در واقع یکی از پایههای استراتژی محتوا، تحلیل رقبا است. شما باید برای موفقیت بیشتر از رقیبهای خود، اقدامات، نقاط ضعف و قوت آنها همیشه اطلاعات داشته باشید تا بتوانید جایگاه خود را ارزیابی کرده و بهترین استراتژی را در پیش بگیرید؛ به مجموع این کارها تدوین استراتژی محتوا میگویند.
- در ابتدای راه خود باید اول مشخص کنید که رقیبان شما چه کسانی هستند. شما باید بتوانید رقیبهای خود را بهدرستی تشخیص بدهید؛ زیرا اگر اشتباه کنید ممکن است بهکلی مسیر نادرستی را طی کنید.
- پس از تشخیص رقیبهای خود نوبت به تحلیل آنها میرسد؛ باید بدانید که چگونه تحلیل کنید، چه معیارهایی را درنظر بگیرید و به چه مواردی توجهای نکنید. این مورد نیاز به بررسیهای زیادی دارد و نباید بیگدار به آب بزنید.
برای تحلیل رقیبان خود، استراتژی داشته باشید. باید بهطور منظم و دورهای جلسه تشکیل دهید و نتایج و تحقیقات خود را درمورد رقیبانتان بررسی کنید. فراموش نکنید که تحلیل فقط برای ابتدای کار شما نیست بلکه باید با مشخص کردن هر دورهی زمانی معین، نتایج تحلیلها را بررسی کنید؛ زیرا همانطور که شما پیشرفت میکنید رقبا نیز پیشرفت میکنند و یا حتی ممکن است در زمان خاصی استراتژی درپیشگرفتهی خود را تغییر دهند، پس باید همیشه آنها را زیر نظر بگیرید تا بهقول معروف، از قافله عقب نمانید.
همانگونه که خودتان هم میدانید در هیچ کاری نباید زیادهروی کرد، پس زیرنظر گرفتن رقبا نباید شما را از اهداف اصلی و توجه به کار خود بازدارد.
در اینجا این بحث مطرح میشود که آیا ما با این تحقیقات و تحلیلها میتوانیم به شناخت درستی از آنها برسیم و یا اینکه تلاشهای ما بینتیجه خواهند بود؟
در این مطلب خواهید خواند:
آیا تحلیل رقبا برای ما مفید است؟
در پاسخ به این سوال باید بگوییم که ممکن است شما بتوانید به شناخت درستی برسید و یا نرسید، زیرا همیشه رقبا استراتژیهای خود را نشان نمیدهند و پی بردن به منظور و هدف آنها از انجام بعضی کارها مشخص نیست؛ اما توجه به این نکات منفی نباید شما را دلسرد کرده و بهنظرتان برسد که کاری بیفایده است، زیرا همیشه تلاش کردن و حرکت کردن در راه رسیدن به اهدافتان چیزی ضروری است.
شما دو دسته رقیب دارید:
- دسته اول رقیبهایی هستند که از قبل شناختهشده هستند و جایگاه خود را در میان مخاطبین خود ثابت کردهاند.
- دسته دوم همان رقبایی هستند که هنوز شروع به کار رسمی نکردهاند و در آینده به بازار کار شما میپیوندند.
دسته دوم خود شامل بخشهایی میشود:
- آن دسته از رقیبها که قرار است مستقیما وارد بازار کار شما شوند.
- رقیبهایی که ممکن است در آینده وارد بازار کار شما شوند اما حالا در زمینه دیگری فعالیت میکنند.
- رقیبهایی که بازار کارشان بسیار شبیه به بازار هدف شما است و ممکن است تداخلی در بازار کار شما پیش بیاورند.
زمانی که رقیبهای خود را تحلیل کردید، باید بتوانید نقاط ضعف و قوت آنها را شناسایی کنید. فراموش نکنید که محصول و یا خدمتی که شما برای مشتری خود ارائه میکنید، باید جذابیت لازم را داشته باشد؛ مشتری باید دلیلی داشته باشد تا از میان بازار پررقیب موجود و باتوجه به برندهای شناختهشده، شما را انتخاب کند. وجه تمایز شما باید بسیار برجسته باشد. در تمام محتواهای خود باید این خصوصیت ویژهی خود را مطرح کنید تا در ذهن مخاطبین خود باقی بماند.
نکتهای که وجود دارد این است که نباید از رقیبان خود بترسید. زیرا هرچه رقیب شما قدر و قوی باشد موجب میشود شما بیشتر تلاش کرده و پیشرفت کنید.
چگونه مشتریها را تحت تاثیر قرار دهیم
از مراحل دیگر این است که مشتری هدف خود را شناسایی کنید. شما باید بدانید که رقبای شما در بازار چگونه مشتریها را جذب میکنند و کدام نیاز آنها را برطرف میکنند. تحلیل مشتریهای شما پس از تحلیل رقبا در مرحله دوم قرار میگیرد. این مرحله هم به همان اندازه کلیدی است. باید خلاق باشید و بتوانید نیازهای مشتری را بهدرستی شناسایی کنید و آنهایی که رقیبان شما نتوانستهاند برطرف کنند را برطرف کنید. یکی دیگر از موارد موفقیت و سود در ارائه خدمت و یا فروش محصول شما ایجاد احساس نیاز در مشتری برای محصول و خدمت شماست.
مراحل فروش را تعیین کنید
- برای هر گام هدف تعیین کنید.
- فعالیت هر گام را تعرف کنید.
- ابزارهای مورد نیاز برای فروش را مشخص کنید.
- ابزارهای بازاریابی مناسب را مشخص کنید.
- همواره فرایند فروش خود را ارتقا دهید.
باید با مشتریهای خود ارتباط عاطفی برقرار کنید. این مورد ممکن است در نگاه اول به نظرتان عجیب بیاید اما باید بدانید که در بازار پررقابت امروز با این راه میتوانید از رقیبهای خود پیشی بگیرید.
آیا از اهمیت پرسونای محاطب در کسب وکار خود آگاه هستید؟ در این لینک بخوانید پرسونای مخاطب چیست؟
کدام دسته از رقبا برای تحلیل مناسبتر هستند
در تحلیل رقبای خود، فقط رقبای داخلی را درنظر نگیرید. باید بدانید که درنظر گرفتن رقبای حیطه کاری شما در سرتاسر جهان موجب میشود شما بهروزتر باشید و از تغییرات جدیدی در بازار کار مربوط به خود آگاهی پیدا کنید؛ که این خود موردی کلیدی است که به پیشرفت شما کمک میکند و حتی میتوانید محصول و یا خدمت خود را به سطح استاندارد جهانی نیز برسانید.
از دیگر مزیتهای تحلیل رقبای خارجی شما این است که ممکن است شما با رویکردی از آنها آشنا شوید که در بازارهای داخلی هنوز اجرا نشده باشد؛ پس این برگ برندهای میتواند باشد که در بازر داخلی، اولین باشید این مورد خود، با مدیریت و استراتژی درست میتواند به فروش و سود بیشتر برای منجر شود.
اما موضوع دیگری که هست باید بدانید که نیازهای مشتریها در مناطق مختلف دنیا فرق میکند. شما باید برای تحلیل از رقبای خارجی استفاده کنید اما این به این معنا نیست که در هر زمینهای که آنها با توجه به مشتریان خود فعالیت میکنند و موفق هم هستند، شما نیز موفق میشوید؛ زیرا شرایط داخلی بازار را باید در نظر بگیرید و حتی باید رویکردهای جدید را با بازار داخلی و مشتریان خود، بومی کنید.
یکی از راههای موفقیت در این زمینه برجسته کردن تولید محتوا برای مزیتهای رقابتی شما نسبت به رقبایتان است، حتی برعکس این مورد نیز صادق است، شما میتوانید تولید محتوای خودتان را به مزیت رقابتیتان تبدیل کنید. محتوایی که ازجنس نیاز کاربر بوده و در برندینگ شما موثر عمل کند
آیا میدانستید یکی از خدماتی که ترجمیک در راستای بازاریابی محتوا ارائه میدهد، تدوین استراتژی محتوا است؟
در استراتژی محتوا رقبای شما مورد تحلیل قرار گرفته و از با مشخص شدن نقاط ضعف و قوت آنها نسبت به شما و یا بالعکس میتوانید یک محتوایی کاربردی برای بازاریابی محتوا به مشتریان ارائه دهید.
سلام خسته نباشید مقالتون خیلی خوب بود سپاسگزارم