به نظر شما ترجمه فارسی به انگلیسی سختتر است یا انگلیسی به فارسی؟ بسیاری از مترجمان در پاسخ به این سوال، ترجمه فارسی به انگلیسی را انتخاب میکنند. چون در این حالت، علاوه بر اینکه مترجم باید شناخت دقیقی از واژگان و اصطلاحات فارسی (به همراه معنی ظاهری و باطنی) داشته باشد، باید بتواند که معادل انگلیسی مناسبی را هم برای هر واژه انتخاب کند.
مثلا وقتی منظورمان شفا یافتن است، باید Heal را انتخاب کنیم یا Treat؟ یا مثلا برای اینکه دو یا چند فرد یا شی را با هم مقایسه کنیم، Among بهتر است یا Between؟ ما در مقالات پیشین وبلاگ ترجمیک به بررسی تفاوتهای کلمات انگلیسی با هم که در ظاهر معنی مشابهی دارند، پرداختهایم.
در این مطلب سایت ترجمه مقاله ترجمیک نیز به سراغ یکی دیگر از این موضوعات رفتهایم، یعنی تفاوت Plan و Schedule. در این مقاله بررسی میکنیم که چه زمانی برای ترجمه برنامهریزی و زمانبندی باید از Plan استفاده کنیم و چه زمانی باید از Schedule استفاده کنیم.
برای آشنایی با تفاوتهای Plan و Schedule در ادامه این مقاله سایت ترجمه تخصصی ترجمیک همراه ما باشید!
مطالب مرتبط:
بررسی تفاوتهای Among و Between در ترجمه
در این مطلب خواهید خواند:
بهترین انتخاب برای ترجمه فارسی به انگلیسی «برنامهریزی»
برای اینکه به برنامهریزی برای انجام کارها در ترجمه فارسی به انگلیسی اشاره کنیم، کدام واژه را باید به کار بریم؟ در واقع، هر دو واژهی «Plan» و «Schedule» به تنظیم و برنامهریزی برای انجام کارها مربوط میشوند اما تفاوت مهمی میان آنها وجود دارد.

واژه «Plan» (برنامهریزی) جامعتر است و به جزئیات جنبههای مختلف یک رویداد یا اقدام میپردازد. در حالیکه «Schedule» (زمانبندی) تنها به زمان وقوع رویدادها توجه دارد. برای اینکه با تفاوت این دو در ترجمه بهتر آشنا شوید، ابتدا معانی هر یک را با ذکر مثال بررسی میکنیم سپس باری دیگر تفاوت این دو را هم بررسی میکنیم. پس برای آشنایی با معادل مناسب این واژه در انگلیسی همراه ما باشید.
بررسی معانی واژه Plan
در زبان انگلیسی، واژهی«Plan» یکی از واژگان پرکاربرد و مهم است که در موقعیتهای مختلف، معنا و کاربردهای گوناگونی هم دارد. این واژه هم در گفتوگوی روزمره و هم در متون رسمی و فنی به کار میرود. در ادامه دو معنی مهم این واژه را که به معنی برنامهریزی هستند، بررسی میکنیم.
مطالب مرتبط:
بررسی تفاوت law و rule در ترجمه متون
Plan به معنای برنامه یا قصد
یکی از رایجترین معانی واژه «Plan» اشاره به قصد یا نیت انجام کاری در آینده دارد. در این کاربرد، «Plan» به آنچه که فرد تصمیم گرفته در آینده انجام دهد، اشاره دارد، بدون اینکه لزوماً به جزئیات اجرایی آن پرداخته باشد. به عنوان مثال:
His plan is to get a degree in economics and then work abroad for a year.
برنامهاش این است که مدرک اقتصاد بگیرد و سپس یک سال در خارج از کشور کار کند.
در این معنا، واژهی «Plan» معمولاً به صورت جمع نیز به کار میرود، مانند:
Do you have any plans for the weekend?
برنامهای برای آخر هفته داری؟
همچنین در انگلیسی بریتانیایی، عبارتthe best plan به معنای «بهترین کار» یا «عاقلانهترین تصمیم» نیز است:
Your best plan would be to take a taxi.
بهترین کار برایت این است که تاکسی بگیری.
plan به معنی روش یا طرح عملیاتی
معنای مهم دیگر «Plan» به مجموعهای از اقدامات هدفمند و سازمانیافته برای رسیدن به یک هدف خاص در آینده اشاره دارد. در این معنا، واژهی «Plan» معمولاً با دقت و تفکر تنظیم شده و شامل جزئیاتی مانند مراحل اجرا، زمانبندی و منابع لازم است.

مثال:
The chairman outlined the company’s plans for achieving a 10% growth in sales.
رئیس هیئتمدیره طرحهای شرکت برای دستیابی به رشد ۱۰ درصدی در فروش را تشریح کرد.
این نوع از «Plan» معمولاً همراه با افعال مانندDevelop, Make, Outline وImplement به کار میرود.
البته واژه Plan معانی دیگری چون «نقشه شهری یا خیابانی» و «نقشه فنی یا طراحی» هم دارد که چون به بحث ما در این مقاله مرتبط نیست، به آنها نپرداختهایم.
ترجمه واژه Plan در ترکیب با افعال و قیود
در ادامه این موضوع را بررسی کردهایم که هنگامی که Plan با سایر افعال و قیود ترکیب شود، چگونه ترجمه میشود.
ترکیب |
مثال انگلیسی |
ترجمه مثال |
have plans (برنامه داشتن) |
I have no plans to retire yet |
من هنوز هیچ برنامهای برای بازنشستگی ندارم. |
change your plans (تغییر دادن برنامهها) |
We had to change our plans at the last minute. |
مجبور شدیم در آخرین لحظه برنامههایمان را تغییر دهیم. |
abandon/give up your plans (کنار گذاشتن برنامهها) |
The city authorities have abandoned their plans to host the Super Bowl. |
مقامات شهری برنامههایشان برای میزبانی سوپربول را کنار گذاشتهاند. |
cancel your plans (لغو کردن برنامهها) |
The weather got worse, and we had to cancel our plans to have the party outdoors. |
هوا بدتر شد و مجبور شدیم برنامهی مهمانی در فضای باز را لغو کنیم. |
shelve a plan (به تعویق انداختن یا کنار گذاشتن موقتی یک برنامه) |
The plan had to be shelved because of lack of money. |
به دلیل کمبود منابع مالی، برنامه فعلاً کنار گذاشته شد. |
a change of plan (تغییر در برنامه) |
The day before my flight, my boss phoned and said there’d been a change of plan. |
یک روز قبل از پروازم، رئیس با من تماس گرفت و گفت تغییری در برنامه پیش آمده است. |
somebody’s immediate plans (برنامههای فوری یا نزدیک) |
So what are your immediate plans after graduation? |
برنامههای فوریات بعد از فارغالتحصیلی چیست؟ |
have a plan (طرح داشتن) |
Don’t worry – I have a plan. |
نگران نباش، من یک طرح دارم. |
make plans (برنامهریزی کردن) |
Mary has been busy making plans for her wedding. |
مری مشغول برنامهریزی برای مراسم عروسیاش بوده است. |
come up with a plan (پیدا کردن یا ارائه دادن یک طرح) |
The chairman must come up with a plan to get the club back on its feet. |
رئیس باید طرحی ارائه دهد تا باشگاه را دوباره سر پا کند. |
devise/formulate/draw up a plan (طراحی و تدوین یک برنامهی دقیق) |
The company has already drawn up plans to develop the site. |
شرکت قبلاً طرحهایی برای توسعهی سایت تهیه کرده است. |
keep to/stick to a plan (پایبند بودن به برنامه) |
We’re sticking to our original plan. |
ما به برنامهی اصلیمان پایبند ماندهایم. |
abandon/scrap a plan (کنار گذاشتن یا لغو دائمی یک برنامه) |
The plan was scrapped because it was too expensive. |
این طرح به دلیل پرهزینه بودن کنار گذاشته شد. |
outline a plan (ترسیم کلی یک طرح) |
They listened as he outlined his plan. |
آنها گوش دادند در حالی که او طرحش را بهطور کلی توضیح میداد. |
بررسی معانی واژه Schedule
واژه «Schedule» یکی از دیگر از واژگان پرکاربردی است که برای اشاره به برنامهریزی به کار برده میشود. در واقع واژه «Schedule» هم بهعنوان اسم و هم بهعنوان فعل، بیشتر به برنامهریزی، زمانبندی و مدیریت اشاره میکند. همچنین بسته به زمینه کاربرد، به معنی جدول زمانی، برنامه فعالیتها، فهرست رسمی یا زمانبندی اتفاقات هم اشاره میکند.
در ادامه حالتهای مختلف این واژه را بررسی میکنیم.
مطالب مرتبط:
Un یا Dis؟ بررسی کاربرد این پیشوندها در ترجمه انگلیسی
Schedule برای اشاره به فهرستی از فعالیتهای برنامهریزیشده (معنی اصلی و عمومی)
در معنای پایه، «Schedule» به فهرستی از فعالیتهای برنامهریزیشده اشاره دارد که در آن، زمان یا تاریخ انجام هر فعالیت مشخص شده است. برای مثال، عباراتی مانند «Production Schedule» (برنامهی تولید) یا «Tight Schedule» (برنامهی فشرده) نشان میدهند که چه کارهایی باید در چه زمانهایی انجام شوند.
این نوع کاربرد در زندگی روزمره، محیطهای کاری، مدرسه و دانشگاه رایج است. برای نمونه، جمله «Everything went according to schedule» به این معناست که همه چیز طبق برنامه پیش رفت.

Schedule به معنی برنامههای زمانی حملونقل عمومی یا کلاسها
در آمریکای شمالی،«Schedule» به برنامههای زمانی حملونقل عمومی یا کلاسها نیز اطلاق میشود؛ چیزی که در بریتانیای کبیر با واژهٔ «Timetable» شناخته میشود. برای مثال،«Bus Schedule» به جدول زمانبندی حرکت اتوبوسها اشاره دارد. همینطور، در برنامهریزی کنفرانسها، کلاسهای دانشگاهی یا پخش برنامههای تلویزیونی هم از این واژه استفاده میشود؛ مانند «a schedule of talks» یا «television schedule».
مطالب مرتبط:
بررسی تفاوتهای forest،woods و jungle در ترجمه فارسی به انگلیسی
Schedule برای اشاره به فهرست رسمی اقلام یا هزینهها (کاربرد رسمی و حقوقی)
در زبان رسمی یا تخصصی، بهویژه در زمینههای حقوقی، مالی یا بیمه، واژه «Schedule»ممکن است که به فهرست رسمی اقلام یا هزینهها اشاره داشته باشد. در این کاربرد، «Schedule» جنبهی مستند و قانونی دارد.
مثال |
ترجمه انگلیسی به فارسی |
a schedule of business expenses |
لیستی از هزینههای تجاری |
insurance schedule |
فهرستی از اقلام تحت پوشش بیمه |
to schedule به معنای برنامهریزی کردن برای یک زمان مشخص
«Schedule» علاوه بر اسم، بهعنوان فعل نیز به کار میرود و به معنای «برنامهریزی کردن برای یک زمان مشخص» است. برای مثال، جمله «The meeting is scheduled for tomorrow afternoon» یعنی جلسه برای بعدازظهر فردا زمانبندی شده است. همچنین، در فرم مجهول و با مصدر نیز به کار میرود، مانند «The flight is scheduled to arrive at 8:45».
بررسی اصطلاحات رایج درباره Schedule
اصطلاحات زیادی وجود دارند که واژه «Schedule» در آنها به کار میرود و برای درک بهتر مفهوم زمانبندی اهمیت دارند. در ادامه تعدادی از این اصطلاحات را برای شما بیان میکنیم.
اصطلاح انگلیسی |
ترجمه انگلیسی به فارسی |
ahead of schedule |
زودتر از موعد مقرر |
on schedule |
دقیقا طبق زمانبندی |
behind schedule |
عقبافتاده از برنامه |
according to schedule |
طبق برنامهی تعیینشده |
مطالب مرتبط:
بررسی تفاوت Heal، Remedy، Treat و Cure
چه زمانی از Plan استفاده کنیم و چه زمانی از Schedule؟
«Plan» به فرآیند تفکر آیندهنگرانه و طراحی یک استراتژی یا مسیر مشخص برای دستیابی به هدف یا مقصود خاص اشاره دارد. این واژه شامل در نظر گرفتن عوامل مختلف، تصمیمگیری و تعیین اولویتها میشود تا مشخص شود چه کاری، چگونه و چه زمانی باید انجام شود.
در مقابل،«schedule» تنها به اختصاص زمان خاصی برای رویدادها، فعالیتها یا قرار ملاقاتها مربوط میشود. در واقع، زمانبندی (Schedule) نوعی تنظیم خاص و دقیق از وظایف یا فعالیتها در چارچوب زمانی مشخص است که تمرکز آن بر تخصیص زمان و تعیین زمان شروع، پایان یا مدت زمان انجام هر کار یا رویداد است.
به بیان دیگر،«Plan» به این موضوع میپردازد که چه کاری، چگونه و چه زمانی انجام شود اما «Schedule» تنها برای پاسخ به سوال چه زمانی استفاده میشود. برای درک بهتر این تفاوت به این مثال توجه کنید:
I have a plan to write a book.
من برنامهای برای نوشتن یک کتاب دارم. (یعنی اینکه قصد دارم بنویسم، ممکن است که طرح کلی یا ایدههایی هم داشته باشم.)
I’ve scheduled time to write every morning from 7 to 9.
من هر روز صبح از ساعت ۷ تا ۹ را برای نوشتن برنامهریزی کردهام. (یعنی زمان مشخصی را در تقویم خود به این کار اختصاص دادهام.)
مثالهایی از کاربرد Plan و Schedule و دلیل انتخاب آنها
در ادامه چند مثال برای شما قرار دادهایم تا تفاوت بین این دو واژه را بهتر درک کنید.
مثال |
ترجمه انگلیسی به فارسی |
دلیل انتخاب |
I am planning to start my own business within the next two years |
من برنامهریزی کردهام که ظرف دو سال آینده کسبوکار خودم را راهاندازی کنم. |
در این جمله، برنامهریزی جنبههای مختلف مانند منابع، زمان، مراحل اجرا و غیره را در بر میگیرد. پس Plan گزینه بهتری است. |
The project manager planned the execution of the project, outlining the tasks, assigning responsibilities, and setting deadlines |
مدیر پروژه برای اجرای پروژه برنامهریزی کرد، وظایف را مشخص کرد، مسئولیتها را تخصیص داد و ضربالاجلهایی تعیین نمود. |
این مثال نشان میدهد که برنامهریزی (planning) شامل نظمبخشی کلی و جامع است. پس دلیل انتخاب این واژه نیز طبق گفتههای پیشینمان کاملا مشخص است. |
She scheduled a doctor’s appointment for next Tuesday at 2 p.m |
او یک وقت ملاقات پزشکی برای سهشنبه آینده ساعت ۲ بعدازظهر تعیین کرد. |
در اینجا فقط زمان مشخص شده و به جزئیات دیگر اشارهای نشده است. پس در اینجا باید از Schedule استفاده کنیم. |
I have scheduled a meeting with my team to discuss the progress of the project |
من یک جلسه با تیمم برای بررسی پیشرفت پروژه زمانبندی کردهام. |
در این جمله نیز تنها زمان برگزاری جلسه مشخص شده است، نه نحوه یا محتوای جلسه. پس بهتر است که از Schedule استفاده کنیم. |
سخن پایانی
اگر در ترجمه از فارسی به انگلیسی، تنها به زمان دقیق انجام یک فعالیت (مانند ساعت یا تاریخ مشخص) اشاره شده باشد، واژهی Schedule انتخاب مناسبی است. در مقابل، اگر مفهوم برنامهریزی کلی، هدفگذاری یا طرح اقدامات مطرح باشد، چه بسیار کلی و چه بسیار جزئی، واژهی Plan معادل بهتری خواهد بود.
در برخی موارد، هر دو مفهوم Plan و Schedule میتوانند همزمان در یک متن وجود داشته باشند، مثلاً: Project Plan و Project Schedule. همچنین در ترجمه متون تخصصی، توجه به زمینه بسیار مهم است. گاهی اگر به زمان انجام کار اشاره شده باشد ولی تمرکز اصلی روی طرح کلی باشد، ممکن است که Plan معادل مناسبتری به شمار بیاید.
ترجمه مقاله خود را تهیه کردهاید ولی از درستی اصطلاحات و عباراتی که به کار بردهاید، مطمئن نیستید؟ میترسید که مقاله شما به دلیل اشتباهات نگارشی و ویرایشی رد شود؟ پس چرا از خدمات ویرایش نیتیو و ویرایش تخصصی ترجمیک استفاده نمیکنید. در اینحالت، علاوه بر اینکه کلیه ایرادات نگارشی و ویرایشی مقاله شما رفع میشود، گواهی معتبری هم برای شما صادر میشود که برای مجلات بینالمللی معتبر به شمار میآید.