واژگان از نظر معنایی به شکلهای مختلف به یکدیگر مربوط میشوند که برخی از آنها را شرح میدهیم:
همنام (homonym): دو واژه، به یک شکل تلفظ میشوند و چند معنای غیرمرتبط دارند. مانند واژهی bank با معانی ساحل دریا و بانک.
همآوا (homophony): شکلهای نوشتاری متفاوتی هستند که تلفظ یکسانی دارند. مانند: to و .too
چندمعنایی (polysemy): یک واژه، چندین معنا دارد و این معانی از لحاظ تاریخی یا ادراکی به هم مربوط میشوند. مانند: drive، drive a car/ drive animals.
همنویسه (homography): واژگانی هستند که املای مشابه، ولی معانی متفاوتی دارند. مانند واژهی dove در معنای پرنده و همچنین در معنای گذشتهی فعل dive.
همنگاشت (heteronym): دو واژهای که املای مشابه، ولی تلفظ و معنای متفاوت دارند. مانند واژهی lead، wind، bow. تمامی همنگاشتها، همنویسه هم هستند. ولی همهی همنویسهها، همنگاشت نیستند!
مترادف (synonymy): واژهها یا عباراتی که معنای یکسان یا نزدیک به هم دارند. مانند: cab/ taxi یا sofa/ couch.
متضاد (antonymy): واژههایی که معانی متضاد دارند. مانند: beautiful/ ugly.
جفتهای متضاد مکمّل (complementary pairs): دو واژهی متضاد که منفیکردن یکی از آنها، معنای واژهی دیگر را شامل میشود. مانند:awake/ asleep .
جفتهای متضاد قابل اندازهگیری (gradable pairs): مانند: sad/ happy که منفی یک واژه، با واژهی دیگر، هممعنا نیست؛ مثلاً شخصی که شاد نیست، به معنای این نیست که حتماً غمگین باشد. این جفتهای متضاد، شکلهای تفضیلی دارند، یکی بینشان و دیگری نشاندار است و واژهی بینشان، در جملات سوالی استفاده میشود، مانند: «بلندی کوه چقدر است؟»
متضادهای رابطهای (relational opposites): تقارن در معنا را نشان میدهند. مانند:teacher/ pupil . اگرx معلم y است، پس y شاگرد x است.
خودمتضاد (autoantonym): یک واژهی واحد که معانی متضاد دارد. مانند: cleave که هم به معنای چسبیدن و هم به معنای جداکردن است. دیگر واژگان، مانند: dust که هم به معنای پودرزدن و هم به معنای گردگیریکردن است. :bound محدودکردن و جستوخیزکردن. let: مانع و اجازهدادن. :put out خاموشکردن و برانگیختن. skin، پوستکندن و با پوست پوشاندن. sanction: تحریم و تصویبکردن. with :خلاف، همراه با. puzzle در دو معنای معما و حل کردن مشکل. و همچنین واژهی help که هم بهمعنای یاریدادن و هم به معنای جلوگیریکردن است و … (برای مطالعهی بیشتر واژگان خودمتضاد، به لینکی که در فهرست منابع ذکر شده است، مراجعه کنید.)
بعضی اوقات، ترجمهی متن، مبهم به نظر میرسد و یا اینکه هنگام ویرایش متن ترجمهشده، میبینیم که برخی جملات در تناقض با جملات قبلی و یا بعدی هستند. در این صورت باید حدس بزنیم، واژگان خودمتضادی در متن وجود داشتهاند که به آنها توجهی نداشتهایم. و یا اینکه همنگاشتی و چندمعنایی، ترجمهی نادرستی را موجب شدهاند. برای اینکه دچار اشتباه نشویم، باید به انسجام متنی، ارتباط مطالب و معنای همایشی نیز توجه کنیم. و زمانیکه برای انتخاب معادل صحیح واژه، دچار تردید شدیم بهترین راه، مراجعه به فرهنگ یکزبانه است تا با توجه به بافت متن، بتوانیم ترجمهی مناسبی برای آن پیدا کنیم.
و نکتهی آخر اینکه، در صورتیکه برای ترجمه، همزمان با نرمافزار وُرد کار میکنیم، بهتر است که بند به بند متن را انتخاب و مشخص کنیم تا بتوانیم ابتدا و انتهای بند را برای خود تعیین کنیم (از اول تا آخر پاراگراف را برای خود، هایلایت کنیم). با این روش، ذهن ما بهطور ناخودآگاه، دید بهتری برای ترجمهی بند مورد نظر و کل متن پیدا میکند. شاید این روش، یکی از راههای ایجاد انسجام متنی و ارتباط مطالب، باشد. با این کار، سرعت ترجمه هم بالاتر میرود. امتحان کنید!
منابع:
Fromkin, V., Rodman, R., & Hyams, N. (2003). An Introduction to Language (7 ed.). United States: Heinle.
صفرپور، احسان. و آشوری، مریم. واژه شناسی. تهران: مدرسان شریف.
https://www.dailywritingtips.com/75-contronyms-words-with-contradictory-meanings