاد و … نه تنها باعث از بین رفتن زبان فارسی نشده است، بلکه این زبان را قویتر و گستردهتر از قبل کرده است.
واژههای ساختهشده در فرهنگستان باید زایا باشند و برخی از واژگان وارد شده به زبان فارسی، مانع از زایایی میشوند. به عنوان مثال، واژگان ماشین و شستن در فارسی بسیار رایج و شناخته شده است؛ پس واژه ماشینشویی هم برای مردم قابل تشخیص و جا افتاده خواهد بود؛ ولی هنگامی که واژه «کارواش» وارد زبان فارسی میشود، مشکلاتی را با خود به همراه دارد.
هم واژگان تشکیلدهنده کارواش و هم ساختار ترکیبی این واژه با ساختار و اصول زبان فارسی جور در نمیآید. در نتیجه، فرهنگستان زبان فارسی باید بکوشد تا با این نوع وامگیریها مقابل کند.
در مقابل، اگر واژهای با زبان فارسی سازگاری تلفظی و ساختاری ندارد، اما کاملاً مورد استفاده و جا افتاده است، لزومی برای واژهگزینی وجود ندارد. به عنوان مثال، واژه تلفن با ساختار تلفظی ما سازگار نیست؛ اما اگر واژهای را جایگزین این واژه کنید، هیچ کس از آن استفاده نخواهد کرد.
معادلسازی هیچگاه صددرصد و قطعی نیست. یعنی زمانی که شما واژه زندگی را به جای عمر به کار میبرید، در جملهها و ترکیبهای مختلف از هر کدام به صورت جداگانه استفاده میکنید. به این معنی که عمر با زندگی در ظاهر مترادف هستند؛ اما از لحاظ معنایی با یکدیگر کاملاً تفاوت دارند. در نتیجه، در واژهگزینی نباید تعصب به خرج داد.
از جمله کارهایی که فرهنگستان باید در راستای واژهگزینی مناسب انجام دهد، موارد زیر است.
تعیین تلفظ
واژههایی در زبان فارسی وجود دارند که در بین مردم به دو صورت یا بیشتر تلفظ میشوند. یکی از وظایف فرهنگستان این است که این تلفظهای چندگانه را یکسان کند و در بین مردم جا بیاندازد. مانند تلفظ رِسیدن و رَسیدن، ثِروت و ثَروت و …
در این بین، مسئلهای مطرح است که برخی زبانشناسان و اهالی زبان فکر میکنند که زمانی که ما از یک زبانی واژه را وامگیری میکنیم، باید آن را شبیه به تلفظ اصلی تلفظ کنیم. در صورتی که اینگونه نیست. وامگیری تابع این قانون نیست و انگلیسیها نیز واژههایی را از فرانسوی وام گرفتهاند.
آنها این واژههای وام گرفته شده را کاملاً با ترتیب تلقی خود سازگار کردهاند. مثلاً ناسیونال را به نشنال تبدیل کردهاند. در زبان فارسی نیز چنین موضوعی صدق میکند و ما هم باید واژگان وامگیریشده را با ساختار و اصول تلفظی خود تطبیق بدهیم.
تعیین واژهها
واژهسازی به غیر از فرهنگستان، توسط افراد دیگری مانند مترجمان، دانشمندان و زبانشناسان مستقل نیز صورت میگیرد. به همین دلیل، برخی از واژگان دو معادل دارند و این فرهنگستان است که باید تعیین کند کدام یک از آنها به کار برود. مانند: انتخاب واژگان باید با فرهنگ و زبان عمومی مردم یکسان باشد و عموم جامعه این واژههای جدید را قبول کرده و از آن استفاده کنند. فرهنگستان در سالهای اخیر واژگان ساختهشده را در رسانههای دولتی تکرار کرده است تا در ذهن مردم ماندگار شود.
اصلاح رسمالخط فارسی در فرهنگستان
دستور خط فارسی یا رسمالخط فارسی، گذشته دچار دوگانگیهای بسیاری بوده است. از جمله این دوگانگیها میتوان به دوگانگی در نوع فاصلهگذاری برای «می، ها، است و اند» اشاره کرد که از قدیم چندین بار دست خوش تغییر شده است.
در چندین سال اخیر، فرهنگستان در جهت یکسانسازی دستور خط فارسی بسیار کوشش کرده است و کتاب دستور خط فارسی را نیز منتشر کرده است. این کتاب، تنها مرجع یکسانسازی دستور خط فارسی است که تا به حال به صورت رسمی منتشر شده است. قطعاً کتابهای بسیاری در زمینه درست نویسی منتشر شده است؛ اما کتاب دستور خط فارسی فرهنگستان زبان، رسمیترین و قابل استناد ترین کتاب موجود است.
در زمینه دستور خط فارسی، بسیاری از افراد مخالف ایجاد تغییرات بودهاند؛ اما این فرهنگستان است که دستور خط فارسی را تعیین میکند.
یکی دیگر از خدمات فرهنگستان این بوده است که دستور خط را برای رایانه بهروز کرده است و تا حد ممکن حروفچینی رایانهای را یکسان کرده است تا از اشتباه جلوگیری شود.
گروه فرهنگنویسی فرهنگستان
«گروه فرهنگنویسی» در حال تدوین فرهنگ جامع زبان فارسی است که این فرهنگ برمبنای پیکرهای از ۱۵۰۰ کتاب تدوین میشود و تاکنون دو جلد از آن منتشر شدهاست. این فرهنگ بزرگترین فرهنگی است که پس از لغتنامه دهخدا در زبان فارسی تدوین میشود و فرهنگی ریشهشناختی و تاریخی است.
گروه زبانها و گویشهای ایرانی
مطالعه و پژوهش در زمینه زبانها و گویشهای ایرانی در ابتدای تأسیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در دو گروه مجزای «زبانهای ایرانی» و «گویششناسی» آغاز شد.
اهداف گروه گویشهای میدانی
زبان فارسی با ریشه هندواروپایی، دارای گویشها و لهجههای مختلفی است که هر کدام از این گویشها تاریخ و سیر تحول خود را دارند. فرهنگستان در مقابل این گویشها وظایفی دارد که در ادامه آمده است:
- شناختی بهتر از ویژگیهای آوایی، صرفی، نحوی و واژگانی زبانها و گویشهای ایرانی (ایرانی باستان، ایرانی میانه و ایرانی نو) با بررسی و بازنگری آثار برجایمانده، یا با بهرهگیری از پژوهشهای میدانی
- شناختی بهتر از تحولات تاریخی و جغرافیایی زبان فارسی و دیگر زبانها و گویشهای ایرانی
- شناسایی و ثبت اطلاعات مربوط به زبانها و گویشهای ایرانی در معرض نابودی؛
- تهیهٔ فرهنگهای تخصصی در زمینهٔ زبانها و گویشهای ایرانی
فراخوان گروه زبانها و گویشهای ایرانی فرهنگستان
گروه زبانها و گویشهای ایرانی فرهنگستان زبان و ادب فارسی از استادان و پژوهشگران خواست که با این گروه در اجرای طرح گردآوری گویشهای ایرانی همکاری کنند. برای این هدف، راهنمای گردآوری گویشها برای گنجینه گویشهای ایرانی توسط گروه زبانها و گویشهای ایرانی تهیه شدهاست.
کنایههایی به فرهنگستان زبان فارسی
در چندین سال اخیر در رسانههای جمعی داستانهای طنزی برای فرهنگستان ایجاد شده است و دائماً در بین مردم دست به دست میشود. به عنوان مثال، انتخاب واژههایی از جمله کشلقمه (به جای پیتزا) و دراز آویز زینتی (کراوات) از سوی فرهنگستان همیشه مورد طنز قرار گرفته است.
نکته جالب ماجرا این است که چنین واژگانی هیچگاه در فرهنگستان تصویب و مطرح نشدهاند و صرفاً شایعه و طنز بوده است.
با وجود این، فرهنگستان در سالهای گذشته، در صنایع و حوزههای مختلف، حدود ۵۰ هزار واژه جدید ساخته است که برخی از این واژگان کاملاً در بین مردم جا افتاده و کاربردی هستند. رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره این واژهگزینیها بیان میکند که واژههای مطرح شده در فرهنگستان به مدت سه سال به نظر خواهی گذاشته میشوند و سپس با امضای رئیس جمهوری تایید میشود.
این شوخیهای مردم با واژههای جدید فرهنگستان و به کار نبردن این واژهها ریشه در ذات انسان دارد. مغز انسان به دلیل پیوست اطلاعات جدید به قدیمی، همیشه به دنبال موارد تکراری و شبیه به همدیگر است. یعنی زمانی که به استفاده از یک واژه خارجی عادت میکند، عوض کردن این عادت کار سختی است و در مقابل استفاده از واژه جدید مقاومت خواهد کرد.
بهترین راه برای جا انداختن واژههای جدید و شکستن مقاومت در مقابل به کارگیری این واژگان، استفاده همیشگی در رسانه جمعی و سیستم آموزشی کشور است.
خوشبختانه، فرهنگستان زبان و ادب فارسی با سازمان صدا و سیما و آموزش و پرورش مراوده و ارتباط محکمی دارد و جا افتادن واژههای عمومی مدیون این ارتباط قوی است. در دولت محمود احمدی نژاد طرح «سوبسید» مطرح شد. فرهنگستان به سرعت واژه یارانه را ساخت و با همکاری رئیس جمهور و صدا و سیما، یارانه را به طور کامل جایگزین سوبسید کرد.
کلام آخر
با توجه به مطالب مطرح شده، تصمیم گیری درباره مفید بودن یا مفید نبودن فرهنگستان بر عهده مخاطب است؛ اما با توجه به بررسیها، فرهنگستان از ابتدای انقلاب اسلامی، میانه روی را در پیش گرفته است و تا حد ممکن سعی میکند منطقی و علمی پیش برود.
این نهاد، در مجموع سعی میکند که نه عربیستیزی را در پیش بگیرد و نه عربیگرایی. همین موضوع در مورد زبانهای دیگر نیز صادق است. گاهی استفاده از واژههای عربی و انگلیسی اجتناب ناپذیر است و هیچ راهی برای جایگزینی واژه وجود ندارد.
اگر به کشورهای فارسی زبان دیگر مانند پاکستان و افغانستان نگاهی بیاندازید، متوجه خواهید شد که بودن فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ایران، بهتر از نبود آن است. در بخشهای فارسی زبان افغانستان، بسیاری از واژگان از بین رفته است و برای هیچ یک از واژگان خارجی جایگزینی ندارند. مثلاً به هنوز به موشک میگویند راکت و به دانشکده میگویند فکلتی (Faculty).
یکی از مشکلات فرهنگستان زبان فارسی، همکاری نکردن سازمانها با این نهاد است. به عنوان مثال در زمان راه اندازی اتوبوسهای تندرو در تهران، فرهنگستان واژه تندرو را پیشنهاد داده است؛ اما همان BRT توسط شهرداری استفاده شده است.
به کارگیری برخی واژههای جدید ممکن است برای ما مضحک و یا غریبه باشد؛ اما اگر به ۸۰ سال پیش برگردید و به مردم بگویید که به بلدیه بگویند شهرداری، به شما میخندند. همین موضوع برای زمان حال صدق میکند و مردم دیگر واژه بلدیه را به کار نمیبرند؛ چون واژه فارسی صحیحی جایگزین آن شده است.
از جمله این واژگان که کاملاً جا افتاده است میتوان به دادگاه، دادگستری، پاسگاه، دانشگاه، دانشکده، یارانه، صفحه کلید و کالابرگ اشاره کرد.
وظیفه ما در مقابل زبان فارسی و فرهنگستان
از این موضوع نتیجه میگیریم که ما در نقش افراد کاربر یک زبان، باید سعی کنیم تا حد ممکن با فرهنگستان همکاری کنیم و در صورت وجود معادل فارسی، از بهکارگیری واژگان انگلیسی، فرانسه و عربی پرهیز کنیم.
کشورهای استعمارگر در سالهای اخیر تلاش کردهاند تا دستور خط، تاریخ، فرهنگ و ادبیات کشورها را تسخیر کنند تا از این موضوع بهره سیاسی اقتصادی داشته باشند. همین موضوع باعث شده است تا تفکری در جامعه غالب شود ( به خصوص در قشر جوان و نوجوان) که استفاده از عبارات و واژگان غربی و انگلیسی بسیار جایزتر و پسندیدهتر از استفاده از واژگان فارسی است.
آنها از سوی روشنفکران جامعه نفوذ میکنند و باعث کاشتن تفکر مخربی در افکار عمومی میشوند. مخربترین این افکار این است که به شما القا میکنند برای پیشرفت و جلوگیری از عقب ماندگی باید دستور خط و زبان خود را تغییر دهید تا در حوزههای علمی از کشورهای دیگر عقب نمانید.
نتیجه این افکار فاجعه بار است؛ زیرا تعویض دستور خط و یا نوع زبان یک کشور باعث ازبینرفتن ارتباط جامعه با گذشتگان و تاریخ خود خواهد شد.
در این بین، به جای از بین بردن دستور خط (مانند ترکیه) و هویت تاریخی کشورمان، برای عقب نماندن از قافله علمی، صنعتی، ورزشی، هنری، فناوری و … باید از ترجمه استفاده کنیم. از دیرباز هم ترجمه باعث انتقال اطلاعات بین کشورها با زبانهای مختلف شده است و داد و ستد فرهنگی و علمی با استفاده از ترجمه کاملاً امکانپذیر خواهد بود.
بهکارگیری کامل دستور زبان و دستور خط فارسی
تا به اینجا متوجه شدهاید که زبان فارسی زبانی شیرین، اما پیچیده و تخصصی است. ما هر روز از این زبان استفاده میکنیم؛ اما اگر بخواهیم کار علمی یا ادبی خود را از طریق نوشتن مقاله و یا کتاب، به نتیجه برسانیم، به کمک متخصص زبان فارسی نیاز خواهیم داشت. برای استفاده از خدمات ترجمه متون تخصصی و ویرایش تخصصی ترجمیک، فقط کافیست کلید ثبت سفارش ترجمیک را فشار دهید.
3 دیدگاه در «آیا تلاش فرهنگستان منجر به ارتقای کیفیت زبان فارسی میشود؟ (بخش دوم)»