دائما در حال کلنجار رفتن با افکار مزاحم هستید و حین کار تمرکز کافی ندارید؟ ساعت‌ها در رخت‌خواب غلت می‌خورید و دیر به خواب می‌روید؟ حین تماشای تلویزیون، ناگهان سررشته فیلم را از دست می‌دهید و در افکارتان غوطه‌ور می‌شوید؟ مدام حرف و رفتار اطرافیانتان را تحلیل می‌کنید و به این فکر می‌کنید که منظور واقعی آن‌ها چه بوده؟ در پایان روز خودتان را بازخواست می‌کنید و از حرف‌ها و رفتارهایتان احساس پشیمانی می‌کنید؟
این موقعیت‌ها و بسیاری از موارد مشابه دیگر، نشانه نشخوار ذهنی هستند. پس اگر به سوالات فوق جواب مثبت دادید، شما هم گرفتار نشخوار ذهنی یا overthinking هستید و قطعا متوجه آثار مخرب آن شده‌اید.
ناگفته پیداست که مقابله با نشخوار ذهنی، یکی از موثرترین اقداماتی است که سلامت روانی ما را بهبود و بازدهی کاری‌مان را افزایش می‌دهد. در این مطلب از سایت ترجمه ترجمیک با پنج نکته عملی و سودمند برای مقابله با نشخوار ذهنی برای مترجمان، ویراستاران و نویسندگان آشنا می‌شویم. همراه ما باشید.
مطالب مرتبط:
مه مغزی و نکات طلایی برای مقابله با آن
در این مطلب خواهید خواند:
خیلی از مسائل فقط در ذهن ما هستند! این مسائل را شناسایی کنید
حتما شنیده‌اید که هیچ اتفاقی به اندازه چیزی که در ذهن ماست وحشتناک نیست! پس در اولین گام مبارزه با نشخوار ذهنی، یک کاغذ سفید بردارید و آن را به دو ستون تقسیم کنید. عنوان یکی از ستون‌ها را «واقعی‌ها» و عنوان ستون دیگر «غیرواقعی‌ها» بگذارید.
موقعیت‌هایی که خیلی درگیرتان می‌کنند را به خاطر بیاورید و آن‌ها را تجزیه و تحلیل کنید. حال به این فکر کنید که کدام یک از این موقعیت‌ها واقعی هستند و کدام یک توهمی بیش نیستند؟ سپس هر مورد را در ستون مناسب بنویسید. در واقع باید چیزهایی که واقعا اتفاق افتاده‌اند در ستون «واقعی‌ها» و چیزهایی که هنوز اتفاق نیفتاده‌اند یا صرفا برداشت خودتان هستند را در ستون «غیرواقعی‌ها» وارد کنید.
به عنوان مثال، تصور کنید که دوست شما روز تولدتان را فراموش کرده است. این یک واقعیت است و در ستون واقعی‌ها قرار می‌گیرد ولی دلیل این واقعیت را نمی‌دانید. پس هر فکری که درباره این رفتار دوست‌تان دارید، در ستون غیرواقعی‌ها قرار می‌گیرد.
بعد از پر شدن ستون‌ها خواهید دید که بسیاری از این موقعیت‌های آزاردهنده، که باعث اضطراب و افت اعتمادبه‌نفس شما شده‌اند، تنها حاصل برداشت بدبینانه و اغراق‌آمیز خودتان هستند.
منِ ضعیف‌تان را سرکوب کنید!
همه ما دو نسخه شخصیتی متفاوت داریم. یک شخصیت بااعتمادبه‌نفس، قاطع، متمرکز، آرام و باثبات و شخصیتی دیگر که در نقطه مقابل قرار دارد و سرشار از ترس از قضاوت، وسواس، بدبینی و کنترل‌گری است. روشن است که افراد موفق، رهبر و شاد، بیشتر تحت تاثیر نسخه شخصیتی قوی خود قرار دارند و تا جایی که ممکن است منِ ضعیف‌شان را سرکوب کرده‌اند.
شما هم همینگونه باشید و تنها زمانی تصمیمات مهم بگیرید که در بهترین حالت (روانی) خود هستید. در غیر این صورت، عقب‌نشینی کنید و نه قضاوت کنید و نه تصمیم‌گیری! چراکه منِ ضعیف‌تان حریص و تفرقه‌افکن است و افکار شما را به بیراهه می‌کشاند.
مثلا تصور کنید که در محل کار روز سختی را پشت سر گذاشته‌اید، ساعت‌ها در ترافیک مانده‌اید و حالا خسته و گرسنه به خانه رسیده‌اید. قطعا در چنین شرایطی نسخه شخصیتی ضعیف‌تان غالب است و می‌تواند تمام افکار شما را تحت سلطه بگیرد. بنابراین هوشیار باشید و در این شرایط با شریک زندگی‌تان وارد بحث‌های مهم نشوید یا رفتارها و حرف‌های وی را زیر ذره‌بین نگذارید. در عوض از همه چیز ساده عبور کنید تا حالتان بهتر شود و به شخصیت قوی خود برگردید. در غیر این صورت ممکن است چیزی بگویید که واقعیت ندارد یا کاری کنید که به صلاح نیست. در پایان روز نیز چیزی جز احساس پشیمانی، گناه و نشخوار ذهنی نصیب‌تان نخواهد شد.
برای خودتان و دیگران حد و مرز تعیین کنید
اگر مرزهای خود را نشناسید، قطعا مرزهای دیگران را تهدید تلقی خواهید کرد. به عنوان مثال تصور کنید که شما این واقعیت را درباره خودتان می‌دانید: وقتی بیش از حد ناراحت هستید، دوست دارید تنها باشید و با کسی حرف نزنید. بنابراین وقتی دوست یا همسرتان چنین درخواستی دارد، دلهره و نگرانی به سراغتان نمی‌آید و حس کنار گذاشته شدن نمی‌گیرید.
کافیست پیش از این که قضاوت و پیش‌داوری کنید، خودتان را جای طرف مقابل بگذارید. به این ترتیب رفتارهای کسی را تجزیه و تحلیل نخواهید کرد و خودتان آرام‌تر خواهید بود.
درباره دغدغه‌های ذهنی و نگرانی‌هایتان صحبت کنید
هر چه‌قدر بیشتر فکر کنید، نگرانی و اضطراب‌تان بیشتر می‌شود و داستانی که در ذهن‌تان ساخته‌اید بال و پر پیدا می‌کند. هر ثانیه‌ای که به فکر کردن ادامه می‌دهید، بیشتر از واقعیت فاصله می‌گیرید و به افکار غیرواقعی و آزاردهنده اجازه خودنمایی می‌دهید. جالب است بدانید که مغز ما به طرز عحیبی این وضعیت را ترجیح می‌دهد. چراکه در افکار خود غوطه‌ور می‌شود و در منطقه امن خود باقی می‌ماند.
اما شما فریب مغزتان را نخورید و خودخوری را کنار بگذارید. در عوض همه نگرانی‌ها، ترسها و سوءتفاهم‌ها را به زبان بیاورید و درباره آن‌ها گفت‌وگو کنید. به عنوان مثال فرض کنید که انجام خریدهای منزل را همسرتان سپرده‌اید ولی او دست خالی به خانه برمی‌گردد. در این شرایط به جای این که با حدس و گمان‌های بیهوده خودتان را اذیت کنید، وارد گفت‌وگو شوید. مطمئن باشید که بعد از پایان گفت‌وگو ، احساس راحتی خواهید کرد و خواهید دید که علت فراموشکاری همسرتان بسیار ساده‌تر از افکار وحشتناک شما بوده!
این گفت‌وگوهای ساده علاوه بر از بین بردن افکار منفی و ایجاد احساس آرامش، یک مزیت دیگر نیز دارد: به تدریج درک و شناخت شما را نسبت به اطرافیانتان افزایش می‌دهد و از سوءتفاهم‌های بعدی جلوگیری می‌کند. در نتیجه همه این‌ها روابط سالم‌تر و باثبات‌تری خواهید داشت.
داستان‌بافی نکنید
این اصل را به خاطر بسپارید: دنیا یا سیاه است یا سفید. در چنین دنیایی جای کمتری برای نشخوار ذهنی و فکرهای بیهوده وجود دارد. بنابراین شما هم دنیا را سیاه یا سفید ببینید و هر چیزی را همانگونه که در ظاهر به نظر می‌رسد قبول کنید. مثلا یا هوا یا بارانی است یا آفتابی، یا مشتری به شما سفارش می‌دهد یا نمی‌دهد، یا سفارش مشتری را قبول می‌کنید یا بهانه می‌آورید، یا رضایت مشتری را جلب می‌کنید یا نمی‌کنید. می‌بینید که هیچ چیزی دو حالت بیشتر ندارد. بنابراین جایی برای داستان‌بافی و فکر کردن باقی نمی‌ماند.
البته این طبیعی است که به طوری طبیعی میل به استنتاج کردن و واکاوی علل مسائل داشته باشیم. اما گاهی این میل طبیعی، زمزمه‌هایی در ذهن ما به وجود می‌آورد که هیچ ضرورتی ندارند؛ زمزمه‌هایی که به یک داستان سریالی ختم می‌شود و ذهن ما را به ناکجاآباد می‌برد.
جالب است که گاهی خودمان در این داستان‌های خیالی نقشی نداریم ولی تن به سناریوهای ساختگی اطرافیانمان می‌دهیم. در نتیجه بیخود و بی‌جهت دچار نشخوار ذهنی می‌شویم. از این رو نه تنها برای پاکسازی ذهن خودتان تلاش کنید، بلکه به داستان‌های دیگران نیز پر و بال ندهید و از آن‌ها دوری کنید.
مطالب مرتبط:
سخن پایانی
تمام تلاشتان را به کار بگیرید و هر طور شده از چنگ نشخوار ذهنی رهایی پیدا کنید. چراکه این کار نه تنها سودی برای شما ندارند، بلکه بازدهی کاری، تمرکز، بهره‌وری و به طور کلی همه چیزهای مهمی که برای پیشرفت نیاز دارید را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. پس تمرین کنید که بیشتر گفت‌وگو کنید و کمتر فکر کنید. به این ترتیب فضای ذهنی بیشتری برای افکار و ایده‌های سازنده خواهید داشت و احساس آرامش بیشتری خواهید کرد.
برای شروع همکاری با ترجمیک، بزرگ‌ترین پلتفرم خدمات زبانی کشور، رزومه خود را به صفحه استخدام مترجم ارسال کنید.
برای اطلاع از هزینه ترجمه در موسسه زبانی ترجمیک روی لینک رنگی کلیک کنید.
