نگاه کردن، تماشا کردن و دیدن از آن دسته فعلهایی هستند که از نظر معنایی بسیار شبیه به هم هستند. تا جایی که حتی گاهی باعث سردرگمی فارسیزبانان نیز میشود؛ چه برسد به خارجیها! جالب است بدانید که این سه فعل در زبان انگلیسی نیز گمراهکننده هستند.
اگر شما هم با تفاوت و کاربرد see، watch و look در زبان انگلیسی آشنا هستید، در این مطلب با ما همراه باشید. اگر در حوزه تولید محتوای انگلیسی فعالیت میکنید، این مطلب برای شما نوشته شده است.
مطالب مرتبط:
آموزش ۱۰۰ فعل انگلیسی که حرف اضافه اختصاصی دارند
در این مطلب خواهید خواند:
بررسی فعل see در زبان انگلیسی
پیش از هر چیز در نظر داشته باشید که see به توانایی «دیدن» اشاره دارد. اگر در حال خواندن این مطلب هستید، یعنی میتوانید ببینید یا به قول انگلیسیزبانها you can see!
نکته: بد نیست اشارهای به حالت متضاد این وضعیت نیز داشته باشیم: در زبان انگلیسی، به افرادی که فاقد قدرت بینایی هستند blind (نابینا) گفته میشود.
حال به مثالهای زیر توجه کنید:
I saw Dana at the bank. She was there with her dad.
من دانا را در بانک دیدم. او با پدرش بود.
We want to go to France this summer. I’d love to see the Eiffel Tower.
ما میخواهیم تابستان امسال به فرانسه برویم. من دوست دارم برج ایفل را ببینم.
I’ve never seen a grizzly bear up close.
من هرگز خرس گریزلی را از نزدیک ندیدهام. (up close: در فاصله بسیار نزدیک)
Have a good night. See you tomorrow.
شب بخیر. فردا میبینمت.
Jim saw a horrible accident and is suffering from shock.
جیم تصادف وحشتناکی را دید و شوکه شده است.
Did you watch the game? No, but I saw the final score.
بازی رو دیدی؟ نه، اما من امتیاز نهایی را دیدم. (میتوانیم در این جمله به جای watch از see هم استفاده کنیم. اگر این برایتان عجیب است، به مطالعه مطلب ادامه دهید!)
در تمام مثالهایی که تا اینجا بررسی کردیم، see بر تجربه دیدن چیزی دلالت دارد. البته این مثالها، ساده هستند. از این رو در ادامه به مثالهای پیشرفتهتر و کاربردیتر میپردازیم.
Have you ever seen a musical show?
تا حالا یک نمایش موزیکال دیدهای؟
Did you see the news? They said there’s going to be a big storm this weekend.
اخبار را دیدی؟ آنها گفتند که این آخر هفته طوفان بزرگی خواهد بود.
Have you seen the trailer for season two?
آیا تریلر فصل دوم را دیدهای؟
We’re going to see the new Pixar movie next week.
هفته آینده فیلم جدید پیکسار را خواهیم دید.
I haven’t seen a concert in ages.
من چند سالی است که کنسرت نرفتم. (in ages: مدتها)
در آخرین مثال، see معنی رفتن میدهد. بنابراین میتوانید آن را با go to جایگزین کنید. میبینید که راههای مختلفی برای بیان تجربه دیدن چیزی وجود دارد.
حال که با چند روش مختلف برای بحث درباره دیدن چیزی آشنا شدیم، نوبت به آشنایی با کاربردهای دیگر see میرسد. در مثالهایی که در ادامه میخوانیم، see نقش اصطلاحی دارد و از معنی اصلی خود فاصله گرفته است.
I see your point, or I see what you mean.
من منظور شما را متوجه میشوم.
Melissa and Patrick are seeing each other.
ملیسا و پاتریک با هم قرار میگذارند.
You should see a doctor.
تو باید پیش یک دکتر بروی.
They don’t see eye-to-eye with each other.
آنها با هم موافق نیستند.
I’ll believe it when I see it.
وقتی به چشم ببینمش باور میکنم.
بررسی فعل watch در زبان انگلیسی
حتما تا به حال به عباراتی مثل watch a movie، watch a show یا watch a movie trailer برخورد کردهاید. در این عبارات، watch به معنی «تماشا کردن» است. با این حال، میتوان آن را با see جایگزین کرد. در واقع انتخاب بین این دو گزینه، به چیزی که مدنظر دارید بستگی دارد: مدنظر شما کلیت تجربه دیدن است یا روی روند و چگونگی تجربه تاکید دارید؟
نکته: در خصوص اخبار، بیشتر از فعل see استفاده میشود. چراکه صرف نظر از دیدن اخبار از تلویزیون، راههای زیادی برای گرفتن خبرهای جدید وجود دارد. با این حال، استفاده از watch در این مورد بلامانع است.
برای درک بهتر موضوع، در ادامه چند مثال که در آنها استفاده از هر دو فعل see و watch امکانپذیر است را بررسی میکنیم.
I’ve never seen/watched Titanic from start to finish.
من هرگز تایتانیک را از ابتدا تا انتها ندیدهام/تماشا نکردهام.
We’re going to see/watch a play this weekend.
آخر این هفته یک نمایشنامه میبینیم/تماشا میکنم.
I saw/watched the trailer for season five last night. It looks great!
من دیشب تریلر فصل پنجم را تماشا کردم/دیدم. عالی به نظر میرسد!
I can’t believe you didn’t see/watch the game!
باورم نمیشه که بازی رو ندیدی/تماشا نکردی!
همانطورکه دیدید، در مثالهای بالا هر دو فعل watch و see کاربرد دارند. با این حال، برای صحبت درباره دیدن کنسرت، بیشتر از see استفاده میکنیم.
نکته: موقعیتی وجود دارد که باید در آن فقط از watch استفاده کنید. آن هم زمانی است که در وسط دیدن فیلم یا سریال هستید. به عنوان مثال Sorry, I can’t talk. I’m watching a movie right now یا Hey, what are you watching? به این ترتیب، تاکید میکنید که به مدت طولانی توجه خود را به چیز خاصی معطوف کردهاید. حال اجازه دهید چند مثال رایج دیگر را بررسی کنیم.
Stop looking at your phone and watch the game.
از نگاه کردن به تلفن خود دست بکشید و بازی را تماشا کنید.
Hey, are you watching this show, or can I change it? Go ahead. I’m not really paying attention to it anymore.
هی، آیا این برنامه را تماشا میکنی، یا می توانم آن را تغییر دهم؟ عوضش کن دیگه بهش توجه نمیکنم.
Wait. If you’re here, who’s watching the baby in the other room?!
صبر کن. حالا که اینجایی کی تو اتاق مراقب بچههاست؟ (watch در این جمله به معنی مراقبت کردن است.)
حال نوبت به یادگیری چند اصطلاح میرسد. توجه داشته باشید که معنی این اصطلاحات، از معنی watch مستقل است.
Watch your mouth or watch what you say.
حرف دهنت رو بفهم یا مراقب چیزی که میگی باش.
I’m trying to watch what I eat.
سعی میکنم مراقب آنچه میخورم باشم.
Watch out!
مواظب باش!
I keep watching the clock.
به ساعت چشم دوختهام.
بررسی فعل look در زبان انگلیسی
استفاده از فعل look به این معناست که چیزی را نگاه میکنیم و توجهمان را به آن معطوف میکنیم. به عنوان مثال حتما در مکالمات خود بارها از عباراتی مثل look at the sky، look at your phone، look at your watch، look at the floor و… استفاده کردهاید. برای درک بهتر مفهوم این فعل به جملات زیر دقت کنید.
Don’t look at me like that.
این طوری به من نگاه نکن.
What are you looking at?
به چی نگاه میکنی؟
I looked at your website yesterday.
دیروز به وبسایت شما سر زدم.
Look at this!
اینو ببین!
You have something on your face. Look in the mirror.
یه چیزی روی صورتت هست. آینه رو نگاه کن.
I’m looking forward to my vacation.
من مشتاقانه منتظر تعطیلات هستم.
Alissa looks up to her mom.
آلیسا به مادرش نگاه می کند. (این یعنی آلیسا مادرش را تحسین می کند، به او احترام می گذارد و به او به عنوان یک الگو نگاه میکند.
It looks good on paper, but I’m not sure it’s realistic.
روی کاغذ خوب به نظر میرسد، اما مطمئن نیستم که واقعبینانه باشد.
Don’t look down on me.
به من از بالا نگاه نکن. (یعنی طوری به من نگاه نکن که انگار از من برتری.)
He’s a good-looking guy.
او مرد خوشقیافهای است.
You look like your mom.
شبیه مادرت هستی.
It looks like we need a different plan.
به نظر میرسد که ما به یک برنامه متفاوت نیاز داریم.
Who will look after the dog while we’re away?
وقتی اینجا نیستیم چه کسی از سگمان مراقبت میکند؟
جمعبندی
- See به توانایی فیزیکی بینایی اشاره دارد و به معنی دیدن چیزی است. البته این فعل برای دیدن فیلم و تلویزیون و ملاقات با اشخاص نیز استفاده میشود.
- Watch معادل فعل «تماشا کردن» و به معنی متمرکز کردن طولانیمدت توجه به سمت چیزی است.
- Look به معنی معطوف کردن چشم و توجه به چیزی و ترجمهی فعل «نگاه کردن» است. حتما تا به حال look را در فریزال وربهای مختلفی مثل look for و look like دیدهاید. البته معنی این فریزال وربها ارتباطی به look ندارد.
سایت سفارش تولید محتوا ترجمیک، این خدمات را در زبانهای فارسی، انگلیسی و سایر زبانها ارائه میکند. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این خدمات، روی لینک زیر کلیک کنید.
سایت ترجمیک، از مترجمان، ویراستاران و نویسندگان سراسر کشور دعوت به همکاری میکند. برای آغاز همکاری به صفحه استخدام مترجم مراجعه کنید.
so useful and great thankyou
Hi
Thank you very much for your education