چگونه درباره صفات در زبان آلمانی صحبت کنیم؟

معرفی و ترجمه ۱۰۰+ صفت پرکاربرد در آلمانی

شایان ستایش، زیبا، باهوش، رویایی، شگفت‌انگیز و … صفت‌ها هر آن‌چه را که می‌بینیم، با شکل، بافت، رنگ و انواع ویژگی‌‌های دیگر توصیف می‌کنند. آنها داستان‌ها را سرگرم کننده و اسم‌ها را منحصر به فرد می‌کنند. جهانی بدون صفت را در نظر بگیرید. بدون صفات بسیاری از داستان‌ها نوشته نمی‌شد، بسیاری از روابط شکل نمی‌گرفت و ما می‌ماندیم و جهانی خاکستری.

ماشین فقط یک ماشین است، اما وقتی یک صفت به آن اضافه می‌کنید، بسیار ملموس و مشخص می‌شود: ماشین نقره‌ای، ماشین جدید یا حتی ماشین تخریب شده. در این حالت، ما ناگهان متوجه می‌شویم که در مورد کدام ماشین صحبت می‌کنید. این جادوی صفت‌هاست. بنابراین اگر قصد یادگیری هر زبانی از جمله آلمانی را دارید (برای سفر، فعالیت در زمینه ترجمه کتاب و مقاله یا حتی سرگرمی)، آموزش صفات یکی از مباحث ضروری است که باید آن‌ها را یاد بگیرید.

به عنوان یک زبان آموز آلمانی، ممکن است که یادگیری کلمات و صفت‌ها کمی برایتان سخت باشد. اما خوشبختانه تعدادی از صفت‌های آلمانی تا حدودی به انگلیسی شبیهند. پس اگر قصد یادگیری صفات به زبان آلمانی را دارید، در ادامه این مقاله سایت ترجمه تخصصی ترجمیک همراه ما باشید!

مطالب مرتبط:

معرفی زبان‌های خانواده زبانی آلمانی

صفت‌ها در زبان آلمانی چگونه هستند؟

صفت، واژه‌ای است که یک اسم را توصیف می‌کند. این کلمه (adjectives) در زبان انگلیسی از فعل لاتین «adicere» گرفته شده است که به معنای «افزودن» یا «اضافه کردن» است. در آلمانی، صفات را « Adjektiv» یا «Wie-Wörter» می‌نامند زیرا آنها چگونگی چیزی را توصیف می‌کنند.

برای درک بهتر این موضوع، اسمی مانند خانه را تصور کنید. هنگامی که صفتی را به آن اضافه می‌کنیم، بیان می‌کنیم که آن چگونه است. برای مثال، یک خانه، می‌تواند قدیمی، جدید، زشت، زیبا، سنتی، مدرن و … باشد.

در زبان آلمانی، سه نوع صفت اصلی وجود دارد: صفات اسنادی (attributiv)، صفات توصیفی (prädikativ) و صفات قیدی (adverbial). هم‌چنین به طور کلی ترتیب صفات آلمانی همانند انگلیسی است.

در زبان آلمانی، سه نوع صفت اصلی وجود دارد: صفات اسنادی (attributiv)، صفات توصیفی (prädikativ) و صفات قیدی (adverbial).
در زبان آلمانی، سه نوع صفت اصلی وجود دارد: صفات اسنادی (attributiv)، صفات توصیفی (prädikativ) و صفات قیدی (adverbial).

صفات اسنادی (Attributive) در آلمانی

یک صفت اسنادی قبل از اسم قرار می‌گیرد و به عنوان یک صفت برای آن عمل می‌کند.

مثالی از صفات اسنادی

ترجمه آلمانی به فارسی جمله

ترجمه آلمانی به انگلیسی جمله

Die schwarze Katze spielt

گربه سیاه در حال بازی کردن است.

The black cat is playing

صفات اسنادی (Attributive) در آلمانی

صفات اسنادی (Attributive) در آلمانی

صفات توصیفی بعد از افعالی مانند sein (بودن)، bleiben (ماندن) و (werden) می‌آید و مستقیما یک اسم را توصیف می‌کند. مستقیماً یک اسم را توصیف می کند.

مثالی از صفات توصیفی

ترجمه آلمانی به فارسی جمله

ترجمه آلمانی به انگلیسی جمله

Die Katze ist schwarz

گربه سیاه است

The cat is black

صفات اسنادی (Attributive) در آلمانی

صفات قیدی (Adverbial) در زبان آلمانی

در زبان آلمانی، یک صفت قیدی پس از فعل می‌آید و بنابراین یک فعالیت را توصیف می‌کند. در زبان انگلیسی، قیدها معمولا به «ly» ختم می‌شوند (slowly, nicely, abruptly)، مگر اینکه نامنظم باشند (well, fast, hard). در آلمانی، آنها دقیقاً مانند سایر صفت‌ها به نظر می‌رسند.

مثالی از صفات قیدی

ترجمه آلمانی به فارسی جمله

ترجمه آلمانی به انگلیسی جمله

Die Katze schnurt leise

گربه به آرامی، خرخر می‌کند

The cat is purring quietly

صفات قیدی (Adverbial) در زبان آلمانی

مطالب مرتبط:

۱۳۰ کلمه پرکاربرد آلمانی در سفر

مهم‌ترین صفت‌های رایج در زبان آلمانی برای مبتدیان

در ابتدا، بیایید که با رایج‌ترین صفات شروع کنیم. اینها مواردی هستند که هنگام یادگیری زبان آلمانی قطعا به آنها نیاز خواهید داشت. در ادامه خواهید دید که برخی از متداول‌ترین صفت‌ها متضاد هستند: کوچک و بزرگ، قدیمی و جدید، ضعیف و قوی.

معادل انگلیسیتلفظمعادل آلمانیصفت
Small[klaɪ̯n]Kleinکوچک
Old[alt]Altقدیمی
New[nɔɪ̯]Neuجدید
Ugly[ˈhɛslɪç]Hässlichزشت
Different[ˈandɐs]Andersمتفاوت
Similar[ˈɛːnlɪç]Ähnlichمشابه
Pretty[ʃøːn]Schönزیبا
Healthy[ɡəˈzʊnt]Gesundسلامت
Sick[kʁaŋk]Krankبیمار
Slow[ˈlaŋzaːm]Langsamکند
Clean[ˈzaʊ̯bɐ]Sauberتمیز
Dirty[ˈdʁɛkɪç]Dreckigکثیف
Fast[ʃnɛl]Schnellسریع
Poor[aʁm]Armفقیر
Rich[ʁaɪ̯ç]Reichثروتمند
Weak[ʃvax]Schwachضعیف
Strong[ʃtaʁk]Starkقوی
Flat[flax]Flachتخت
Deep[tiːf]Tiefعمیق
Broad[bʁaɪ̯t]Breitگسترده
Easy[ˈaɪ̯nfax]Einfachآسان
Difficult[ˈʃviːʁɪç]Schwierigسخت
Early[fʁyː]Frühزود
Late[ʃpɛːt]Spätدیر
Cozy[ɡəˈmyːtlɪç]Gemütlichدنج
Clear[klaːɐ̯]Klarشفاف
Loud[laʊ̯t]Lautپر سر و صدا
Quiet[ˈlaɪ̯zə]Leiseساکت
Natural[naˈtyːɐ̯lɪç]Natürlichطبیعی
Warm[vaʁm]Warmگرم
Cold[kalt]Kaltسرد
مهم‌ترین صفت‌های رایج در زبان آلمانی برای مبتدیان

صفات مربوط به رتبه‌بندی در آلمانی

معادل انگلیسیتلفظمعادل آلمانیصفت
Good[ɡuːt]Gutخوب
Great[tɔl]Tollعالی
Wonderful[ˈvʊndɐˌfɔl]Wundervollشگفت‌انگیز
Cool[kuːl]Coolبا حال
Fine[faɪ̯n]Feinخوب
Mediocre[ˈmɪtl̩ˌmɛːsɪç]Mittelmäßigمتوسط
Average[ˈdʊʁçˌʃnɪtlɪç]Durchschnittlichمیانگین
Decent[ˈanˌʃtɛndɪç]Anständigوحشتناک
Awful[ˈfʊʁçtbaːɐ̯]Furchtbarوحشتناک
Terrible[ˈʃʁɛklɪç]Schrecklichوحشتناک
Amazing[ˈvaːnˌzɪnɪç]Wahnsinnigشگفت‌انگیز
Fantastic[fanˈtastɪʃ]Fantastischفوق‌العاده
Phenomenal[fɛnomeˈnaːl]Phänomenalباورنکردنی
Incredible[ʊnˈɡlaʊ̯plɪç]Unglaublichغیر معمول
Exceptional[ˈaʊ̯sɐɡəˌvøːnlɪç]Außergewöhnlichاستثنایی
Excellent[ɛkst͡sɛˈlɛnt]Exzellentعالی
Super[ˈzuːpɐ]Superعالی
Perfect[ˈpɛʁfɛkt]Perfektعالی
صفات مربوط به رتبه‌بندی در آلمانی

توصیف احساسات به زبان آلمانی

یکی از مهم‌ترین کاربردهای هر زبانی برای توصیف احساسات است. آلمانی نیز از این قاعده مستثنی نیست! ممکن است که در طول یک درس گرامر ناامید شوید یا شاید وقتی در مقابل دیگران آلمانی صحبت می‌کنید، عصبی شوید. در تمامی این موقعیت‌ها صفاتی که برای احساسات به کار می‌رود، به شما کمک می‌کند تا منظور خود را بیان کنید.

مطالب مرتبط:

زبان آلمانی را یاد بگیرم یا زبان روسی؟

در ادامه به معرفی تعدادی واژه و صفت می‌پردازیم که احساسات شما را توصیف می‌کند.

معادل انگلیسیتلفظمعادل آلمانیصفت
Happy[ˈɡlʏklɪç]Glücklichخوشحال
Sad[ˈtʁaʊ̯ʁɪç]Traurigناراحت
Nervous[nɛʁˈvøːs]Nervösعصبی
Relaxed[ɛntˈʃpant]Entspanntخونسرد
Glad[fʁo:]Frohخوش‌حال
Joyful[fʁø:lɪç]Fröhlichشادی‌آور
In love[fɛɐ̯ˈliːpt]Verliebtعاشق
Excited[ˈaʊ̯fɡəˌʁeːkt]Aufgeregtسرآسیمه
Surprised[y:bɐʁaʃt]Überraschtغافلگیر
Thrilled[bəgaɪ̯stɐt]Begeistertمشتاق
Delighted[ɛntt͡sʏkt]Entzücktخوشحال
Euphoric[ɔʏ̯fo:ʁɪʃ]Euphorischسرخوشی
Satisfied[tsu:fʁi:dən]Zufriedenراضی
Peaceful[fʁi:tlɪç]Friedlichصلح‌آمیز
Irritated[ge:nɛvt]Genervtاذیت‌شده
Angry[vy:tənt]Wütendخشمگین
Furious[ʁa:zənt]Rasendخشمگین
Jealous[ˈaɪ̯fɐˌzʏçtɪç]Eifersüchtigحسود
Desperate[fɛɐ̯ˈt͡svaɪ̯fl̩t]Verzweifeltمستاصل
Worried[bəˈzɔʁkt]Besorgtنگران
Scared[ˈɛŋstlɪç]Ängstlichترسناک
Terrified[fɛɐ̯ˈʔɛŋstɪçt]Verängstigtترسیده
Embarrassed[bəˈʃɛːmt]Beschämtشرمنده
Frustrated[fʁʊsˈtʁiːɐ̯t]Frustriertناامید
Lonely[ˈaɪ̯nzaːm]Einsamتنها
Cheerful[ˈfʁøːlɪç]Fröhlichبشاش
Grateful[ˈdaŋkbaːɐ̯]Dankbarسپاسگزار
Jubilant[jubiˈliːʁənt]Jubilierendشادی بخش
Jolly[fɛɐ̯ˈɡnyːkt]Vergnügtخنده‌دار
Serene[ˈhaɪ̯tɐ]Heiterروشن
توصیف احساسات به زبان آلمانی

صفت‌های مربوط به ویژگی‌های شخصیتی افراد

اکنون که تعدادی واژه آلمانی یاد گرفته‌اید، به نظرتان به رویای سفر به آلمان و صحبت همانند یک فرد بومی آلمانی نزدیک شده‌اید؟ همه افراد خاص هستند و شخصیت منحصر به فردی دارند اما وقتی به سفر می‌روید، قطعا متوجه می‌شوید که چگونه افراد از فرهنگ‌های خاص می‌توانند از جهات خاصی بسیار شبیه هم باشند. صفت‌های بی شماری برای توصیف ویژگی‌های شخصیتی افراد وجود دارد. در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.

معادل انگلیسیتلفظمعادل آلمانیصفت
Introverted[ˌɪntʁovɛʁˈtiːɐ̯t]Introvertiertدرونگرا
Extroverted[ˌɛkstʁovɛʁˈtiːɐ̯t]Extrovertiertبرون‌گرا
Intelligent[ɪntɛliˈɡɛnt]Intelligentهوشمند، باهوش
Smart[ʃlaʊ̯]Schlauباهوش
Determined[ɛntˈʃlɔsn̩]Entschlossenمصمم
Headstrong[ˈaɪ̯ɡn̩ˌzɪnɪç]Eigensinnigیک دنده
Honest[ˈeːɐ̯lɪç]Ehrlichصادق
Easy-going[ɛntˈʃpant]Entspanntسهل‌گیر
Responsible[fɛɐ̯ˈʔantvɔʁtlɪç]Verantwortlichمسئول
Determined[ˈtsiːlˌʃtʁeːbɪç],Zielstrebigمصمم
Compassionate[ˈmɪtˌfyːlənt]Mitfühlendدلسوز
Empathetic[ɛmˈpaːtɪʃ]Empathischهمدل
Friendly[ˈfʁɔɪ̯ntlɪç]Freundlichدوستانه
Kind[liːp]Liebمهربان
Shy[ˈʃʏçtɐn]Schüchternخجالتی
Lovely[ˈhɛʁt͡sɪç]Herzigدوست‌داشتنی
Loyal[loˈjaːl]Loyalوفادار
Courageous[ˈmuːtɪç]Mutigشجاع
Brave[ˈtapfɐ]Tapferشجاع
Respectful[ʁeˈspɛktˌfɔl]Respektvollمحترم
Social[zoˈtsiaːl]Sozialاجتماعی
Passionate[ˈlaɪ̯dn̩ʃaftlɪç]Leidenschaftlichپرشور
Amusing[amyˈzant]Amüsantسرگرم کننده
Funny[ˈlʊstɪç]Lustigبامزه
Quirky[ʃʁɛːk]Schrägعجیب و غریب
Neat[ɡəˈp͡fleːkt]Gepflegtمرتب
Messy[ˈʊnʔɔʁdn̩tlɪç]Unordentlichبی‌نظم
Chaotic[kaˈʔoːtɪʃ]Chaotischبی‌نظم
Humble[bəˈʃaɪ̯dn̩]Bescheidenفروتن
Skittish[ˈlaʊ̯nɪʃ]Launischخاص
Special[ʃpeˈt͡si̯ɛl]Speziellویژه
Unique[ˈaɪ̯nt͡sɪçˌʔaːɐ̯tɪç]Einzigartigمنحصر به‌فرد
صفت‌های مربوط به ویژگی‌های شخصیتی افراد

صفات مربوط به توصیف غذا و نوشیدنی در آلمانی

اگر موفق به بازدید از آلمان شدید، شاید بخواهید که درباره غذاهای خوشمزه آلمانی صحبت کنید و تنقلات و نوشیدنی‌های مورد علاقه خود را برای دیگران شرح دهید. بنابراین به برخی از این صفت‌های مرتبط با غذا و نوشیدنی در آلمانی نیز نیاز خواهید داشت.

معادل انگلیسیتلفظمعادل آلمانیصفت
Tasty[ˈlɛkɐ]Leckerخوش طعم
Delicious[ˈkœstlɪç]Köstlichلذیذ
Sour[ˈzaʊ̯ɐ]Sauerترش
Bitter[ˈbɪtɐ]Bitterتلخ
Sweet[ˈzyːslɪç]Süßشیرین
Sweetish[ˈzyːslɪç]Süßlichشیرین
Salty[ˈzaltsç]Salzigشور
Savoury[ˈhɛʁt͡shaft]Herzhaftخوش‌گوار
Fresh[fʁɪʃ]Frischتازه
Hot[haɪ̯s]Heißداغ
Spicy[ʃaʁf]Scharfتند
Cold[kalt]Kaltخنک
Light[laɪ̯çt]Leichtسبک
Aromatic[aʁoˈmaːtɪʃ]Aromatischمعطر
Nutty[nʊsɪç]Nussigپر از آجیل
Fruity[ˈfʁʊxtɪç]Fruchtigمیوه‌ای
Strong[ʃtaʁk]Starkقوی
Roasty[ʁøːstɪg]Röstigکبابی
Sharp[hɛʁp]Herbتیز
Earthy[ˈeːɐ̯dɪç]Erdigخاکی
Frothy[ˈʃaʊ̯mɪç]Schaumigکف‌دار
Grainy[ˈkœʁnɪç]Körnigدانه‌دار
Caramelly[kaʁaˈmɛlɪç]Karamelligکاراملی
Acidic[ˈzɔɪ̯ɐlɪç]Säuerlichاسیدی
Spoiled[fɛɐ̯ˈdɔʁbn̩]Verdorbenخراب
Moldy[ˈʃɪmlɪç]Schimmeligکپک‌زده
Vegetarian[veɡeˈtaːʁɪʃ]Vegetarischگیاه‌خواری
Vegan[veˈɡaːn]Veganوگان
Plant-based[pflantslɪç]Pflanzlichگیاهی
Dairy-free[mɪlçfʁaɪ̯]Milchfreiبدون لبنیات
Egg-free[aɪ̯fʁaɪ̯]Eifreiبدون تخم‌مرغ
Gluten-free[ɡluˈteːnˌfʁaɪ̯]Glutenfreiبدون گلوتن
Kosher[ˈkoːʃɐ]Koscherکوشر
Halal[haˈlaːl]Halalحلال
صفات مربوط به توصیف غذا و نوشیدنی در آلمانی

تشریح اشکال در آلمانی

ما اغلب خودمان را در حال توصیف شکل چیزی می‌بینیم که در حال مشاهده آنیم، از توپ فوتبال گرد گرفته تا پنجره باز.

معادل انگلیسیتلفظمعادل آلمانیمعادل فارسی
Round[ʁʊnt]Rundگرد
Flat[flax]Flachتخت
Angular[ˈɛkɪç]Eckigزاویه‌دار
Symmetrical[zʏˈmeːtʁɪʃ]Symmetrischمتقارن
Bent[ɡəˈboːɡn̩]Gebogenخم‌شده
Twisted[fɛɐ̯ˈdʁeːt]Verdrehtپیچ‌خورده
Open[ˈɔfn̩]Offenباز
Closed[ɡəˈʃlɔsn̩]Geschlossenبسته
Dull[ʃtʊmp͡f]Stumpfکدر
Sharp[ʃaʁf]Scharfتیز
Geometric[ɡeoˈmeːtʁɪʃ]Geometrischهندسی
Triangular[ˈdʁaɪ̯ʔɛkɪç]Dreieckigمثلثی
Spheric[ˈkuːɡl̩ˌfœʁmɪç]Kugelförmigکروی
Square[ˈfiːɐ̯ˌʔɛkɪç]Viereckigمربعی
Rectangular[ˈʁɛçtʔɛkɪç]Rechteckigمستطیلی
تشریح اشکال در آلمانی

سخن پایانی

در این مقاله به معرفی صفات آلمانی پرداختیم. توجه داشته باشید که زبان آلمانی و انگلیسی به نوعی پسرعمو هستند، پس تا حدودی بین واژگان آن‌ها شباهت وجود دارد (یکی از دلایل اصلی تفاوت این زبان‌ها، تاثیر فرانسوی بر انگلیسی است). بنابراین اگر به انگلیسی مسلطید، یادگیری آلمانی برای شما ساده‌تر می‌شود.

از ترجمه آلمانی و ترجمه فرانسوی گرفته تا ترجمه انگلیسی و ترجمه ۳۰+ زبان دیگر به فارسی، همه را از سایت ترجمه ترجمیک بخواهید. برای مشاهده هزینه و قیمت ترجمه کلیک کنید.

2 دیدگاه در «معرفی و ترجمه ۱۰۰+ صفت پرکاربرد در آلمانی»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.