در شکسته‌نویسی به چه مواردی باید توجه کنیم؟

صفر تا صد شکسته‌نویسی | بایدها و نباید‌های استفاده از زبان گفتاری

«میخوام»، «نمیشه»، «چه با حاله!» و … ما در گفت و گوهای روزمره خود بسیاری مواقع از این دست از کلمات و اصطلاحات استفاده می‌کنیم. اما هنگامی که می‌خواهیم متنی را بنویسیم، ماجرا متفاوت می‌شود. جزو در حالاتی خاص مانند نوشتن دیالوگ شخصیت‌های داستانی، ما در هنگام نگارش از این دست از کلمات را استفاده نمی‌کنیم.

در واقع در نگارش متوناز سبکی از زبان فارسی استفاده می‌کنیم که به آن رسمی‌نویسی می‌گوییم. در رسمی‌نویسی، کلمات و افعال را به صورت کامل به کار می‌بریم، معمولا زیاد از ضمایر مفرد استفاده نمی‌کنیم و … البته رسمی‌نویسی (به درست یا نادرست) درجات مختلفی دارد. برای مثال، لحن و کلماتی که در نگارش یک پیام به استاد راهنما به کار می‌بریم با لحن و کلماتی که در نگارش نامه‌های اداری به کار می‌بریم، معمولا متفاوت است.

اگر شما هم درباره اصول شکسته‌نویسی کنجکاوید، در ادامه این مقاله وبلاگ ترجمیک همراه ما باشید.

مطالب مرتبط:

۷ نکته ساده برای نوشتن یک متن فارسی بی غلط + مثال کاربردی

آخرین به روزرسانی:

۱۴۰۳/۰۸/۲۸

اگر به انواع خدمات ویرایش متون مانند ویرایش فارسی، ویرایش انگلیسی و ویرایش پایان‌نامه نیاز دارید، با خیالی آسوده از خدمات سایت ترجمه ترجمیک استفاده کنید.

محاوره نویسی یا شکسته‌نویسی چیست؟

زبان گفتاری یا زبان محاوره‌ای نوعی از کاربرد زبان است که افراد در هنگام گفتگو از آن استفاده می‌کنند. این نوع از زبان، معمولاً در اکثر زبان‌ها، در قالب گفتار استفاده می‌شود. ساختارهایی که در زبان محاوره استفاده می‌شود، عموماً از ساختارهای زبان نوشتار ساده‌تر است.

محاوره نویسی و شکسته‌نویسی در حقیقت با یکدیگر تفاوت دارد. محاوره نویسی استفاده از عبارات کاملاً خودمانی و کوچه‌بازاری در بین افراد است. اما شکسته‌نویسی شکستن قالب و قاعده اصلی کلمه و واردکردن آن از گفتار به نوشتار است.

مثال برای محاوره‌نویسی:

  • با این کتاب خیلی حال می‌کنم.
  • چه ماشین خفنی!

مثال برای شکسته‌نویسی:

امروز علی می‌ره بیمارستان. خونوادش می‌خوان کنارش بمونن تا حالش بهتر شه.

واژگان سبز رنگ، به‌صورت شکسته نوشته‌شده‌اند.

استفاده از محاوره نویسی در ادبیات و نوشتار به‌هیچ‌عنوان توصیه نمی‌شود.

ابتدا زبان محاوره و گفتاری شکل گرفته و پس از آن زبان نوشتار، پس زبان محاوره از اهمیت بالایی برخوردار است.
ابتدا زبان محاوره و گفتاری شکل گرفته و پس از آن زبان نوشتار، پس زبان محاوره از اهمیت بالایی برخوردار است.

در زبان گفتاری، بیش‌تر لهجه‌ها و آهنگ صدای طرف مقابل مدنظر قرار می‌گیرد.

شکسته‌نویسی یا محاوره نویسی یعنی استفاده از سبک و لحن گفتار در نوشتار.

تاریخچه شکسته‌نویسی به دوران پس از مشروطه برمی‌گردد. صادق هدایت را تقریباً می‌توان اولین شخصی دانست که از شکسته‌نویسی در ادبیات داستانی خود استفاده کرد. به دنبال او، صادق چوبک، جلال آل احمد و ابراهیم گلستان نیز از محاوره نویسی استفاده کردند.

زبان معیار از کجا آمده است؟

زبان معیار گونه اصلی و توافقی زبان گفتاری است که معمولاً افراددر موقعیت‌های رسمی از آن استفاده می‌کنند. دلیل معیار بودن این نوع از گفتار، فراوانی استفاده از آن در پایتخت و در منابع رسمی است. زبان معیار همواره در حال تغییر و به‌روز شدن است.

دلیل استفاده رسانه‌ها و منابع رسمی از زبان معیار، یکپارچه بودن زبان و قابل‌فهم بودن آن برای تمام افراد جامعه است. به‌عنوان‌مثال، افرادی که حاشیه دریای خزر زندگی می‌کنند، لهجه‌ها و گویش‌های متفاوتی را استفاده می‌کنند، اما باید شنیدن و صحبت کردن به زبان معیار را نیز بدانند.

درواقع، زبان معیار در عین تعلق به تمام گویش‌ها و لهجه‌ها، از هیچ‌کدام تبعیت نمی‌کند.

دلایل منع استفاده از شکسته‌نویسی

در زبان فارسی، در بسیاری از بخش‌ها بین صاحب‌نظران همواره اختلافاتی وجود دارد. برخی از زبان شناسان توصیه می‌کنند که از شکسته‌نویسی استفاده نکنید، در ادامه دلایل این افراد را می‌خوانیم.

نبود زبان بدن در نوشتار

هنگامی‌که ما از زبان گفتار استفاده می‌کنیم، هم‌زمان می‌توانیم لحن و شدت صدا و اشاره با دست، سر و گردن و چشم را نیز تغییر دهیم. همین اشاره‌ها و زبان بدن، باعث انتقال مفهوم شده و سخن ما را تکمیل می‌کند.

در صحبت کردن،‌ اگر مخاطب سخنان ما را متوجه نشود، به ما می‌گوید تا لحن خود را عوض کنیم. حتی خود متکلم نیز با استفاده از بازخورد مخاطب می‌تواند متوجه توانایی او در درک شود.

در نهایت، این موارد امکانات زبان گفتاری است. متاسفانه ما بیشتر این ابزارها را در زبان نوشتار در اختیار نداریم. درنتیجه در صورت نامفهوم بودن نوشته،‌ مخاطب به‌هیچ‌عنوان آن را نخواهد فهمید.

کاهش سرعت خواندن

طبق تحقیقات علمی، چشم و مغز انسان دائماً در حال پیدا کردن و کنار هم قرار دادن داده‌های شبیه هم است. به این‌که زمانی که شما در مدرسه و همه نوشته‌ها با عبارت «عینک را» روبه‌رو می‌شوید، مغز شما پس از چندین بار، شکل کلی عبارت را ذخیره‌سازی می‌کند و دیگر به تک‌تک حروف توجهی نخواهد کرد.

هنگامی‌که شما در شکسته‌نویسی، این عبارت را به «عینک رو و عینک‌و» می‌بینید، مغز شما با آن احساس آشنایی نمی‌کند و باید تمام حروف و نوشته‌ها را پردازش کند.

به‌هم‌ریختگی زبان و ایجاد ناهماهنگی

زبان نوشتار به‌طور رسمی در کشور آموزش داده می‌شود و دستورهای مخصوص خود را دارد؛ اما زبان گفتاری از هیچ قاعده‌ای پیروی نمی‌کند و همین موضوع باعث می‌شود که در نوشته اختلاف‌های بسیاری به وجود بیاید.

نوشته‌ شما کهنه می‌شود

زبان از طریق گفتار، همواره در حال گذر و تحول است و دائماً خود را به‌روزرسانی می‌کند؛ اما زبان نوشتار این‌گونه رفتار نمی‌کند و قواعد آن تقریباً ثابت است و تغییر چندانی نمی‌کند. پس اگر شما نوشته خود را به زبان گفتار بنویسید، پس از مدتی قدیمی شده و در مدت طولانی، قابل‌خواندن نیست.

نحوه شکسته‌نویسی

هرچند شکسته‌نویسی همیشه مخالفانی دارد، موافقانی نیز این سبک از نوشته را دوست دارند و از آن دفاع می‌کنند.

ویراستار و مترجم معروف، علی صلح‌جو، در کتاب اصول شکسته‌نویسی، نحوه استفاده از زبان گفتاری را بیان کرده است که خواندن این کتاب و کتاب‌های دیگر علی صلح‌جو را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

علی صلح‌جو در کتاب اصول شکسته‌نویسی یک‌راه‌کار برای شکسته‌نویسی ارائه می‌دهد که نام این راه‌کار «نحو گفتار» است.

علی صلح‌جو در کتاب اصول شکسته‌نویسی یک‌راه‌کار برای شکسته‌نویسی ارائه می‌دهد که نام این راه‌کار «نحو گفتار» است.
علی صلح‌جو در کتاب اصول شکسته‌نویسی یک‌راه‌کار برای شکسته‌نویسی ارائه می‌دهد که نام این راه‌کار «نحو گفتار» است.

او برای تعریف نحو گفتار چنین مثالی را بیان می‌کند.

««برای ثبت‌نام که در حکم ردشدن از هفت‌خوان رستم بود، باید به خیلی‌ها التماس می‌کردیم.» این جمله در زبان نوشتاری یک توصیف معمولی است و هیچ اشکالی ندارد. اما اگر بخواهیم آن را شفاهی بیان کنیم، ناگزیر به تغییراتی در آنیم. منظور فقط تغییرات واژگانی، مثلاً تبدیل «ثبت‌نام» به «اسم‌نویسی» نیست؛ بلکه تغییرات نحوی است. نحو گفتار، برخلاف نحو نوشتار، تحمل پذیرش عبارات یا جمله‌های معترضهٔ توضیحی را ندارد. بنابراین جملهٔ بالا به‌احتمال قوی در گفتار به‌صورت زیر درمی‌آید: «برای ثبت‌نام باید التماسِ خیلی‌ها را می‌کردیم. باید از هفت‌خوان رستم رد می‌شدیم»».

اما علی صلح‌جو، در کتاب خود بیان می‌کند که شکسته خوانی بر شکسته‌نویسی مقدم است و ما ابتدا باید به خواننده یاد بدهیم که چگونه متن نوشتاری را با زبان گفتاری بخواند. مثال:

  1. اگر تا دو ساعت دیگر نیاید، راه می‌افتم می‌روم خانه‌اش.
  2. آگه تا دو ساعت دیگه نیاد، راه می‌افتم می‌رم خونش.

این نویسنده در کتاب خود می‌گوید که اگر خواننده شکسته خوانی را یاد گرفته باشد، جمله اول را به‌صورت دوم برای خود می‌خواند.

این ادعا اصلاً منطقی به نظر نمی‌رسد و مغز انسان دقیقاً جمله و واژه‌ای را می‌خواند که آن را می‌بیند.

«فقط واژه‌هایی را می‌توان در گفت‌وگوهای داستانی شکسته نوشت که صورت گفتاری‌شان در مقایسه با صورت نوشتاری، هجای کمتری داشته باشد؛ مثلاً واژه‌های «ران»، «لانه»، «میدان»، چه در نوشتار و چه در گفتار، تعداد بخش‌هایشان تغییر نمی‌کند.

بنابراین «ران / رون»، «لانه / لونه»، «میدان / میدون» ازنظر تعداد بخش، باهم فرقی ندارند؛ اما واژهٔ «هندوانه» با واژه‌های بالا فرق دارد. صورت نوشتاری آن دارای چهار بخش است و صورت گفتاری آن دارای سه بخش: «هندونه»».

شکسته‌نویسی در تولید محتوا

تولید محتوای متنی،‌ امروزه یکی از بحث‌های داغ در حوزه بازاریابی دیجیتال است و بسیار از نویسندگان محتوا در وب‌سایت‌های مختلف از شکسته‌نویسی استفاده می‌کنند.

توصیه ما به شما این است که طبق پرسونای مخاطب خود شکسته‌نویسی کنید. اگر مخاطب شما از قشری است که شکسته‌نویسی را می‌پسندد، شکسته‌نویسی کنید؛ اما اگر جنس مخاطب شما طوری است که با شکسته‌نویسی رابطه خوبی برقرار نمی‌کند، شکسته‌نویسی سایت شما را از بین خواهد برد. در این‌ بین باید شکسته نوشتن یا ننوشتن مخاطب در هنگام جستجو در نظر گرفت.

دراین‌بین، باید نظر گوگل را هم بپرسیم! گوگل به‌طور مستمر در حال تحلیل کلمات کلیدی است و با الگوریتم‌های جدید، تلاش می‌کند تا نحوه جستجوی خود را به مغز یک انسان نزدیک کند. اما در تمام موارد توصیه می‌شود، با توجه حساسیت و الگوریتم‌های در حال به‌روزرسانی گوگل،‌ بهتر است که کلاً از شکسته‌نویسی استفاده نکنید.

 کلام آخر

مانند بسیاری از بحث‌های زبان‌شناسی زبان فارسی،‌ صاحب‌نظران روی شکسته‌نویسی نیز اختلاف‌های بسیاری دارند. مثلاً ابوالحسن نجفی،‌ از بهترین مترجمان، به‌هیچ‌عنوان با شکسته‌نویسی موافق نیست و همیشه این کار را نقد کرده است.

در بعضی مواقع مثل، ترجمه نقل‌قول در متن، نوشتن نقل‌قول و یا نوشتن روزمره در شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها شکسته‌نویسی اجتناب‌ناپذیر است؛ اما به خاطر داشته باشید که شکسته‌نویسی برای وبلاگ و وب‌سایت و شبکه‌هایی که مخاطب بالایی دارد،‌ پسندیده نیست و خواننده را دچار مشکل می‌کند.

درنهایت، باید چنین تصور کنید که هر حوزه و موضوعی باید از یک قانون اجرایی تبعیت کند. اگر حوزه دستوری نگارش کشور ما از دستور نگارش غالب استفاده نکند، هرج‌ومرج بسیاری در متن‌های اینترنتی،‌ نحوه جستجو در اینترنت، مراوده‌های اداری و … پیش می‌آید. چه کسی قرار است شکسته‌نویسی را به کودکان ما بیاموزد؟

شکسته‌نویسی و محاوره نویسی در متن‌های شخصی باعث مشکل نمی‌شود؛ اما متن‌هایی که خواننده عمومی دارند بهتر است که به زبان نوشتار رسمی نوشته شوند.

اتاق نظرات

چنین موضوع‌های جنجال‌برانگیزی در زبان فارسی بسیار است و هیچ‌یک از نهاد‌های قانونی،‌ مانند فرهنگستان ادب فارسی، دراین‌باره اظهار‌‌نظر نمی‌کند. چنین مسائلی باید با مطرح کردن یک قانون و یا دستور کار تعیین تکلیف شود تا یک مرجع مشخصی برای رفع ابهام وجود داشته باشد.

در این دست موضوع‌ها، به دلیل نبود یک قانون و اتفاق‌نظر جامع، اکثر افراد سلیقه‌ای عمل می‌کنند . هرکس برای شکسته‌نویسی و یا منع استفاده از آن، دلایلی را مطرح می‌کند. دلایل شما برای استفاده کردن یا نکردن از شکسته‌نویسی چیست؟ در ادامه همین مطلب، نظرات خود را برای ما به اشتراک بگذارید.

بسیاری از افراد متن شکسته‌نویسی شده خود را به زبان معیار درمی‌آورند. ویراستاران متخصص ترجمیک این کار را به بهترین نحو انجام می‌دهند. برای انجام این کار فقط کافی است به سایت ترجمیک مراجعه کنید.

10 دیدگاه در «صفر تا صد شکسته‌نویسی | بایدها و نباید‌های استفاده از زبان گفتاری»

  1. در نوشته ی‌ه بسیار سودمند شما چند مورد ه نوشتاري به نظر -م رسيد، از اين قرار:
    ۱- واژه‌ها ی‌ه زير، به گمان ه من، باید جدا نوشته شوند:
    به‌گونه‌ای > به ‌گونه‌ای، نوشته‌شده‌اند > نوشته ‌شده ‌اند، مدنظر> مدِ نظر، هیچ‌کدام > هیچ‌ کدام، هنگامی‌که > هنگامی ‌که، یک‌راه‌کار > یک ‌راهکار، به‌هیچ‌عنوان > به ‌هیچ‌ عنوان، هیچ‌یک > هیچ‌ یک، دراین‌باره > در این‌ باره*، اتفاق‌نظر > اتفاقِ ‌نظر، درمی‌آورند > در می ‌آورند، هرکس > هر کس.
    ۲- مصدرها ی‌ه مرکّب، اسم‌ها ی‌ه مصدري و اسم‌ها ی‌ه مرکّب را باید سره‌هم نوشت:
    به‌روز شدن > به‌روزشدن، محاوره نویسی > محاوره‌نويسي (همانند ه “شکسته‌نويسي”)، یکپارچه بودن > یکپارچه‌بودن، قابل‌فهم بودن > قابل‌ِفهم‌بودن صحبت کردن > صحبت‌کردن، نامفهوم بودن > نامفهوم‌بودن، پیدا کردن > پیداکردن، کنار هم قرار دادن > کنارِهم‌قراردادن، شکسته نوشتن > شکسته‌نوشتن، مطرح کردن > مطرح‌کردن، شکسته خوانی > شکسته‌خوانی، زبان شناسان > زبان‌شناسان.
    ۳- آوردن ه نشانه ی‌ه مکث «،» پيش از “و” ه ربط لازم است، هر گاه، فعلها به‌قرينه حذف نة شده باشند:
    همین اشاره‌ها و زبان بدن، باعث انتقال مفهوم شده[،] و سخن ما را تکمیل می‌کند.
    ۴- آوردن «ی» ی‌ه ميانجي پس از واژه‌ها ی‌ه پایان‌گرفته به واکه ما را به اصل ه “تطابق ه مکتوب و ملفوظ” نزديکتر مي کند:
    ۵- خواننده‌ی عمومي نحوه‌ی جستجو.
    ۶- “پرسونای” را متوجّه نة شدم. آیا منظور اتان “پرسوناژ” است؟
    ۱۱- موردها یه ديگري هم هست، که به ماند برا ی‌ه فرصت ي ديگر.
    *خلاف ه نظر ه فرهنگستان

    1. اصرار شما برای استفاده از «ه» را متوجه نمی‌شوم. ضمنا گویی شما با نیم‌فاصله و اصول آن آشنایی ندارید. پس چه بهتر که مطالعه‌ای در این مورد کنید.
      با احترام.

    2. با سلام و احترام خدمت شما دوست گرامی.
      پرسونا نمایش نیمه داستانی از یک مشتری ایده‌آل، بر اساس داده‌های واقعی و برخی گمانه‌زنی‌های آموزشی مانند جمعیت‌شناسی و… است. به‌عبارتی‌دیگر، پرسونا نماد مشتریان یک کسب‌وکار است. برای اطلاعات بیشتر از لینک زیر بهره ببرید:
      https://motamem.org/تعریف-پرسونای-مخاطب/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.