حتما شما هم اصطلاح «راه رفتن روی لبه تیغ» را شنیدهاید، اما هنگامی که این اصطلاح را به کار میبریم، منظورمان چیست؟ مسلما منظورمان این نیست که فردی روی لبهای تیز و باریک مشغول راه رفتن هست! این اصطلاح هم همانند صدها اصطلاح دیگر، به جزئی جدانشدنی از زبان گفتاری و نوشتاری ما تبدیل شدهاند.
اصطلاح (Idiom) عبارتی است که معنای آن بلافاصله از تک تک کلمات تشکیلدهنده آن مشخص نیست. بلکه، معنا و مفهومی را منتقل میکند که فقط گویشوران بومی یک زبان آن را میفهمند. البته دامنه اصطلاحات هم متفاوت است. مثلا بعضی اصطلاحات، فقط برای زبان محاوره کاربرد دارند و جایی در نوشتارهای رسمی ندارند.
با اینحال، اصطلاحات علمی و آکادمیکی هم وجود دارند که در مقالات پژوهشی استفاده میشوند. تفاوتی ندارد که به ترجمه مقالات پرستاری و داروسازی پرداختهاید یا ترجمه متون اقتصادی و سیاسی، حتما با این اصطلاحات در مقالات انگلیسی برخورد کردهاید. در این مقاله وبلاگ ترجمیک سعی کردهایم که فهرستی از پرکاربردترین اصطلاحات آکادمیک انگلیسی را برای شما جمعآوری کنیم.
برای آشنایی با ۲۵+ اصطلاح انگلیسی پرکاربرد در ترجمه مقالات علمی در ادامه این مقاله سایت ترجمه تخصصی ترجمیک همراه ما باشید!
مطالب مرتبط:
۱۰+ نمونه پارافریز مقالات علمی و پایاننامه
در این مطلب خواهید خواند:
اصطلاحات پرکاربرد در ترجمه فارسی به انگلیسی مقالات آکادمیک
در ادامه این مقاله به تعدادی از پرکاربردترین اصطلاحات که در مقالات علمی با آنها مواجه میشوید، میپردازیم. این اصطلاحات در ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی کاربرد فراوانی دارند.
اصطلاح In the realm of
تعریف: در یک رشته یا حوزه تحصیلی خاص.
مثال:
In the realm of neuroscience, this study examines the effects of sleep deprivation on cognitive function
این مطالعه به بررسی تاثیرات محرومیت از خواب بر عملکرد شناختی در حوزه علوم اعصاب، میپردازد.
اصطلاح Lay the groundwork
تعریف: ایجاد مبانی و فراهم کردن مقدمات لازم برای یک تحقیق، نظریه یا پروژه علمی. مرور ادبیات تحقیق، ارائه چارچوب نظری، تدوین روششناسی یا حتی انجام مطالعات مقدماتی از جمله مواردی هستند که در این مرحله انجام میشوند.
مثال:
This paper lays the groundwork for future research by providing a comprehensive review of existing literature.
این مقاله با ارائه یک بررسی جامع از ادبیات موجود، زمینه را برای تحقیقات آینده فراهم میکند.
مطالب مرتبط:
بهترین ابزارهای هوش مصنوعی ترجمه مقاله
اصطلاح Bridge the gap
تعریف: برقراری ارتباط یا هماهنگ کردن تفاوتهای بین دو مفهوم یا ایده. در واقع، اصطلاحBridge the gap به فرآیندی اشاره میکند که اقداماتی برای برطرف کردن تفاوتها یا تضادهای بین دو مفهوم یا ایده یا برقراری ارتباط بین آن دو انجام شده است. این کار معمولاً شامل مراحل زیر است:
- پیدا کردن نقاط مشترک: شناسایی عناصر یا شباهتهایی که بین دو مفهوم موردنظر وجود دارد.
- درک تفاوتها: تشخیص و تحلیل بخشهایی که دو مفهوم موردنظر در آنها با هم تفاوت دارند.
- ایجاد یک ترکیب یا سازگاری: تنظیم یا ترکیب دو ایده به گونهای که تناقضها برطرف شوند و هر دو دیدگاه مورد احترام قرار گیرند.
- تسهیل ارتباط: اطمینان از اینکه این ارتباط یا هماهنگی برای دیگران واضح و معنادار باشد.
مثال:
This study aims to bridge the gap between theoretical models and practical applications in the field of artificial intelligence.
این مطالعه با هدف پر کردن شکاف بین مدلهای نظری و کاربردهای عملی در زمینه هوش مصنوعی انجام میشود.
اصطلاح Give rise to
تعریف: ایجاد یا شروع چیزی.
مثال:
The emergence of new technologies has given rise to innovative approaches in the field of renewable energy.
ظهور فناوریهای جدید باعث ایجاد رویکردهای نوآورانهای در زمینه انرژیهای تجدید پذیر شده است.
اصطلاح Shed light on
تعریف: ارائه توضیح برای درک بهتر یک موضوع خاص. اصطلاح Shed light on به معنای روشن کردن، شفافسازی یا توضیح دادن یک موضوع پیچیده یا مبهم است. در واقع هنگامی این اصطلاح را به کار میبریم که یافتهها و نتایج پژوهش موردنظر باعث فهم بهتر، رفع ابهام یا کشف جنبههای جدیدی از یک مسئله شده است.
مثال:
This research sheds light on the impact of social media usage on mental health among adolescents.
این پژوهش تاثیر استفاده از رسانههای اجتماعی بر سلامت روان نوجوانان را بررسی میکند (روشن میکند).
The study sheds light on the causes of climate change by analyzing historical temperature data.
این مطالعه با تجزیهوتحلیل دادههای تاریخی دما، علل تغییرات اقلیمی را روشن میکند.
مطالب مرتبط:
روشی ساده برای ترجمه مقاله با استفاده از عبارات پرکاربرد + لیستی از عبارات پرکاربرد
اصطلاح Navigate uncharted waters
تعریف: کاوش و جستوجو در قلمروها و زمینههای ناشناخته. در واقع وقتی پژوهشگری به تحقیق و پژوهش در زمینهای میپردازد که قبلا کارهای تحقیقاتی کمی در آن زمینه انجام شده است، از این اصطلاح استفاده میکنیم.
مثال:
This research navigates uncharted waters by investigating the ethical implications of gene-editing technology.
این تحقیق با بررسی پیامدهای اخلاقی فناوری ویرایش ژن، در قلمروهای ناشناخته پیش میرود.
With the emergence of quantum computing, researchers are navigating uncharted waters, with no clear guidelines or precedents to follow.
با ظهور محاسبات کوانتومی، محققان در حال حرکت در قلمروهای ناشناختهای هستند، بدون اینکه دستورالعملها یا پیشینهای برای دنبال کردن داشته باشند.
By exploring the effects of AI on human creativity, this study navigates uncharted waters in cognitive science.
با بررسی تأثیر هوش مصنوعی بر خلاقیت انسانی، این پژوهش به حوزهای ناشناخته در علوم شناختی قدم میگذارد.
اصطلاح Carve out a niche
تعریف: ایجاد یک حوزه تخصصی در یک زمینه وسیع. در واقع در پژوهشهای علمی، این اصطلاح زمانی به کار میرود که یک محقق یا گروه تحقیقاتی بر روی یک موضوع خاص و نسبتاً کمتر بررسیشده تمرکز کنند. سپس در طی پژوهشهای خود با ارائه دیدگاهها، روشها یا یافتههای جدید، جایگاه منحصربهفردی در آن حوزه علمی برای خود ایجاد کند.
مثال:
This study carves out a niche by examining the role of mindfulness practices in workplace productivity.
این مطالعه با بررسی نقش شیوههای ذهنآگاهی در بهرهوری محیط کار، جایگاهی ویژه برای خود ایجاد کرده است.
This research aims to carve out a niche in the study of renewable energy by focusing on innovative storage solutions.
این پژوهش قصد دارد با تمرکز بر راهکارهای نوین ذخیرهسازی، جایگاه ویژهای در مطالعات مربوط به انرژیهای تجدیدپذیر ایجاد کند.
به ترجمه مقالات تخصصی خود نیاز دارید؟ برای اخذ ویزای تحصیلی، به دنبال دارالترجمهای مطمئن میگردید؟ پس چرا از خدمات ترجمه فوری مقاله و مدارک ترجمیک استفاده نمیکنید؟ همین الان و با خیالی آسوده سفارش خود را به ترجمیک بسپارید!
اصطلاح Pave the way
تعریف: آمادهسازی یا تسهیل مسیر پیشرفت یا توسعه. هنگامی از این اصطلاح استفاده میشود که یک مطالعه، نظریه یا کشف علمی، زمینهساز تحقیقات آینده یا پیشرفتهای عملی در یک حوزه خاص شود. این مفهوم به «Lay the groundwork» شباهت زیادی دارد. با این حال، اصطلاح « Pave the way» بیشتر بر تأثیر یک اقدام در ایجاد فرصتهای جدید یا تسهیل پیشرفتهای بعدی تأکید دارد.
مثال:
This research paves the way for future advancements in cancer treatment through its investigation of targeted therapies.
این تحقیق راه را برای پیشرفتهای آینده درمان سرطان از طریق بررسی درمانهای هدفمند هموار میکند.
اصطلاح Break the mould
تعریف: به چالش کشیدن هنجارها یا قراردادهای تعیین شده.
مثال:
This research breaks the mold by proposing a new framework for understanding consumer behavior in the digital age.
این تحقیق با ارائه چارچوبی جدید برای درک رفتار مصرفکننده در عصر دیجیتال، قالبهای موجود را میشکند.
اصطلاح Build on solid foundations
تعریف: ایجاد یا توسعه یک مفهوم بر پایههای محکم و استوار.
از اصطلاح Build on solid foundations زمانی استفاده میکنیم که یک تحقیق یا نظریه جدید بر اساس شواهد قوی، مطالعات پیشین معتبر یا چارچوبهای نظری مستحکم شکل گرفته باشد. به عبارتی، این مفهوم به پژوهشهایی اشاره دارد که پیرامون مبانی علمی دقیق و پذیرفتهشده شکل گرفتهاند و از اعتبار بالایی برخوردارند.
مثال:
This paper builds on solid foundations by integrating economic theories with sociological perspectives to analyze income inequality.
این مقاله با ادغام نظریههای اقتصادی با دیدگاههای جامعهشناختی برای تحلیل نابرابری درآمد، بر پایههای محکمی استوار است.
This study builds on solid foundations by incorporating well-established theories in cognitive psychology.
این پژوهش با استفاده از نظریههای معتبر در روانشناسی شناختی، بر پایههای محکمی بنا شده است.
مطالب مرتبط:
۱۵+ نمونه پرامپت برای پژوهش و مقالهنویسی
اصطلاح Paint a comprehensive picture
تعریف: ارائه یک تصویر جامع و دقیق از یک موضوع، با در نظر گرفتن تمام جنبهها و جزئیات آن.
هنگامی که پژوهشی سعی دارد که دید کاملی از یک مسئله ارائه دهد، بهگونهای که تمام ابعاد، دادهها و عوامل مرتبط را پوشش دهد، از اصطلاح Paint a comprehensive picture استفاده میکنیم. چنین پژوهشی معمولاً شامل تحلیلهای جامع، مرور ادبیات گسترده و استفاده از رویکردهای چندجانبه برای درک بهتر یک پدیده است.
مثال:
Through extensive data analysis, this study paints a comprehensive picture of climate change impacts on coastal ecosystems.
این مطالعه از طریق تجزیه و تحلیل دادههای گسترده، تصویری جامع از تأثیرات تغییر آب و هوا بر اکوسیستمهای ساحلی ارائه می دهد.
اصطلاح Take center stage
تعریف: تصدی یک موقعیت برجسته یا تأثیرگذار (در مرکز توجه قرار گرفتن). این اصطلاح معمولاً در مورد مسائل نوظهور، نظریههای جدید یا کشفیات مهم به کار میرود که به سرعت در اولویت مطالعات قرار میگیرند. در واقع، اصطلاح Take center stage زمانی به کار برده میشود که یک نظریه، موضوع پژوهشی یا مسئله خاص، مورد توجه ویژه محققان قرار گرفته و نقش برجستهای در محافل علمی ایفا کند.
مثال:
This research takes center stage in the debate on renewable energy policies and their impact on economic growth.
این تحقیق در بحث سیاستهای انرژیهای تجدیدپذیر و تأثیر آن بر رشد اقتصادی در مرکز توجه قرار میگیرد.
In recent years, artificial intelligence has taken center stage in medical research.
در سالهای اخیر، هوش مصنوعی در پژوهشهای پزشکی به کانون توجه تبدیل شده است
اصطلاح Push the envelope
تعریف: فراتر رفتن از مرزها یا محدودیتهای مرسوم.
مثال:
This study pushes the envelope by exploring the potential of nanotechnology in drug delivery systems.
این مطالعه با بررسی پتانسیل نانوفناوری در سیستمهای انتقال دارو، مرزهای دانش را گسترش میدهد.
اصطلاح Set the stage
تعریف: ایجاد شرایط یا زمینه لازم برای وقوع چیزی.
مثال:
The introduction sets the stage for the subsequent analysis by providing an overview of the research problem and its significance.
مقدمه با ارائه یک نمای کلی از مسئله پژوهش و اهمیت آن، زمینه را برای تحلیل بعدی فراهم میکند.
اصطلاح Stand on the shoulders of giants
تعریف: بهرهگیری از دستاوردها و دانش پیشینیان برای پیشرفت و دستیابی به بینشهای جدید. در واقع در مقالات علمی، این عبارت نشان میدهد که مطالعه بر مبنای یافتههای دانشمندان و محققان پیشین بنا شده و از تحقیقات گذشته برای گسترش دانش موجود استفاده شده است.
این عبارت از سخن معروف ایزاک نیوتن گرفته شده است:
If I have seen further, it is by standing on the shoulders of giants.
اگر توانستهام دورتر را ببینم، به دلیل ایستادن بر شانههای غولها بوده است (یعنی دلیل پیشرفتهای من در علم، تکیه بر پژوهشهای پیشینیان بوده است).
مثال:
This research stands on the shoulders of giants by incorporating and expanding upon seminal works in the field.
این پژوهش با بهرهگیری از آثار بنیادی این حوزه و گسترش آنها بر دستاوردهای پیشین تکیه دارد.
با جدیدترین خدمات ترجمیک یعنی ترجمه مقاله با هوش مصنوعی آشنا هستید؟ در این خدمات، متون شما با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی بهینهشده، ترجمه و سپس توسط مترجم متخصص بازبینی و اصلاح میشود. پیشنهاد میکنیم که این خدمات را برای ترجمه متون عمومی خود امتحان کنید!
اصطلاح Plant the seeds
تعریف: آغاز کردن یا ایجاد زمینه برای رشد و پیشرفت یک ایده، تحقیق یا تغییر در آینده.
هنگامی که یک مطالعه یا نظریه، ایدههای اولیه و بنیادی را مطرح کند که میتوانند در آینده به تحقیقات گستردهتر، کشفیات جدید یا پیشرفتهای علمی منجر شوند، از اصطلاح Plant the seeds استفاده میکنیم. این مفهوم تقریبا مشابه «Lay the groundwork» است، اما بیشتر بر ایجاد چشمانداز بلندمدت و تأثیرات تدریجی یک پژوهش تأکید دارد.
مثال:
This study aims to plant the seeds for future research by identifying key research gaps in the field of cybersecurity.
این پژوهش با شناسایی شکافهای کلیدی در حوزه امنیت سایبری، زمینه را برای تحقیقات آینده فراهم میکند.
اصطلاح Hold the key
تعریف: ارائه راهحل یا پاسخی برای حل یک مشکل خاص.
مثال:
This research holds the key to understanding the genetic factors contributing to the onset of neurological disorders.
این پژوهش، کلید درک عوامل ژنتیکی موثر در شروع اختلالات عصبی را با خود به همراه آورده است.
مطالب مرتبط:
روشهای تایپ نیم فاصله در ورد Word و اکسل Excel
اصطلاح Add fuel to the fire
تعریف: تشدید مشکل یا دامن زدن به تعارضات موجود. اصطلاح Add fuel to the fire به مواردی اشاره دارد که یک مطالعه یا یافته علمی باعث ایجاد بحثهای جنجالی، افزایش اختلافنظرها یا تقویت یک مناقشه علمی شود.
مثال:
The controversial findings of this study added fuel to the fire in the ongoing debate surrounding the use of genetically modified organisms in agriculture.
یافتههای بحثبرانگیز این مطالعه به آتش بحثهای جاری پیرامون استفاده از محصولات اصلاحشده ژنتیکی در کشاورزی دامن زد.
اصطلاح Reap the benefits
تعریف: بهرهمند شدن از نتایج مثبت یک تلاش، سرمایهگذاری یا فعالیت خاص. این اصطلاح زمانی به کار میرود که یک مطالعه، فناوری یا نظریه جدید به نتایج ارزشمندی منجر شود و محققان، جامعه علمی یا حتی عموم مردم از آن بهرهمند شوند.
مثال:
By implementing sustainable farming practices, farmers can reap the benefits of increased crop yields and environmental conservation.
با اجرای شیوههای کشاورزی پایدار، کشاورزان می توانند از مزایای افزایش بهرهوری محصول و حفظ محیطزیست بهرهمند شوند.
After years of research and development, the pharmaceutical company is finally reaping the benefits of its new drug.
پس از سالها تحقیق و توسعه، شرکت داروسازی بالاخره از مزایای داروی جدید خود بهره میبرد.
اصطلاح Bring to Light
تعریف: آشکار کردن چیزی که قبلاً ناشناخته یا پنهان بوده است. در واقع هنگامی از این اصطلاح استفاده میکنیم که پژوهش مورد نظر، جنبههای جدیدی از یک موضوع را که قبلا از دیدگان پژوهشگران پنهان بوده است، آشکار کند.
مثال:
The study brings to light new data on the impact of air pollution on cognitive decline.
این مطالعه دادههای جدیدی را در مورد تأثیر آلودگی هوا بر زوال شناختی نشان میدهد.
اصطلاح Lead the Charge
تعریف: به دست گرفتن ابتکار یا رهبری. در واقع هنگامی که از این اصطلاح استفاده میکنیم، منظورمان پیشرو بودن، هدایت کردن یا پیش قدم شدن در یک فعالیت، پروژه یا مطالعه خاص است.
مثال:
This University leads the charge in advancing research on climate change mitigation strategies.
این دانشگاه مسئول پیشبرد تحقیقات در مورد استراتژیهای کاهش تغییرات آب و هوایی است.
اصطلاح Move the Needle
تعریف: تأثیر قابلتوجه یا تفاوت محسوس در یک زمینه خاص.
مثال:
This discovery moves the needle on our understanding of neural networks and their application in artificial intelligence.
این کشف به درک ما از شبکههای عصبی و کاربرد آنها در هوش مصنوعی کمک میکند.
اصطلاح At the Forefront
تعریف: قرار گرفتن در موقعیت پیشرو (خط مقدم) یا برجسته.
مثال:
The institution is at the forefront of cancer research, driving innovation in immunotherapy treatments.
این موسسه در خط مقدم تحقیقات سرطان قرار دارد و باعث ایجاد نوآوری در درمانهای ایمونوتراپی می شود.
اصطلاح Set in Motion
تعریف: شروع یا راهاندازی یک فرآیند.
مثال:
The grant funding set in motion a series of experiments aimed at finding new antibiotics
تامین بودجه از طریق گرنت، مجموعهای از آزمایشها را برای یافتن آنتیبیوتیکهای جدید آغاز کرد.
اصطلاح Take the Lead
تعریف: هنگامی از این اصطلاح استفاده میکنیم که پژوهشگران مطالعه موردنظر، ابتکار عمل را در دست گرفته یا به صورت پیشگامانه در زمینهای جلو میروند.
مثال:
This paper takes the lead in addressing the ethical concerns surrounding artificial intelligence.
این مقاله در پرداختن به نگرانیهای اخلاقی پیرامون هوش مصنوعی پیشرو است.
مطالب مرتبط:
راهنمای جامع کاربرد علائم نگارشی در انگلیسی
اصطلاح Cast a Wide Net
تعریف: گسترش دامنه جستوجو، بررسی گسترده یا پوشش دادن طیف وسیعی از موضوعات یا منابع. این اصطلاح از ماهیگیری گرفته شده است و به معنای پهن کردن تور ماهیگیری در یک منطقه وسیع برای صید بیشتر ماهی است.
مثال:
The researchers cast a wide net, surveying participants from multiple demographic groups to ensure a diverse dataset.
محققان شبکه گستردهای را برای بررسی شرکتکنندگان از گروههای جمعیتی چندگانه برای اطمینان از به دست آوردن مجموعه دادههای متنوع ایجاد کردند.
اصطلاح Turn the Tide
تعریف: معکوس کردن جهت رویدادها، معمولاً از منفی به مثبت. این عبارت از دریانوردی گرفته شده و به معنای تغییر جهت باد یا جریان آب به گونهای است که کشتی بتواند به مقصد خود برسد. برای ترجمه انگلیسی این عبارت میتوانید از عبارات اوضاع را دگرگون کردن، جریان را برگرداندن، تغییر رویه دادن و رویه را عوض کردن هم استفاده کنید.
هنگامی که از اصطلاح Turn the Tide در مقالات پژوهشی استفاده میکنیم، معمولا منظورمان یکی از این سه حالت است:
- تغییر جهت تحقیقات: زمانی که یک تحقیق جدید، دیدگاههای قبلی را به چالش کشیده و مسیر تحقیقات را تغییر دهد.
- تغییر رویکرد: زمانی که یک رویکرد جدید، مشکلات موجود در یک حوزه را حل کرده و به بهبود شرایط کمک کند.
- تغییر چارچب فکری (پارادایم): زمانی که یک نظریه یا ایده جدید، به طور کامل درک ما از یک پدیده را تغییر دهد.
مثال:
New conservation efforts have turned the tide in protecting endangered species.
تلاشهای جدید حفاظتی، روند حفاظت از گونههای در معرض خطر را تغییر دادهاند.
اصطلاح Walk a Fine Line
تعریف: حرکت با دقت بین دو عامل یا موقعیت متضاد. در واقع، اصطلاح Walk a Fine Line معادل اصطلاح روی لبه تیغ راه رفتن خودمان در فارسی است. این عبارت نشان میدهد که فردی در شرایطی قرار دارد که باید با دقت بسیار زیادی عمل کند تا از یک طرف به هدف خود برسد و از طرف دیگر از خط قرمزها عبور نکند.
در متون آکادمیک، در این مواقع از این اصطلاح استفاده میکنیم:
- تعادل بین دو دیدگاه متضاد: هنگامی یک پژوهشگر باید بین دو نظریه یا رویکرد متضاد، تعادل برقرار کند و بدون جانبداری از نظریهای خاص، به نتیجهگیری برسد.
- تعادل بین کلیات و جزئیات: در این حالت، پژوهشگر باید بتواند بین بررسی کلی یک موضوع و پرداختن به جزئیات آن تعادل برقرار کند.
- تعادل بین مفاهیم نظری و عملی: در بسیاری از رشتههای علمی، پژوهشگران باید بتوانند بین نظریههای انتزاعی و کاربرد عملی آنها تعادل برقرار کنند.
مثال:
The study walks a fine line between supporting technological advancement and addressing its ethical implications.
این مطالعه در مرز باریکی بین حمایت از پیشرفت تکنولوژی و رسیدگی به پیامدهای اخلاقی آن حرکت میکند.
مثالی از استفاده از اصطلاحات در یک زمینه رسمی
This study lays the groundwork for further research into sustainable energy solutions, carving out a niche by exploring innovative methods for energy storage. By doing so, it pushes the envelope in addressing the global energy crisis. These findings not only unveil the mysteries of energy conservation but also pave the way for future innovations in the field. As researchers stand on the shoulders of giants, building on the foundational work of pioneers in renewable energy, this paper raises the bar for future research and policy developments.
این مطالعه پایهای برای تحقیقات بیشتر در زمینه راهحلهای انرژی پایدار فراهم میکند و با بررسی روشهای نوآورانه برای ذخیرهسازی انرژی، جایگاه ویژهای برای خود ایجاد میکند. همچنین با این کار، مرزهای مقابله با بحران جهانی انرژی را گسترش میدهد. یافتههای این پژوهش نه تنها رازهای صرفهجویی انرژی را آشکار میکند، بلکه راه را برای نوآوریهای آینده در این زمینه هموار میسازد. محققان با استفاده از دانش و دستاوردهای بزرگان و پیشگامان در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر، که پایههای اولیه این حوزه را بنا نهادهاند، کار خود را پیش میبرند. این مقاله با انجام این کار، استانداردها و انتظارات را برای تحقیقات آینده و توسعه سیاستهای مرتبط بالاتر میبرد (به عبارت دیگر، این پژوهش نه تنها از دستاوردهای گذشته بهره میگیرد، بلکه معیارهای جدیدی برای پیشرفتهای آینده تعیین میکند).
سخن پایانی
استفاده از اصطلاحات نشاندهنده دانش زبانی شما است و باعث میشود که متن شما از سایر متون متمایز شود. با اینحال، اصطلاحات زبانی را همچون نمک غذا در نظر گیرید. همانگونه که استفاده زیاد از نمک، غذا را شور میکند، استفاده بیش از حد از این اصطلاحات هم از رسمیت و دقت نوشتار کم میکند.
همچنین در ترجمه فارسی به انگلیسی مقالات، از اصطلاحاتی استفاده کنید که مطمئن هستید که در مجامع علمی بینالمللی پذیرفتهشده هستند. از به کار بردن مواردی که در مناطق محدودی مورد استفاده قرار میگیرند، خودداری کنید. همچنین اصطلاحاتی را انتخاب کنید که رسمی، دقیق و متناسب با لحن مقاله تحقیقاتی شما باشند. با رعایت این نکات، مقاله شما علاوه بر جالب بودن، مبتنی بر اصول نگارش آکادمیک هم خواهد بود.
اگر اصطلاحات علمی و آکادمیک دیگری را میشناسید که در این مقاله آورده نشده است، آنها را با ما در میان بگذارید تا به این مقاله اضافه کنیم.
به ویرایش نیتیو انگلیسی مقالات علمی خود نیاز دارید؟ بهترین گزینه برای شما، خدمات ترجمیک است. بهترین کیفیت خدمات را با مناسبترین هزینه از ترجمیک بخواهید!