برای اینکه متن ترجمهشده، طبیعیتر به نظر برسد و در زبان مقصد، ملموستر باشد، تعدیلهای معنایی و دستوری باید در متن صورت گیرد (منافی، ۱۳۸۴).
دکتر منافی معتقد است که دو شیوهی تعدیل معنایی، افزایش (بسط) و کاهش (تجمیع)، راهکارهای ترجمهی متون ادبی هستند. نایدا و تیبر (۱۹۶۹)، افزایش (expansion) را توزیع مؤلفهها بر تعداد مختلفی از واژگان مینامد و کاهش (reduction) را جمعکردن مؤلفههای متعدد معنایی در یک عبارت یا اصطلاح واحد میداند (منافی، ۱۳۹۰).
به عقیدهی منافی، نوع اول تعدیل معنایی، یعنی بسط معنی، کاربرد بیشتری در بین مترجمان دارد. به این ترتیب ترجمه، واضح تر، صریحتر و مفصلتر از متن اصلی میشود. به شعر زیر که نمونهای از بسط معنی در آن صورت گرفته، توجه کنید:
زبان آمد از بهر شکر و سپاس به غیبت نگرداندش حقشناس
The tongue was given for gratitude and thanks:
The man who knows what’s due will wield it not for slander
برای تعدیل معنایی کاهش میتوان عبارت «برادران و خواهران» را مثال زد که به واژهی تکی “siblings” ترجمه میشود. و یا:
دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
My heart is out of control! Help me out, Sages!
Alas! My secret love’ll be told through ages.
گاهی مترجم ملزم به رعایت برخی از تعدیلهای دستوری در ترجمه میشود تا متن ترجمهشده با متن اصلی مطابقت بیشتری داشته باشد. برخی از تعدیلهای دستوری از این قبیل هستند:
۱/ معلوم بهجای مجهول یا برعکس
زبان آمد از بهر شکر و سپاس به غیبت نگرداندش حقشناس
The tongue was given for gratitude and thanks:
The man who knows what’s due will wield it not for slander.
۲/ تغییر زمان فعل
ببین تا یک انگشت از چند بند به صنع الهی بههم درفکند
See how one finger from so many joints,
With craftsmanship divine, He casts together.
۳/ مفرد بهجای جمع یا برعکس
گر امروز گفتار ما نشنوی مبادا که فردا پشیمان شوی
If, to-day, thou hearst not my word,
God forbid! That, to-morrow, thou shouldst be ashamed
۴/ اسم بهجای فعل یا برعکس
هر نفسی که فرو میرود ممدّ حیات است و چون برمیآید مفرّح ذات.
Every inhalation of the breath prolongs life and every expiration of it gladdens our nature.
۵/ اسم بهجای ضمیر یا برعکس
ما همه خدا پرستیم و به خدا توکل میکنیم.
We all worship God, and in Him we trust.
در ترجمهی شعر باید این نکته را به یاد داشته باشیم که روش ترجمهی «شعر به نثر» متداولترین است. این نوع ترجمه، زبانی دقیق دارد که به متن اصلی بسیار نزدیک است. در این شیوه، چنین حسی در خواننده ایجاد میشود که آنچه میخواند، نه نثر است و نه نظم؛ ولی از ویژگیهای هر دو نیز برخوردار است. برخی از این ویژگیها استفاده از کلمات آهنگین دارای بار احساسی، تغییرات جزئی و پذیرفتنی در جای ارکان جمله و استفاده از حداقل کلمات برای ایجاد ربط و انسجام است (خزاعیفر، ۱۳۸۵).
منابع:
خزاعی فر، علی. (۱۳۸۵). ترجمه متون ادبی. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).
منافی اناری، سالار. (۱۳۸۴). بررسی ترجمه انگلیسی متون ادبی و اسلامی (۲). تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).
منافی اناری، سالار. افزایش، کاهش و تطابق در ترجمه های انگلیسی اشعار حافظ، فصلنامه مطالعات ترجمه، سال نهم، شماره سی و پنجم (پاییز، ۱۳۹۰)، صص. ۸۷-۱۰۰٫