یک مترجم موفق در یک روز کاری خود چه کارهایی انجام می‌دهد؟

یک روز از زندگی یک مترجم فریلنسر

بعضی فکر می‌کنند که مترجمان صرفا متن را با ماشین‌های ترجمه و هوش مصنوعی ترجمه می‌کنند و سپس خود آن را ویرایش می‌کنند. بعضی دیگر نیز تصورشان از ترجمه صرفا به مواردی چون ترجمه همزمان محدود می‌شود. بعضی نیز کلا تصور خاصی درباره ترجمه ندارند. در واقعیت ترجمه ابعاد گسترده‌ای دارد.

بر خلاف دیدگاه رایج، مترجم بودن می تواند بسیار چالش برانگیز باشد. کار یک مترجم صرفا به برگرداندن تعدادی کلمه از زبانی به زبان دیگر محدود نمی‌شود. در واقع ترجمه حرفه‌ای مستلزم ظرافت یک مجسمه‌ساز، حساسیت یک موسیقیدان، استعداد یک تحلیلگر و درک و دانش گسترده یک زبان‌شناس است.

هنر و دانش مترجم بر کیفیت ترجمه تاثیر می‌گذارد. کیفیت ترجمه هم تعیین‌کننده این است که شما با متن مورد نظر ارتباط برقرار می‌کنید یا خیر! به صورت کلی معمولا ترجمه را به دو دسته ترجمه متن و ترجمه همزمان تقسیم می‌کنند. ترجمه متن خود به دسته‌هایی چون ترجمه غیررسمی هم‌چون ترجمه مقاله و کتاب و ترجمه رسمی هم‌چون ترجمه مدارک تقسیم می‌شود.

اگر به دنبال آگهی‌های استخدام مترجم دورکاری هستید یا حضوری، شاید درباره زندگی روزمره مترجمان کنجکاو باشید. در ادامه به جمع‌آوری تعدادی مطلب درباره زندگی روزمره مترجمان پرداخته‌ایم. پس برای آشنایی با زندگی روزمره مترجمان همراه ما باشید!

مطالب مرتبط:

۲۰+ وب‌سایت کاربردی برای مترجمان

تجربیات یک مترجم فریلنسر موفق

این مطلب از مقاله سایت phrase ترجمه شده است. این مقاله درباره برنامه روزانه یک مترجم فریلنسر با چند سال سابقه شغلی است.

کار ترجمه من خیلی زود شروع شد؛ زمانی که ۱۵ ساله بودم. خوش‌بختانه شرایط به من این امکان را داد که در زمان زودتری این حرفه را تجربه کنم. این باعث شد که من به حرفه‌ام علاقه‌مند شوم. در ادامه، من تجربیات خودم را در این‌باره در اختیار شما قرار می‌دهم.

ابتدای فعالیت در زمینه ترجمه

وقتی به عنوان مترجم آزاد (فریلنسر) وارد مسیر شدم، زمان‌هایی که برای کارهای خاص در نظر گرفته شده بودم، کاملاً متفاوت بود. من حدود ۴۰ درصد از وقتم را صرف جست و جو و جذب مشتریان جدید و ادامه دادن همکاری با مشتریان فعلی کردم. من در چند آژانس ثبت نام کردم. اما برای یافتن مشتری‌های جدید از این آژانس‌ها خیلی عجله نداشتم. من ترجیح می‌دهم که به صورت مستقیم با مشتریان جدید در ارتباط باشم.

مجموعه مشتریان من به طور پیوسته در حال رشد بود و تجربه من از سطح متوسط ​​به بسیار تخصصی تبدیل شد. من در طول سال‌های تحصیل در دانشگاه و بعداً در صنایع مختلف ترجمه مانند ترجمه تخصصی مقالات کار کردم، بنابراین روی چند موضوع تسلط خوبی داشتم. هم‌چنین مزیت دیگر این بود که می‌توانم خدمات ترجمه را برای چهار زبان ارائه دهم.

در ادامه به برنامه روزانه یک مترجم فریلنسر می‌پردازیم.
در ادامه به برنامه روزانه یک مترجم فریلنسر می‌پردازیم.

اکنون، می‌خواهم این مرور گذشته را کوتاه بیان کنم. اما احساس کردم که باید بخشی از آن‌ها را بیان کنم تا به شما کمک کنم که بفهمید که چگونه به این‌جا رسیده‌ام.

هر روز من با ترجمه چگونه می‌گذرد؟

صبح‌های من با چک کردن ایمیل‌ها و به‌روزرسانی‌های مربوط به تکالیف فعلی شروع می‌شود. بسته به آنچه صبح در صندوق ورودی خود پیدا می‌کنم، برای روز خودم برنامه‌ریزی می‌کنم. این زمان تا حدود ۲۰ دقیقه طول می‌کشد. ۱۰ دقیقه دیگر برای پاسخ به هرگونه درخواست فوری یا سؤالات بعدی قبل از زمان تحقیقاتی و تمرکز نهایی بر روی پروژه‌های موجود در نظر گرفته می‌شود.

معمولاً حوالی ساعت ۱۰ صبح با جدیت به ترجمه متون می‌پردازم. من بابت این موضوع خوش‌حالم که روزهای کاری انعطاف‌پذیری دارم. هر فریلنسر یا کارآفرینی که توانسته است که یک کسب و کار را به اندازه مناسبی توسعه دهد و مشتریان خود را در طول سالیان متمادی حفظ کند، می‌داند که هر پروژه به طور متوسط چه‌قدر زمان می‌برد.

هم‌چنین باید یاد بگیرید که چه زمانی «نه» بگویید. مخصوصاً وقتی صحبت از مشتریانی باشد که انتظارات غیرمنطقی دارند یا تعداد کارهای آن‌ها زیادتر از توان شما است. هیچ انسانی نمی‌تواند که از پس حجم زیادی از کار به راحتی و در عرض ۲۴ ساعت بربیاد.

مطالب مرتبط:

بررسی فن ترجمه از دیدگاه مترجمان صاحب‌نام

ارتباط موثر با کارفرمایان برای مترجمان

وقتی شروع به کار کردم، به دقت نظارت می‌کردم که چه‌قدر برای تحقیق، آموزش بیشتر، آزمایش، آشنایی با ابزارها و نرم‌افزارهای جدید، خود ترجمه‌ها، تصحیح و برقراری ارتباط با مشتری یا مدیر پروژه زمان صرف می‌کنم. بعد از یک سال، برنامه‌ای تهیه کردم تا بفهمم که چگونه می‌توانم روزم را به بهترین شکل ممکن بدون از دست دادن انعطاف‌پذیری و تمرکز تنظیم کنم.

خوشبختانه، من در گذشته مدیر پروژه، دستیار مدیر و همچنین هماهنگ‌کننده رویدادهای بین‌المللی بودم. بنابراین عملکرد و مسئولیت‌های مشتریانم، مدیران محصول، مسئولان برون‌سپاری یا حسابداران آنها را درک کردم. این بینش اضافی، تاثیر بسیار خوبی در بهینه‌سازی گردش کار و ارتباطات من داشت. به عنوان یک مترجم، ارتباط، واقعا مولفه‌ای کلیدی است.

پس از بررسی ایمیل‌ها، حدود نیم ساعت را صرف خواندن وبلاگ‌های ترجمه می‌کنم تا از پیشرفت‌های فناوری، اخبار روزانه، گرایش‌ها و سایر موضوعات مرتبط با فعالیت خود در صنعت ترجمه مطلع باشم. این به من کمک می‌کند تا قبل از اینکه به حالت تمرکز کامل روی بیاورم، در مسیر باقی بمانم و مغزم را برای مدتی منحرف کنم.

من بیشتر از ۲۰ تا ۲۵ ساعت در هفته را صرف ترجمه نمی‌کنم. مترجمان همکار درک می‌کنند که این کار (ترجمه) واقعاً چقدر فشرده است و اینکه ۵ ساعت ترجمه در روز، میانگین خوبی است. البته، هر روز هم این عدد ۵ محقق نمی‌شود زیرا ممکن است که پروژه‌های کافی برای انجام دادن نداشته باشم.

با این حال، من این عدد را به عنوان میانگین کاری خود تعیین می‌کنم.

آرام باشید، کارها طبق برنامه پیش می‌رود!

در یک یادداشت جانبی، من برای مشتریانم چگونگی ارتباط با آن‌ها را توضیح می‌دهم. به این ترتیب، آنها می‌توانند بفهمند که من دائماً ایمیل‌هایم را چک نمی‌کنم. زیرا این کار، تمرکز من را مختل می‌کند و تماس‌های تلفنی فقط برای موارد اضطراری و جلسات توجیهی است.

چک کردن دائم ایمیل‌ها، تمرکز من را مختل می‌کند و تماس‌های تلفنی فقط برای موارد اضطراری و جلسات توجیهی است.
چک کردن دائم ایمیل‌ها، تمرکز من را مختل می‌کند و تماس‌های تلفنی فقط برای موارد اضطراری و جلسات توجیهی است.

این نکته‌ای است که می‌تواند بسیار چالش برانگیز باشد. مدیران پروژه و محصول به جدول زمانی متفاوتی پایبند هستند، عمدتاً فشار بیشتری را برای انجام کار احساس می‌کنند. در نتیجه، شاید آن‌قدر صبور نباشند که درک کنند که دو ساعت سکوت به این معنی نیست که شما کار خود را انجام نمی‌دهید. برعکس، معمولاً به این معناست که مترجم بی‌وقفه و بدون عوامل پرت‌کننده حواس به انجام ترجمه مشغول است.

مطالب مرتبط:

۹ مهارت نرم ضروری برای استخدام در سال ۱۴۰۳

اعتماد مهم‌ترین رکن هر کسب و کاری است، حتی برای شما دوست عزیز!

با این اوصاف، من سهم خود را از داستان‌های مربوط به فوران اضطراب همراه با ۱۵ ایمیل در نصفی از روز دارم. با این‌حال به دلایل واضح، کمک به مشتریانم برای درک برنامه من و ایجاد رابطه مبتنی بر اعتماد به جای بی‌اعتمادی بسیار مهم است. هنگامی که می‌خواهید در سطح بین‌المللی مشغول به کار شوید، اعتماد و گردش کار اثبات شده برای همکاری قوی بین یک مترجم و مدیر پروژه ارزش طلایی دارد. بدون اعتماد متقابل بسیاری از کارها به چالش می‌خورد. پس برای آن ارزش قائل شوید.

بعد از کمی تحقیق، شروع به ترجمه می‌کنم. من معمولاً این کار را برای سه تا چهار ساعت خوب با فواصل زمانی کوتاه انجام می‌دهم. این فواصل زمانی کوتاه باعث می‌شود تا کمی به خودم و چشم‌هایم استراحت دهم. من خوش شانس هستم که در کنار دریا زندگی می‌کنم، بنابراین بیشتر اوقات آن استراحت‌های کوچک را صرف تماشای اقیانوس می‌کنم. بعد از آن نیز نوبت به ناهار می‌رسد.

اگر تا اینجا پیش من بودید، به حدود ساعت ۱:۳۰ تا ۲:۳۰ بعد از ظهر رسیدیم. بهترین زمان برای استراحت طولانی‌تر و بازیابی انرژی برای نیمه دوم روز. (من در جنوب اروپا زندگی می کنم، بنابراین ناهار دیرتر خورده می‌شود.) و بعد از ناهار نوبت قهوه است. بله، من آن را دوست دارم!

اگر همه چیز طبق انتظار پیش برود، به زودی روز کاری خود را تمام خواهم کرد. برای اینکه دوباره وارد حالت تمرکز شوم، حدود ۳۰ دقیقه را صرف به روز رسانی امور مالی خود می‌کنم و شاید یک فاکتور یا یک یادداشت تشکر برای مشتریانم بنویسم. من همچنین در مورد مشتریان بالقوه جدید تحقیق خواهم کرد، اما نه خیلی زیاد. حوالی ساعت ۴ بعدازظهر یک ساعت به ویرایش و نمونه‌خوانی می‌پردازم می‌کنم یا در صورت لزوم ترجمه بیشتری انجام می‌دهم.

بدون برنامه‌ریزی حجم مشکلات افزایش می‌یابد!

باید اشاره کنم که در این سال‌ها به خوبی می‌توانم زمان خودم را برنامه‌ریزی کنم، زیرا گردش کار، ظرفیت و سرعت کار خود را به خوبی می‌شناسم. البته این یک شبه اتفاق نیفتاده است. من مجبور شدم با هزاران ساعت و میلیون‌ها کلمه ترجمه شده دست و پنجه نرم کنم تا به این نقطه برسم.

با این حال، این موضوع، اعتماد به نفسی را برای من به ارمغان می‌آورد و این اطمینان در هر کاری که انجام می‌دهم، آشکار می‌شود. بنابراین بیشتر معاملات من آسان و خوب است و شب با خیالی آسوده به خواب می‌روم.

مطالب مرتبط:

چالش‌های مترجمان و راهکارهای مقابله با آن‌ها

بیشتر اوقات، روزهای کاریم را ساعت ۵ بعد از ظهر تمام می‌کنم، گاهی زودتر اما به ندرت دیرتر. قبل از به اتمام رسیدن روز کاری، در صورتی که آنها را از طریق یک سیستم مدیریت ترجمه (TMS) آپلود نکرده باشم یا به صورت آنلاین روی آنها کار نکنم، نگاهی دوباره به صندوق ورودی خود خواهم داشت و تکالیف تکمیل‌شده را ارسال می کنم.

من به مدیران پروژه یا مشتریان را در مورد وضعیت فعلی پروژه در صورت لزوم اطلاعات می‌دهم. البته روزهایی هست که همه چیز به این خوبی پیش نمی‌رود. گاهی نیز موارد اضطراری وجود دارد. و البته تاخیرهایی هم هست که کنترلی روی آنها ندارم. با این وجود، پایبندی به جریان کلی من به پیش رفتن امور طبق برنامه کمک می‌کند.

سخن پایانی

در این مقاله به تجربه یکی از مترجمان از فعالیت در زمینه ترجمه پرداختیم. البته مسلم است که برنامه کاری و چالش‌های هر فرد با فرد دیگر متفاوت است. برای مثال انتظار نمی‌رود که برنامه روزانه یک مترجم همزمان با یک مترجم کتاب و مترجم رسمی یکسان باشد. اگر شما هم مترجم هستید، تجربیات، برنامه روزانه و چالش‌هایی را که با آن‌ها مواجه شده‌اید، با ما در میان بگذارید تا آن‌ها را به این پست اضافه کنیم.

سایت ترجمه تخصصی از مترجمان کلیه زبان‌ها برای همکاری دعوت می‌کند. این همکاری به صورت دورکاری و پروژه‌ای است و تمامی زبان‌ها را در بر می‌گیرد.

2 دیدگاه در «یک روز از زندگی یک مترجم فریلنسر»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.